فریده لاشایی، اما وقتی نگاه میکنم
نهال تابش
نگاهی به زندگی و آثار فریده لاشایی، نقاش، مجسمهساز، نویسنده، مترجم و از پیشگامان هنر نوگرای ایران
نگاهی به زندگی و آثار فریده لاشایی، نقاش، مجسمهساز، نویسنده، مترجم و از پیشگامان هنر نوگرای ایران
پس از اشغال سنجار توسط «دولت اسلامی» هزاران یزیدی به کوههای اطراف در اقلیم کردستان در شمال عراق رهسپار شدند تا شاید سرپناهی بیابند. فکر و ذکر این پناهجویان پیش دخترانشان است که در اختیار «دولت اسلامی» اند.
مردم در هردو سوی مرز آذربایجان و ارمنستان در بطن یک اختلاف ارضی دیرپا بر سر منطقهی ناگورنو-قرهباغ زندگی میکنند. مردم محلی و عکاسان حرفهای در همکاری با بنیادِ Saferworld (جهانِ امنتر) زندگیِ روزانهشان را ثبت و ضبط کردهاند.
نزدیک به ۳۰ سال از پایان جنگ ایران و عراق میگذرد اما کماکان زندگی هزاران ایرانی متأثر از آن است. در آغاز جنگ بسیاری خانه و کاشانهی خود را به دنبال سرپناهی امنتر ترک کردند و در اردوگاهها ساکن شدند. مجموعهی زیر شامل عکسهایی است که بابک بردبار بین سالهای ۸۶ و ۹۱ از ساکنان اردوگاهی در شهرستان فسا در شیراز گرفته است. این مجموعه دریچهای است به زندگی روزمرهی آوارگانی که آوارگی موقتشان، زندگی دائمیشان شد.
زینا ارهام اهل سوریه است. وقتی در سال ۲۰۱۱ بحران سوریه آغاز شد، در لندن مشغول تحصیل در رشتهی خبرنگاری بود. بعد در بیبیسی شروع به کار کرد. یک بار در بحبوحهی جنگ که برای تهیه گزارشی مستند به سوریه رفته بود تصمیم گرفت کارش را رها کند و به سوریه برگردد. و چون متوجه شده بود که فضای خبرنگاریِ بحران سوریه کاملاً مردانه است، تصمیم میگیرد دورههای آموزش خبرنگاری برای زنان برگزار کند، اما خیلی زود با موانع سختی روبرو میشود.
خلع سلاح جهانی، برابری نژادها، تساوی زن و مرد، عدالت اقتصادی، تطابق علم و دین و ...، اینها سرفصل مباحثی بود که بیش از یک قرن پیش عبدالبهاء در سفری دو ساله به اروپا و آمریکا با مردم غرب مطرح کرد.
این مستند کوتاه تاریخچه ی اصل «مسئولیت حمایت» را ارائه میدهد، و از سه دیپلمات، سیاستمدار، و متفکر برجسته (غسان سلامه، مایکل ایگناتیف، و پَدی اشداون) با تجربه های عملی در مداخلات انسان دوستانه می خواهد تا نظراتشان را در میان بگذارند و به این سؤال پاسخ دهند که: آیا «مسئولیت حمایت» هنوز هم معنا دارد؟
میليونها نفر كه براى فرار از كشورهاى جنگزده و فقير به هر درى مىزنند تا خود را به كشورهاى امنتر برسانند، اغلب همهی اندوختهی زندگیشان را به قاچاقچیان انسان مىسپارند و با سرنوشت خود و خانوادهايشان قمار مىكنند. اين قاچاقچیان در تعقیب و گریزى خطرناک با مرزبانان در واقع با جان انسانها «بازی» میکنند.
ویژهنامهی عبدالبهاء در آسو
یکی از اولین آثار موسیقی در ایران که در دفاع از حق زنان و مخالفت با حجاب ساخته شده تصنیف قدیمی و انقلابی دختران سیروس است. این ترانه نزدیک به یک قرن پیش در دورهی مشروطه سروده شده و چندین اجرای مختلف داشته است، اما سراینده و آهنگساز آن هنوز ناشناساند، شاید چون زمانی که ساخته شد از ترس واکنش متعصبین مصلحت دیدند که ناشناخته بمانند. داستان دختران سیروس را در این گزارش از آسو ببینید.
با بسته شدن مسیر موسوم به «مسیر بالکان» در ماه مارس سال گذشته، هزاران مهاجر و پناهجو در صربستان گیر افتادند. در حال حاضر، از شمار آنان کاسته شده است، اما همچنان روزانه صدها مهاجر غیرقانونی میکوشند به یاری قاچاقچیان از مرزهای صربستان عبور کنند و به کشورهای غرب اروپا بروند.
در زمانهاى كه اينترنت رقيب ناشران كتاب شده و شركتهاى انتشاراتی غولپيكر عرصه را بر شركتهاى كوچك تنگ میکنند، يك ناشر مستقل و نسبتاً كوچك در لندن موفقیت چشمگيرى داشته و جاى مهمى در بازار نشر انگليسىزبان به دست آورده است: «انتشارات وانورلد» (sOneworld Publication) كه بانى و صاحبش ايرانىست، و نامش نوين دوستدار.
سیامک حریری برای طراحی مشرقالاذکار بهائی آمریکای جنوبی بر نور تمرکز کرد. این دلمشغولی را میتوان در شکل منحصربهفرد این عبادتگاه و شیشه و سنگهای درخشان بهکاررفته در بنای آن بازیافت. حریری در این سخنرانی از فرایند آفرینش این معبد و تجربهی امر مقدس در جهان عرفی سخن میگوید.
سعید شنبهزاده، نوازندهی زبردست بوشهری، میگوید به هیچ دینی علاقه ندارد اما احساس میکند که به عنوان یک هنرمند نباید در برابر ظلم و ستم به بهائیان ایران خاموش بماند. او به برزیل میرود تا دربارهی هفت مدیر جامعهی بهائیِ ایران که از اردیبهشت 1387 در زندان به سر میبرند، ترانهای ضبط کند. داستان ما از این جا شروع میشود.
در طول تاریخ بشر، متفکران بسیاری در صدد طرحریزی و ترسیم یک جامعهی آرمانی با عنوان «آرمانشهر» بودهاند. در همین حال، نویسندگان بسیاری نیز در آثار خود دربارهی احتمال به وجود آمدن یک جامعهی پادآرمانی، موسوم به «ویرانشهر»، هشدار دادهاند. «ویرانشهر» کجا است، و چرا و چگونه به وجود میآید؟
با آغاز جنگ جهانی دوم، نازیهای آلمان گتوهایی برای جداسازی یهودیان در شهرهای لهستان به پا کردند. در گتوی شهر لودز، عکاسی که برای گرفتن عکسهای پرسنلی و تبلیغاتی به استخدام ادارهی آمار در آمده بود خطری بزرگ را به جان خرید و حقایق هولناک این گتو را ثبت کرد.