مصاحبهی ایرانیه: از تکگفتاری تا گفتوشنید در ادبیات مشروطه
تورج اتابکی
دیالوگ در زبان یونانی آمیزه یا ترکیبی است از دیا و لوگوس که مترادفش در لاتین نیز همین است. دیالوگ اما تنها به گفتوگو اشاره ندارد. لوگوس را هم میشنوی و هم بیان میکنی.
دیالوگ در زبان یونانی آمیزه یا ترکیبی است از دیا و لوگوس که مترادفش در لاتین نیز همین است. دیالوگ اما تنها به گفتوگو اشاره ندارد. لوگوس را هم میشنوی و هم بیان میکنی.
«من به هیچ چیزی اعتماد ندارم.» این جمله را یک مردِ قزاق در مارس ۲۰۲۲ در هنگام بحث دربارهی اخبار و تصاویرِ مربوط به حملهی روسیه به اوکراین به دخترخالهاش میلا سانینا، روزنامهنگارِ مقیم آمریکا، گفت.
کوبان از سال ۵۴ تا سال ۵۷ ریاست بخش هنرهای حجمیِ دانشکدهی هنرهای زیبا را بر عهده داشت. او همزمان به فعالیتهای هنری نیز میپرداخت ــ طراحی کاشیکاریِ سردرِ تئاتر سنگلج از جملهی این فعالیتهاست.
«نه» به جمهوری اسلامی، نجوایی است که طی سالها، و مشخصاً در دههی اخیر، از عرصهی خصوصی به خیابان و دیگر عرصههای عمومی رسید و با فریاد «زن، زندگی، آزادی» به انگارهای جمعی برای مردم ایران تبدیل شد.
چهرهی آدمها سرشار از خشم و اندوه بود. نیامده بودند که از موقعیت استفاده کنند تا شعار بدهند یا جمعیتی را هدایت کنند. همه در سکوت و خشمگینانه به بیمارستان و سرکوبگران چشم دوخته بودند.
حالا نزدیک به یک سال است که بسیاری از زنان در ایران خود را از قید حجاب اجباری رها کردهاند. برای بسیاری از آنها کشته شدن ژینا امینی در شهریور ۱۴۰۱ آخرین تیر بر تابوت حجاب اجباری بود، اما نباید از یاد برد که این مبارزه از نزدیک به دو قرن پیش آغاز شده است.
سلماز شایلان در ایران و ایتالیا در رشتهی هنر تحصیل کرده و دربارهی نقوش سوزندوزیهای مناطق مختلف ایران و افغانستان مطالعه میکند. او میگوید که در پس بسیاری از سنتها و هنرهای زیبای ترکمنها، رنج زنان نهفته است و هنر، تنها زبان و سلاح مبارزهی زنانِ ترکمن است.
میتوان شهرهای بزرگِ با خاک یکسانشده (از جنگ) را از نو برپا کرد؛ اما هیچ قدرتی در جهان نمیتواند مژگانِ ظریفِ چشمِ کودکی جانباخته را بلند کند.
علیاکبر داور، پایهگذار دادگستری جدید، نمایندهی مجلس شورای ملی، وزیر چند کابینه، مؤسس مدرسهی تجارت، تدوینکننده قوانین حقوق مدنی و تجارت، نویسنده و سردبیر روزنامهی مرد آزاد، مؤسس حزب رادیکال و... از لایقترین مردان ایران قرن بیستم است.
چه چیزی باعث شد جوانانی که میتوانستند شاگرد مدرسه، عاشق، همسایه یا کارگر کارخانه باشند، در جامهی اعضای گارد سرخ عاملان اصلی پیشبرد انقلاب فرهنگی چین شوند و مشتاقانه به ستیزی فرقهای روی بیاورند که به قیمت جانشان تمام شود؟
نظریههای غربی کنشگری جوانان را در چهارچوبهایی چون «سیاستِ سبک زندگی» و «سیاست هویتی» بررسی میکنند. اما فعالیت سیاسی جوانان در بسیاری از نقاط جهان بر اساس «نبرد علیه موانع تاریخی» مانند فرهنگهای سیاسی ترسمحور یا قوانین استعماری سرکوبکننده صورت میگیرد؛ پس باید با چهارچوبی متناسب با همین نوع مبارزه مورد تحقیق قرار گیرد.
