تب‌های اولیه

شبحی در پس‌کوچه‌های کابل پرسه می‌زند

خدیجه حیدری

روز اول نوروز بود. من و شوهرم با پسرمان وارد یکی از پارک‌ها شدیم. تنها پارکی بود که به خانم‌ها اجازه‌ی ورود می‌داد. دو سه دقیقه قدم زدیم و از در و دیوارِ پارک قصه‌ها می‌گفتیم که یک قسمتِ توجه‌مان را جلب کرد. شوهرم خواست آنجا عکسی بگیریم. تازه من و پسرم در زوم دوربین رفته بودیم که مردی صدا زد: «اووو بی‌غیرت!!!!»

چرا بیشتر قربانیان زلزله در افغانستان را زنان‌ تشکیل می‌دهند؟

خدیجه حیدری

برای مردم ما از شمال تا کاشغر قصه همین بوده و حرفِ آخر و تصمیمشان این بوده/است که حتی اگر زلزله، سیلاب، برف‌کوچ و رانش کوه و زمین هم رخ دهد زنان در خانه بمانند، و اگر از خانه فرار می‌کنند با حجاب فرار کنند.