اقدام اعتراضآمیزِ آرمانخواهانهی گروهی از مردم عادی ــ برگزاریِ ضیافتی تابستانی در دشتی نزدیک به مرز اتریش ــ به کاتالیزوری برای انقلابهای پرماجرای صلحآمیزی تبدیل شد که دوباره این قاره را متحد کرد.
عمیقتر اندیشیدن به بحثهای آتنیهای باستان دربارهی دموکراسی میتواند محدودیتهای تفاسیرِ ما از دموکراسی را بر ملا کند ــ تفاسیری که معمولاً فرایند دموکراتیک را به رأی دادن تقلیل میدهند.
در دهههای آینده از هر چهار نفر یک نفر از کمبود آب متأثر خواهد شد، و شهرهای دنیا از لس آنجلس و قاهره تا ملبورن و سائوپائولو با کمبود شدید آب مواجه خواهند بود.
فروپاشی جامعهشناختی به چه معناست؟ چه چیزی انسانها را متحد میکند، هویت یا ارزشهای مشترک؟ سازماندهی چه ارتباطی با امید دارد؟
چهار دههی قبل، میلان کوندرا جُستاری دربارهی اروپای مرکزی نوشت که به یکی از مؤثرترین مداخلههای سیاسیِ رماننویسانِ معاصر تبدیل شد. این واقعیت که پارسال این جستار دوباره در قالب یک کتاب منتشر شد گویای تأثیر ماندگارِ آن است.
این سؤال ممنوعه در کانون این کتابِ جذاب قرار دارد. ممکن است که ما از بحث دربارهی آن بیزار باشیم، اما عدهای همیشه دارند پشت درهای بسته قیمت زندگیِ آدمها را محاسبه میکنند.