.
در هر یک از عکسها یا فیلمهای ثبتشده از زنان در خیابان با فوران مهارناشدنیِ سوژهای سرکوبشده مواجهایم که آن را به قابی تکاندهنده، الهامبخش و شورانگیز بدل میکند. سوژهی زنانهای که همواره به اندرونی رانده و از فضای بیرونی حذف شده است، حالا به خیابان قدم میگذارد و قابلمشاهده و دیدنی میشود.
.
هراس از راه رسیدن یک غریبه در کوچهای کمنور، ترس از خلوتیِ خیابان در ظهر، مچاله شدن روی صندلی تاکسی از بیم دستهای متجاوز مردِ کناری، نگرانی از اعتماد به خودروی مسافرکشی که چند سرنشین مرد دارد، متلک شنیدن از خرد و کلانِ محله، بوق ممتد خودرویی که صندلی کنار راننده را تعارف میزند، هجوم دستهای غریبه روی اندام در ازدحام خیابان و ... . چند زن را میشناسید که آزارهایی از این دست را تجربه نکرده باشند؟