رنامههای دولت پوتین برای جوانان از نظر ایدئولوژیک بر ملیگرایی و ضدیت با غرب متمرکز است اما جوانانی که در این برنامهها شرکت میکنند به تبلیغات بیاعتنا هستند و بیشتر به دنبال مهارتآموزی و اشتغال میگردند.
جوانان همیشه جلودار تغییرات سیاسی نیستند؛ وقتی هم جلودار هستند لزوماً تغییر سیاسیای که رخ میدهد مطلوب و مناسب نیست. از قضا حکومتهایی که فاقد حمایت دموکراتیک هستند میکوشند فقدان مشروعیت خود را با بسیج نمادین جوانان و ستایش از گفتمان سیاسی جوانی جبران کنند.
بسیاری از تحلیلگران عدم مشارکت جوانان در انتخابات را از عوامل بحران دموکراسی میدانند. اما بسیاری از جوانان و تشکلهای سیاسیشان در آمریکا به این نتیجه رسیدهاند که مؤثرترین راه برای فشار آوردن به حکومت از طریق اعمال قدرت گفتاری و بیانی، و از طریق آموزش و تغییرات فرهنگی است؛ و نه لزوماً از طریق صندوق رأی.
قالببندی قیامهای جهانی اخیر در چارچوب شورشهایی به رهبری جوانان تبیین اساساً نادرستی است که نقش محوری طیف گستردهای از بزرگسالان و سازمانهای تحت رهبری بزرگسالان را نادیده میگیرد، و اعتراضاتی را که به طیف گستردهای از سنین مختلف مربوط است، به جوانان تقلیل میدهد. درصد جمعیت جوان در جنبشهای اخیر بین ۲۵ تا ۳۷ درصد بوده است.
فعالان دانشجویی سابق متوجه شدند که چه شکافی میان هیجانات و امیدهای انقلاب دموکراتیک و واقعیتهای آشفته و دردناک مربوط به تأسیس دولت و جامعهی دموکراتیک وجود دارد. دولت دیگر مانع اصلاحات دموکراتیک نبود، اما پیشروان سابق انقلاب حالا میدیدند که اصلاحات در قیاس با براندختن دیکتاتور کاری بس ملالانگیزست.
جوانان فقیر ایرانی چه نسبتی با حکومت جمهوری اسلامی داشتهاند؟ آیا چنانکه برخی نظریهپردازیهای عمومی میگویند باید آنها را به دلیل محرومیتشان نیرویی مخالف و مقاوم در برابر سیاستهای حکومت دانست؟ یا چنانکه برخی مورخان نشان میدهند، جوانان فقیر ستون فقرات حامیان جمهوری اسلامی را تشکیل میدهند؟
جوانان عراقی که در اکتبر ۲۰۱۹ به میدان تحریر بغداد آمدند پارچهی بلندی با خود حمل میکردند که بر آن نوشته شده بود: «ما نسلی هستیم که در جنگهای شما زاده شدیم، کودکیمان را در میان تروریسم شما گذراندیم، نوجوانیمان در میان فرقهگرایی شما گذشت، و جوانیمان در فساد شما تباه شد. ما نسل رویاهای ربوده شده و پیری زودرسیم.»
اغلب جامعهشناسان شکستن قواعد اجتماعی توسط جوانان را بر اساس مفاهیمی چون «بحران هویت»، «شکاف نسلی» و یا ناشی از استیصال و ناتوانی جوانان در رساندن پیام خود تحلیل میکنند. اتفاقا پیام جوانان واضح است. این «بزرگسالان» هستند که نمیخواهند پیام تخریبگری «جوانان» را بشنوند
برشت در شعری (به ترجمهی رضی هیرمندی) میپرسد، «در روزگار تیرهوتار هم آیا ترانه هست؟» و پاسخ میدهد که، «آری، ترانه هست: در وصف روزگار تیره و تار.»
مفهوم خواهرانگی را اولینبار کتی ساراچیلدو، فمینیست آمریکایی، در سال ۱۹۶۸ بهعنوان سلاحی برای «آگاهیبخشی» ابداع کرد.
گزارشی از میدان تحریر در قاهره، صحنهی اعتراضات مردمی در مصر که امروز بعد از گذشت دوازده سال از انقلاب بهار عربی، چهرهی آن کاملاً تغییر کرده است.