تعداد زندانیها در هلند آنقدر کم شده که زندانهای این کشور در حال تعطیل و تبدیل شدن به مدرسه، هتل و مراکز نگهداری از پناهجویان هستند.
موزهی مقاومت هلند در نمایشگاهی با عنوان شجاع باش، به اعتصاب شهروندان آمستردام در حمایت از یهودیان هنگام اشغال هلند توسط نازیها و اقدامات حقوقبشری نسرین ستوده وکیل زندانی در ایران به عنوان مثالهایی از شجاعت در گذشته و در دنیای معاصر پرداخته است. سپهر عاطفی در گزارشی از این نمایشگاه با کارلین متز، سرپرست نمایشگاه و منصوره شجاعی، نویسنده و فعال حقوق زنان گفتگو کرده است.
شبنم طلوعی با فاطمه اختصاری، شاعر، ترانهسرا و نویسنده، دربارهی زندگیِ پر چالش او از کودکی تا امروز و همینطور فعالیتهای فرهنگی و ادبیاش به گفتگو نشسته. ترانههایی که در این پادکست به خوانندگی شاهین نجفی، شادی امینی و لیلی محسنی میشنوید، از سرودههای فاطمه اختصاریاند و با اجازهی آنها در این فایل شنیداری، استفاده شدهاند.
وقتی پسری که دوستش داشتم برای اجرای حکم به زندان فراخوانده شد برای اولین بار در زندگی بیست و چند سالهام احساس ناتوانی محض را تجربه کردم. اولین بار بود که چیزی را آن چنان با تمام وجود میخواستم اما کاری از دستم برنمیآمد. تا قبل از آن، حتی دستنیافتنیترین آرزوها و خواستههایم با برنامهریزی و تلاش و پیگیری دستیافتنی شده بودند اما انگار وقتِ آن بود که یاد بگیرم «خواستن» همیشه هم «توانستن» نیست.
«سلول انفرادی مثل یک قوطی دربسته است. هیچ ارادهای برای بازکردن درِ آن نداری...هر بار ناگهان و بدون آمادگی قبلی با صدای بلندِ برخوردِ قفل به در، درِ آن را باز میکنند. هروقت که کسی اراده کند میتواند این کار را انجام دهد، هرکسی غیر از خودت.»
دریغ که ما انسانها استاد کشتن استعدادهای خویشتنایم. استعدادی که همیشه با ماست، بهقدری به نظرمان بدیهی میرسد که آن را به راحتی نادیده میگیریم و ارزشهای آن را نفی میکنیم. من البته از این فراتر رفته و سالها در درونم با شعر مبارزهی سرسختانهای کرده بودم! شاید بارها یک متن یا نامهی اداری را پاره میکردم و دوباره مینوشتم که شبیه یک قطعهی ادبی نباشد! بعدها در صدد یافتن علل مقاومتام در برابر شعر و ادبیات بر آمدم ...