از بازی تا واقعیت
مرد ۳۴ سالهای که با دختری ۱۲ ساله ازدواج کرد: «بعضی از دختران نازپرورده هستند اما همهی آنها میتوانند وظایف زن بودن خود را انجام دهند هرجا هم که نفهمیدند چه باید بکنند خوب ما راهنماییشان میکنیم.»
مرد ۳۴ سالهای که با دختری ۱۲ ساله ازدواج کرد: «بعضی از دختران نازپرورده هستند اما همهی آنها میتوانند وظایف زن بودن خود را انجام دهند هرجا هم که نفهمیدند چه باید بکنند خوب ما راهنماییشان میکنیم.»
هویت ملی چیست؟ ایرانی بودن چه مؤلفههایی دارد؟ و چه نسبتی با ناسیونالیسم ایرانی میتواند برقرار کند؟ در سلسله گفتگوهایی دربارهی آیندهی ایران، این پرسشها را این بار با حسن یوسفی اشکوری، دینپژوه و نمایندهی سابق مجلس در ایران، در میان گذاشتهایم.
در مناظرهی انتخاباتیای که در سالن رقص هتل بیداکارا در مرکز جاکارتا برگزار شد، جوکو ویدودو، رئیس جمهور کنونی اندونزی، با ملایمت از کارنامهی حقوق بشر خود دفاع کرد، کارنامهای که، در بهترین حالت، پرفرازونشیب بوده است.
بسیاری از بهترین دوستانم فکر میکنند که بعضی از باورهای درونی و عمیق من در مورد مسائل مهم، مشخصاً نادرست یا حتی بیمعنا هستند. گاهی، آنها این حرفها را جلوی رویم میزنند. با این حال، چطور هنوز میتوانیم دوست باشیم؟ بخشی از آن به این علت است که من و دوستانم فیلسوف هستیم، و فیلسوفان یاد میگیرند که با مسائل به طور منطقی کنار بیایند.
رورتی فقط مدافع رویکرد درمانگرانه به فلسفه نبود، بلکه میخواست خودِ فلسفه را به درمانگری مبدل کند، فلسفه را برای همگان واقعاً دسترسپذیر سازد و پیوندهای سرراستتری بین فلسفه با دغدغههای افراد عادی برقرار کند. حاصل چنین کاری عملاً پیامدهای سیاسیای فراتر از محدودههای مرسوم فلسفه داشت.
هر سال در ۱۷ فوریه گروهی در میدان «کامپو دی فیوری» در رم جمع میشوند تا در پای مجسمهی یک مُبلغ مذهبیِ باشلقپوش که به واتیکان چپچپ نگاه میکند، تاج گل بگذارند، شمع روشن کنند و شعر بخوانند. این تندیس به یاد جوردانو برونو، فیلسوف ناپلی، ساخته شده است که در سال ۱۶۰۰ به دستور دستگاه تفتیش عقاید در این محل زندهزنده سوزانده شد. اتهام او بدعتگذاری و نگارش کتابهایی در دفاع از کیهانشناسیِ خورشیدمحورِ کوپرنیک بود؛ او میگفت که جهان آفرینش لایتناهی است و دنیاهای دیگری هم در آن وجود دارد.
کاری از مانا نیستانی
دسامبر گذشته دولت سودان در شرایطی که اکثر مردم سودان فقیرند اعلام ریاضت اقتصادی کرد که بلافاصله موجی از خشم و اعتراض را به دنبال داشت. مردمِ خسته از سالها دیکتاتوری عمر البشیر، خواستههای خود را گستردهتر کردند و خواهان برکناری البشیر از قدرت شدند، اما چه اتفاقی افتاد و چطور شد که زنان، میداندار اعتراضهای سودان شدند؟
خداناباوری جدید در فضای تبآلود پس از یازده سپتامبر به وجود آمد، در زمانی که به نظر برخی، عقیده به خدا خطری آنی برای تمدن غربی بود. سَم هریس بلافاصله بعد از وقوع حملات به «مرکز تجارت جهانی» به نگارش پایان ایمان (2004) پرداخت، که به کتابی پرفروش تبدیل شد. پس از آن، کتابهای شکستن طلسم (دَنیل دِنِت)، توهم خدا (ریچارد داوکینز) و خدا بزرگ نیست (کریستوفر هیچِنز) منتشر شد.
