زنی یگانه و آزاد که پابهپای مردان میرقصد، با آنها معاشرت میکند و تن به حجاب نمیدهد، یا زنی که به دست مردانِ خانواده کشته و مثله میشود و تن به آتشی که در حیاط خانهاش افروخته، میدهد؟ کدام یک تصویر و تعریفی درست از «زن کُرد» است؟
«آب، منبع انسانیِ مشترک میان همهی ماست. وقتی داستانی را دربارهی تشنگی در روستایی در جنوب عراق روایت میکنم، خواننده در هنگام خواندن این روایت، از ماهیت سیاست در عراق نمیپرسد بلکه با این وضعیتِ انسانی احساس همدلی میکند.»
اگر به زندگیِ روزمرهی زنانِ کُرد نگاه کنیم، باید گفت کمتر زنی در کردستان پیدا میشود که زندگیاش به مسائل سیاسی گره نخورده باشد.
«بنای عظیم خاطره» شمارهی ویژهی پادکست محبوب «غذایای ایرانی» برای نوروز ۱۴۰۳ است. فهیمه خضر حیدری در این قسمت از «غذایای ایرانی» از یادها و خاطرههایی میگوید که با طعم و بو و مزهها از بشقاب غذای ما سر برمیآورند.
این یادداشت روایت زندگی چهار مادر است که در سالهای ١٣۵٧-١۴٠١ در ایران و در دورههای مختلف درگیر انقلابها شدهاند، در خیابان اعتراض کردهاند، به زندان افتاده یا تبعید شدهاند. زندگی این مادران یادآور شخصیت مشهوری است در نمایشنامهی مادر، نوشتهی برتولت برشت.
این گزارش، شرحی است از زندگی و جنگ در کردستان در سالهای اول بعد از انقلاب ۵۷، به روایت عکسهایی از برخی از برجستهترین عکاسان ایران و جهان.