تب‌های اولیه

دهه‌‌هشتادی‌ها چه می‌گویند و چه می‌خواهند؟

مهرداد حسامی

بیش از صد روز از اعتراضات در ایران گذشته است. نسل دهه‌ی هشتاد، معروف به نسل z حضور پررنگی در این اعتراضات دارد؛ نسلی که پیش از این، به‌رغم تفاوت‌هایش، از سوی جامعه و حکومت جدی گرفته نمی‌شد. در یک دهه‌ی گذشته بارها نشانه‌هایی از متفاوت‌بودن این نسل بروز کرده است.

ایران در بحران اجتماعی؟

حسین قاضیان در گفتگو با نجوا غلامی

قضاوت‌ها و رفتارهای ما در اجتماع را چگونه و با چه معیارهایی می‌توان ارزیابی کرد؟ بیزاری و خشونتی که اغلب بین کاربران ایرانی در شبکه‌های اجتماعی می‌بینیم چه منشأ و عللی می‌تواند داشته باشد؟ آیا جامعهی ما دچار بحران اخلاق و اعتماد است؟ این پرسش‌ها را با حسین قاضیان، جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی، در میان گذاشته‌ایم که یکی از تخصص‌هایش نظرسنجی در حوزهی سیاسی و فرهنگ اجتماعی‌ست.

از کشتار تابستان ۶۷ تا سقوط هواپیمای اوکراینی

میهن روستا در گفتگو با غزل صدر

این درد چیست که من و ما را به تمام بازماندگان قتل‌های دولتی در تمام جهان پیوند می‌دهد؟ خواه در رابطه‌ای مستقیم با آنان باشیم یا نباشیم، اشتراک میان ما، جای زخمی است که در نتیجه‌ی خشونتی دولتی در جان و دل ما ریشه دوانده است. مجموعه‌ای است از تجربه‌های تلخ مشترک.

لبخند بزن و تحمل کن

هِتی اُبراین

انضباط شخصی، بافرهنگ بودن و عقلانیت: این آموزه‌های رواقی ممکن است به ما اجازه دهند که در جهان آنگونه که هست راحت‌تر زندگی کنیم. اما سیاست همان‌قدر که درباره‌ی توافق است، درباره‌ی تضاد نیز هست و دستکم تا حدی متأثر از عصبانیت‌های مردم است.  

تنفّر: سلاح مخفی توتالیتاریسم ــ دیدگاه لشک کولاکوفسکی

مهدی خلجی

به رغم گذشت سی سال و اندی از پایان جنگ جهانی دوم، فضای اروپا هم‌چنان از خاطر‌‌‌‌ه‌‌ها و کدورت‌ها و کینه‌های برجامانده‌ی آن دوران آلوده و آشفته بود. لِشِک کولاکوفسکی (۱۹۲۷-۲۰۰۹)، با نگرانی از آینده‌ی این امر، در شانزدهم اکتبر ۱۹۷۷، برای خطابه‌ی خود در مجلس دریافتِ جایزه‌ی صلحِ انجمن ناشران آلمانی، در شهر فرانکفورت، موضوعی مُبرم‌تر از «تنفّر» برای سخن نیافت.

به قربانیان بگوییم تنها نیستید، به حکومت بگوییم فراموش نمی‌کنیم

رؤیا برومند در گفت‌وگو با مریم حسین‌خواه

در ماه‌های اخیر در پی سلسله اتفاقاتی که با سرکوب اعتراضات سراسری آبانماه شروع شد و به شلیک به هواپیمای مسافربری اوکراینی ختم شد، موجی از خشم، غم، ناامیدی و استیصال بخش بزرگی از جامعه‌ی ایران را فراگرفت. سؤالی که این روزها بسیار تکرار می‌شود این است که چطور می‌توان با این تجربه‌ی تلخ جمعی مواجه شد؟ آیا در تجارب قبلی که ما و دیگران از سرگذرانده‌ایم، درس‌ها و امیدهایی برای این روزها یافت می‌شود؟ چگونه می‌توان مقهور این تلخی و ناامیدی نشد؟

خشمِ عاری از عشق و همدلی زیان‌آور است

الیف شفق

قبلاً عاشق خشمم بودم. وقتی جوان بودم، این آتش سوزان، این خشم پنهان را ارزشمند می‌شمردم، خشمی که مثل فانوس در دست می‌گرفتم، بی‌ آن‌که بفهمم منبع نور و گرما نیست و در عوض پوستم را می‌سوزاند. در آن زمان احساس می‌کردم که خشم خوب است.

زمانى براى خشم

استفان هِسِل

در سال ٢٠١٠ کتاب کوچکى منتشر شد که در مدتى کوتاه سه و نیم میلیون نسخه از آن به فروش رفت و حکم کتاب مقدس یا مانیفست جنبش «اشغال وال استریت» را پیدا کرد.