تب‌های اولیه

یک کتاب: «هفت راه برای تغییر دنیا»

عرفان ثابتی - سپهر عاطفی

آیا مرگ میلیون‌ها نفر بر اثر بیماری‌های عالمگیر، فقر و گرسنگی کودکان و بحران‌های محیطزیستی که آینده‌ی انسان را تهدید می‌کنند، طبیعی است؟ آیا باید بپذیریم که نابرابری بخشی تغییرناپذیر از جهان ماست؟ هر کدام از ما به‌عنوان یک فرد چه می‌توانیم بکنیم تا دنیا برای خود ما و نسل‌های آینده به جای بهتری تبدیل شود؟

چگونه از بحران اقلیمی اجتناب کنیم؟ نگاهی به کتاب جدید بیل گیتس

گوردون براون

بیل‌‌ گیتس زندگی ما را به واسطه‌ی نرم‌افزار مایکروسافت متحول کرده است؛ او زندگی‌ عده‌ی بیشماری را از طریق فعالیت‌های بنیادش برای ریشه‌کنیِ بیماریهای فلج‌ اطفال، سل و مالاریا بهبود بخشیده است؛ و اکنون می‌خواهد با مقابله با تغییرات اقلیمی زندگی ما را نجات دهد.

با ناسیونالیسم نمی‌توان بر بحران جهانی ویروس کرونا غلبه کرد

گوردون براون

می‌شد که این طور نشود اما یکی از فجیع‌ترین هفته‌ها در تاریخ پزشکی دنیا و اقتصاد جهان در حالی پایان یافته که کشورها یکی پس از دیگری به دامن ناسیونالیسم پناه برده‌اند. آنها دارند تک‌تک و هر یک به شیوه‌ی خود با ویروس کرونا مبارزه می‌کند.

عالمی دیگر بباید ساخت

به کوشش عرفان ثابتی

اگر در همین تعطیلات اخیر کریسمس، کاساندرا به ما می‌گفت: «سه ماه دیگر با دو متر فاصله از هم صف خواهید بست، ماسک به صورت خواهید زد و اکثرتان در خانه حبس خواهید شد» هیچ‌کس حرفش را باور نمی‌کرد...حتی به فکرمان هم خطور نمی‌کرد که این دنیای شلوغ جهانی نخواهد توانست که تا ابد بر اساس اصول قدیمی به کارش ادامه دهد...چیزی دارد ما را می‌آزماید. نمی‌دانم که دست تقدیر است یا شیطان یا طبیعت یا خدا...؟

ما و کرونا: صعب روزی، بوالعجب کاری، پریشان عالمی‎

به کوشش عرفان ثابتی

همان طور که لپور به درستی می‌گوید، مضمون واقعیِ «طاعون» نه نوعی بیماری عالم‌گیر بلکه مصیبت بی‌پایان بشر است، مصیبتی ناشی از خودخواهی آدمی و بی‌اعتنایی او به درد و رنج «دیگری: «همشهریان ما از این جنبه مانند بقیه‌ی ابنای بشر بودند و خودشان را در نظر می‌گرفتند و بس...خیلی‌ها کماکان امید داشتند بیماری مسری متوقف شود و خود و خانواده‌شان در امان بمانند. در نتیجه، هنوز خود را ناگزیر به ترک عادت‌ها نمی‌دانستند...افراد زیادی هنوز دست روی دست گذاشته‌اند و اقدامی نمی‌کنند، حال آن‌که طاعون مصیبتی است که همه درگیرش هستند و هر کس باید به وظیفه‌اش عمل کند.»