این روزها جملهای از دیوید هاروی، بوم شناسی سیاسی، مدام در محافل ایرانی تکرار میشود: «در بلایای طبیعی هیچچیزی طبیعی نیست». در واقع، همهچیز برساختهی اقتصادی-اجتماعیِ جوامع است. وقتی جامعهشناسیِ فاجعه درس میدادم اولین چیزی که از شاگردانم میخواستم این بود که مقایسهای بکنند بین تاریخ زلزله در ژاپن و ایران. چرا ژاپن در زلزلههایی به مراتب قویتر از ایران، کشته نمیدهد و حتی تعداد مجروحان خیلی کم است. چرا اصلاً خسارت مالی و جانیای که دارند قابل مقایسه با زلزلهای مثل بم نیست که از زلزلههای ژاپن بهمراتب سبکتر بود؟
پرسش دربارهی مسائل بنیادیِ ایران و ریشهی بحرانهای امروز را در این نوبت با مهرزاد بروجردی مطرح کردهایم. دکتر بروجردی پژوهشگر و استاد علوم سیاسی دانشگاه سیراکیوز در نیویورک است، و تازهترین کتاب او، ایران پس از انقلاب به معرفی چهرههای مهم در حاکمیت جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب، و پیوندهای قومی و طبقاتی میان آنان پرداخته است.
در اواخر قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم، تجددطلبانی از ایران، افغانستان، ژاپن، و ترکیه میکوشیدند با بهرهگیری از علم نژادِ غربی، سفیدپوست بودن ملتهای خود را در برابر انظار غربیان به اثبات برسانند، در هنگامهی کشمکشهای ضداستعماری اعتماد به نفس جوامع خود را بهبود ببخشند، و با استفاده از صلاحیت نژادی احتمال رسیدن به تمدن را بالاتر ببرند. در این میان مورد ترکیه به سبب گستردگی مبارزاتش برای سفید بودن، بسیار جذاب است.
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی: «بودجهی سیل را به کاهش بیبندوباری (مبارزه با بدحجابی) اختصاص دهید، اثر بی بندوباری از سیل و زلزله کمتر نیست.»
پیشآهنگان هنر ملی عموماً دو نوع هستند. بعضی گروهها مانند دیوارنگاران انقلابیِ مکزیکی، آگاهانه قصد دارند جنبهای از کشور خود را به تصویر کشند: مردمش، مناظرش، و فرهنگش. برخی دیگر، مانند اکسپرسیونیستهای انتزاعیِ آمریکایی، سبک یا رویکردی نو را تکامل میبخشند و از مرزهای زیباییشناسی موجود گذر میکنند، پیشرفتی که تنها بعدها ممکن است با کشور مبدأ خود مرتبط شود.
در ۱۸ ژانویهی سال ۱۹۷۲ میلادی، درهای مغازهای در شهر اوکلند واقع در ایالت کالیفرنیا به روی مشتریان و علاقهمندان باز شد. مغازهای که در نوع خود اولین بود و از همان ابتدا اسمِ بهغایت جدی آن جلب توجه میکرد: «مرکز اتحادیه اطلاعات: مکانی برای زنان». این مغازه، اولین کتابفروشی کاملاً فمینیستی در ایالات متحدهی آمریکا بود. کسبوکاری که مشابه تجارتهای کوچک و مستقل دیگر اداره نمیشد.
داستان معروفی وجود دارد مبنی بر این که به لئوپولد برشتولد، وزیر خارجهی امپراتوری اتریش-مجارستان، هشدار میدهند که وقوع یک جنگ بزرگ ممکن است جرقهای باشد برای انقلاب در روسیه. برشتولد با ریشخند جواب میدهد که «و چه کسی قرار است چنین انقلابی را رهبری کند؟ لابد جناب برانشتاین که در کافه سنترال مینشیند!» جناب برانشتاین بعدها نام لئون تروتسکی را برگزید و انقلاب را رهبری کرد.
