.
گرسنگی، هر چه میخواهد باشد، حالتِ ذهنیِ تحریکشدهای است. روانشناسان دستکم یک سده است که چنین حالاتی را بررسی کردهاند. همهی ما قبل از شام احساس گرسنگی میکنیم و پس از ضیافتِ شام احساس سیری، اما آن لحظات در واقع ظاهر قضیه است. گرسنگی فرایندی است که همیشه حضور دارد، همیشه در پسزمینه عمل میکند، و فقط گاهی به سطح آگاهی وارد میشود.
.
تغذیهی حسی در واقع نه یک برنامه است و نه یک رژیم غذایی بلکه رویکردی است چنان ساده به غذا که باید بدیهی باشد. این رویه را میتوان چنین خلاصه کرد: وقتی گرسنه هستید میخورید، وقتی سیر شدید خوردن را متوقف میکنید، و هر زمان که میل داشتید به همان اندازه که میل دارید غذا میخورید. به نظر افراطی میآید، اینطور نیست؟