تب‌های اولیه

اعتراضات و اتصالات: بازخوانی تجربه‌ی‌ لهستان

مری‌جین اوسا

هیچ جنبش اجتماعی و اعتراضی‌ای نمی‌تواند تماماً یکدست باشد. طبیعتاً گروه‌های مختلف با هویت‌های مختلف دست به ایجاد تشکل‌ها و سازمان‌هایی برای دنبال‌کردن اهداف خود بر اساس هویت و ایدئولوژی خاص خود می‌زنند. بااین‌‌حال، متصل‌شدن این گروه‌ها با یکدیگر از مجرای اعضای مشترک را می‌توان یکی از عوامل مهم برای مقاومت مدنی در برابر سرکوب دانست.

کوه جادوییِ چِسواو میُوش

جوی نیومایر

میُوش در سال ۱۹۱۱ در خانواده‌ای از نجبای لهستانی در لیتوانی (در آن هنگام بخشی از امپراتوری روسیه) زاده شد و شخصاً شاهد بسیاری از وقایع اصلی قرن بیستم بود: جنگ جهانی اول، انقلاب روسیه، جنگ جهانی دوم و ظهور جنگ سرد.

بهای آسودگی در نظام‌های تمامیت‌خواه؛ مروری بر زندگی چِسواو میوُش و کتاب «ذهن دربند»

هرمز دیّار

ده‌ها سال پس از انتشار نسخه‌ی فرانسوی کتاب مذاهب و فلسفه‌ در آسیای وُسطی، در میانه‌ی سده‌ی بیست میلادی، کتاب گوبینو به دست یکی از نویسندگان نکته‌سنج اروپا افتاد. نویسنده‌ی یادشده کتاب را با حیرت خواند و برخلاف گوبینو، از ملاحظه‌ی شباهت‌های «کتمان» با عادت‌های رایج در کشورهای اروپای شرقی و مرکزی ــ کشورهایی که استالینیسم به‌تازگی به آن راه یافته بود ــ سخت شگفت‌زده شد.

ارزشمندتر از پیروزی

سما روح‌بخشان

در این شرایط، شاید برای هر تیمی سخت باشد که در برابر روسیه قرار بگیرد. برای لهستان اما سخت نیست؛ برای آن‌ها محال است! لهستان در زمین سبز بازی مقابل روسیه به میدان نمی‌رود. این، مدنی‌ترین شکلِ مبارزه با روسیه خواهد بود. هر چند زمان زیادی از سپتامبر ۱۹۳۹ گذشته اما به نظر می‌رسد که لهستان هنوز آن خاطره را فراموش نکرده است!

چهل‌و‌ششمین جشنواره‌ی جهانی فیلم تورنتو

شهرام تابع محمدی

نکته‌ی مثبت جشنواره‌ی امسال حضور پررنگ‌تر سینماگران زن بود. در چند سال اخیر، شاهد باز شدن تدریجی دری بودیم که به‌طور سنتی به روی زنان بسته بود. این گشایش نشان داد که تبعیض جنسیتی که پیش از این آگاهانه یا ناآگاهانه بر نیمی از هنرمندان اعمال می‌شد تا چه حد جوامع بشری را از بخشی از هنر محروم ساخته بود.

لهستانی‌هایی که به ایران آمدند

غزل صدر

در جریان جنگ جهانی دوم بیش از صدهزار نفر لهستانی‌ راهی ایران شدند. عده‌‌ی کمی آنها در نهایت در ایران ماندند، ازدواج کردند و خانه و زندگی برای خود ساختند، روزنامه منتشر ‌کردند، تئاتر و نمایشگاه‌های هنری و کنسرت‌های موسیقی داشتند و رستوران و کافه‌ و قنادی‌ و آرایشگاه به راه انداختند. تبعیدی‌های لهستانی‌ در ایران، آنچنان که خود روایت کرده‌اند، از ایرانیان مهربانی و روی خوش دیدند. و گذر و حضورشان ردپای پررنگی در ایران باقی گذاشت.

بی‌اعتنا مباش

ماریان تورسکی

من یکی از معدود بازماندگان کسانی هستم که تقریباً تا آخرین لحظه‌ی پیش از آزادسازی آشوویتس در این اردوگاه بودم. انتقال ما از این اردوگاه یا به اصطلاح تخلیه‌ی آن در ۱۸ ژانویه آغاز شد. ما در صفی ۶۰۰ نفری به راه افتادیم و در شش روز و نیمِ بعدی بیش از نیمی از همراهانم جان باختند. به احتمال قوی، من تا مراسم یادبود سال آینده زنده نخواهم ماند. این قانون طبیعت است. پس لطفاً ببخشید که احساساتی سخن خواهم گفت.

هشدار لخ والسا نسبت به ایجاد نظام دیکتاتوری

میخال ماتلاک

روزنامه‌نگاران همیشه مشتاق مصاحبه با لخ والسا نیستند. پاسخ‌های او همیشه شفاف نیست، فهم منظورش می‌تواند دشوار باشد، و اعتماد به نفس‌اش گاهی ناخوشایند است. با وجود این، این شخصیت پُرتناقض واقعاً جذاب است. او کارگر ساده‌ و کم‌سوادی بود که به رهبریِ بزرگ‌ترین جنبش اجتماعی در کشورهای کمونیستی رسید؛ او رهبر فرهمندی بود که روشنفکران نامدارِ آن دوره را مجذوب خود کرد و هنوز هم همیشه خود را باهوش‌تر از دیگران می‌داند.