در چهلمین سالگرد تأسیس جمهوری اسلامی، سازمان «عدالت برای ایران» شروع به انتشار مجموعهای پنج جلدی با عنوان «چهره جنایت» کرده است که شامل پروندههای حقوقی پانصد نفر از «ناقضان حقوق بشر» در ایران است. در اولین جلد این مجموعه ۱۰۰ پرونده گردآوری شده و ۴۰۰ پروندهی دیگر در جلدهای آینده خواهد آمد. پروندهها شامل اطلاعات شخصی این مقامات، شرح مسئولیتهای آنان و مستندات برخی از مهمترین مواردی است که مرتکب نقض حقوق بشر شدهاند.
«چه کسی تاریخِ ما را خواهد نوشت؟» به دوراندیشی و ازخودگذشتگیِ چشمگیر در بحبوحهی هول و هراسی باورنکردنی میپردازد. این فیلم، داستان گروه کوچکی از یهودیان گتوی ورشو را روایت میکند که با عزمی جزم در پی حفظ شواهد و مدارکی برآمدند که اوضاع زندگی یهودیان و رفتار نازیها با ایشان را نشان میداد.
تابستان و پاییز گذشته، آتشسوزیهای جنگلی در غرب و توفانهای شدید در شرق آمریکا توجه رسانههای عمومی را جلب کرد. اما حوادث اقلیمی در سال ۲۰۱۸ در کشورهای رو به توسعه هم پیامدهای ناگواری برای انسانها داشته است؛ از سیلهای عظیم در کرالای هندوستان تا خشکسالی شدید در افغانستان که میلیونها نفر را گرفتار کرد.
نسخهی اصلیِ فارسیِ این کتاب که بیش از یک دههی قبل با عنوان صد و شصت سال مبارزه با آیین بهائی منتشر شد، به سرعت به یک اثر تاریخیِ بسیار مهم تبدیل شد. اکنون بسیاری از صاحبنظران این کتاب را معتبرترین منبع تاریخی دربارهی بهائیستیزی در ایران میدانند. اکنون به لطف گروهی از مترجمان و ویراستاران، ترجمهی انگلیسیِ دقیق و آراستهای از این کتاب در دسترس خوانندگان سراسر دنیا قرار گرفته است، آن هم در زمان مهمی که عدهی زیادی از جهانیان اخبار مبارزهی ایرانیان برای دموکراسی و حقوق بشر را با علاقه دنبال میکنند.
وقتی در ۱۵ سالگی تصمیم گرفتم که روزی کارگردان شوم، حرف مشهور لنین دربارهی سینما صادق به نظر میرسید؛ او سینما را «مهمترین هنر» خوانده بود. میانهی دههی ۱۹۶۰ بود و سینمای هنری، با آدمهای خارقالعادهای مثل اینگمار برگمن، آلن رِنه، فدریکو فلینی، کارول رید، آندری وایدا و آکیرا کوروساوا، در اوجِ خود به سر میبرد. همهی این افراد تجربهی مشترکی داشتند: همگی در دوران پختگی و بلوغ، فجایع جنگ جهانی دوم را از سر گذرانده بودند، هرچند برخی از آنها این فجایع را از نزدیک به چشم خود ندیده بودند.
تغذیهی حسی در واقع نه یک برنامه است و نه یک رژیم غذایی بلکه رویکردی است چنان ساده به غذا که باید بدیهی باشد. این رویه را میتوان چنین خلاصه کرد: وقتی گرسنه هستید میخورید، وقتی سیر شدید خوردن را متوقف میکنید، و هر زمان که میل داشتید به همان اندازه که میل دارید غذا میخورید. به نظر افراطی میآید، اینطور نیست؟
یکی از پندهایی که از گذشته میشود گرفت این است که به ندرت کسی از گذشته پند میگیرد. اما با کمی زحمت میتوان گذشته را طوری ارایه کرد تا مخاطب پندی را که میخواهیم از آن بگیرد. برای چنینکاری لازم است اندکی از هنر جفتوجور کردن بهره برده باشیم، و همچنین خوب بتوانیم از پس جار زدن کاردستی تاریخیمان برآییم. نمونهها فراواناند؛ آخرینش داستان اِستِر است.
جهان افراد دارای اوتیسم را اغلب بر اساس کلیشههای قدیمی در این مورد به تصویر کشیدهاند. افرادی که دارای دستگاه عصبی معمولیاند باید به صدای خود افراد دارای اوتیسم توجه کنند.