وقتی خرابههای یک سالن نمایش در ماریوپول را میبینم یا شرح گرسنگی مردم این شهر را به علت حملات هوایی روسها میشنوم، به این فکر میافتم که داستایفسکی (که در رمان برادران کارامازوف به طور خاص نظر نافذِ اخلاقیِ خود را بر مسئلهی رنج کودکان متمرکز کرده) چه میگفت اگر میدانست که ارتش روسیه سالن نمایشی را که پناهگاه کودکان است، بمباران میکند. کلمهی «کودکان» با حروفی بزرگ در حیاط بیرونی این سالن نمایش نوشته شده بود تا از آسمان قابل مشاهده باشد.
این روزها تلویزیون روسیه مصاحبهای با سرگئی بودروف، بازیگری پرطرفدار در روسیه، را بهطور مکرر نشان میدهد. او میگوید: «در زمان جنگ، نمیتوان از خودیها بد گفت. حتی اگر مقصر باشند. حتی اگر کشورتان در زمان جنگ خطا کند، نباید از آن بدگویی کنید.» و این همان کاری است که مردم انجام میدهند، زیرا مایلاند که از «خودیها» حمایت کنند حتی اگر آنها به اوکراینیها شلیک کنند.
جریان روشنفکری روسیه که سابقهای طولانی و پرشور در مبارزه با استبداد حکومتی دارد و در دورهی شوروی، چهرههای درخشانی همچون الکساندر سولژنیتسین و آندری ساخاروف از آن برخاستند، در روسیهی امروز در چه وضعیتی به سر میبرد؟ آنچه در ادامه میخوانید، گفتوگویی است با آندری اوستالسکی، نویسنده و روزنامهنگار روس که در لندن زندگی میکند.
ناوالنی پس از ورود به مسکو دستگیر شد و همانطور که شرط بسته بود، دستگیریاش به جرقهای برای شعلهور شدن اعتراضات گسترده علیه کرملین تبدیل شد. تظاهرات، میادین 180 شهر، از کریمهی اشغالی تا ولادیووستک را فرا گرفت. تمام اقشار مردم خواهان آزادی او بودند. اما این انقلاب نیمبند به هیچ وجه، نه به طور جدی حکومت بیستسالهی پوتین را تهدید کرد و نه از کنترل او بر اوضاع کشور کاست.
آواره، پناهجو، مهاجر؛ هر سه از خانه و کاشانه و وطن خود با تمام وابستگیها و دلبستگیهایاش دست شستهاند و ادامهی زندگی، کار و آرزوهای خود را در جغرافیایی با زبان و فرهنگ بیگانه جستوجو میکنند. در این چارچوب ترکیه از دیرباز برای ایرانیان جایگاه ویژهای داشته و دارد. همسایهای که تنها دروازهی گشوده به روی تمدن غرب و یکی از اعضای مؤثر جامعهی جهانی به شمار میرود. از صد و اندی سال پیش که مشروطهخواهان ایرانی در استانبول روزنامه منتشر میکردند این کشور میزبان منتقدان و مخالفان ایرانی بوده است.
تبلیغ خانه به خانه یکی از اصول اعتقادی شاهدان یهوه است، یک گروه مسیحی بینالمللی که مرکزش آمریکا است و در سراسر دنیا ۸.۵ میلیون پیرو دارد. اما زندان و شکنجه سبب شده است که اعضای این گروه در روسیه به فعالیتهای مخفیانه روی بیاورند؛ دولت روسیه تنها با بنیادگرایان مسلمان سختگیرانهتر رفتار میکند.