ژنوار؛ سرزمینِ زنان

سوما نگهداری‌نیا

دشت بزرگی را در نظر بگیرید و گروهی از زنانِ هراسان، آزرده و منزوی که از جنگ و آوارگی جان سالم به در بردهاند. چگونه میتوان آنها را قانع کرد که می‌توانند تنها با خاکِ آن دشت، خشت به خشت، یک دهکده را با دستانشان بسازند، دیوارها را بالا ببرند، در دهکده باغ و گلخانه برپا کنند و برای فرزندانشان مدرسه بسازند. سپس تأمین امنیت جامعه‌ی جدیدشان را به دست بگیرند و از خود، خانه و فرزندانشان دفاع کنند. تمام این‌ها در مرحله‌ی نخست نیازمند زیرساخت‌های فکری و روانی‌ست و در ادامه به شجاعت در مقابله با تغییر نیازمند است.

آیا پیتر هاندکه شایسته‌ی دریافت جایزه‌ی نوبل بود؟

بوریس وژیاک

اعتراضات و اختلاف نظرها بر سر اعطای «جایزه‌ی نوبل ادبیات» به پیتر هاندکه را شاید بشود با استفاده از یک مثال و مقایسه با پیتزا توضیح داد: آیا معیار ما برای ارزیابی پیتزا باید فقط طعم و مزه‌ی آن باشد، یا اخلاقیات کسی که پیتزا را درست کرده هم باید مد نظر گرفته شود؟

چرا تعداد زندانی‌ها در هلند این‌قدر کم است؟

سنای بوزتاس

امروزه، کاهش محکومیت حبس، هلند را با مشکلی غیرعادی مواجه کرده است: زندان‌‌های هلند حتی پس از اجاره دادن بعضی از آن‌‌ها به نروژ و بلژیک خالی مانده است. از سال ۲۰۱۴ تا کنون، ۲۳ زندان بسته شده یا به آسایشگاه موقتی، سرپناه و هتل تبدیل شده است.

از انقلاب مخملی چکسلواکی چه می‌دانیم؟

اندی کاپسا

در ۱۷ نوامبر ۱۹۸۹ خیابان‌های پراگ مملو از دانشجویان معترض شد. هشت روز قبل، دیوار برلین فرو ریخته بود و به نظر می‌رسید که موج آزادی از برلین به پایتخت چکسلواکی رسیده است. پلیس کوشید تا تظاهرکنندگان را به عقب براند و آزادی‌خواهیِ آنان را سرکوب کند اما به نظر می‌رسید که مردم در برابر وحشی‌گری حکومت مصونیت یافته‌اند؛ قدرت‌نمایی حکومت تنها مقاومت مردم را برمی‌انگیخت.

یک کتاب و ۲۶ داستان از موزه‌های زنان

منصوره شجاعی

چگونه میتوان تجربههای زنان ده کشور از پنج قارهی جهان را در جمعآوری و نگهداری منابع تاریخ اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زنان در یک کتاب گرد آورد؟ آیا انتقال تاریخ اجتماعی زنان کشورهای مختلف از طریق تجربههای روایی در یک کتاب امکانپذیراست؟ آیا اساساً چنین تلاشی ضروری است؟ آیا موزههای زنان یا مکانهای تبارشناسی تاریخ اجتماعی زنان فضایی برای توسعهی رویکرد تعلیم و تربیت فمینیستی است؟‌ آیا نگاه جنسیتی به تعلیم و تربیت موجب تحول در حافظهی جمعی زنان میشود؟ اصولاً رویکرد جنسیتی و مباحث مربوط به جنبشهای فمینیستی چگونه از طریق حافظهی جمعی انعکاس مییابد؟

عدم صدور کارت ملی برای بهائیان، نماد بحرانِ هویت ایرانی

مهران وفایی

حذف گزینه‌ی «سایر ادیان» از ستونِ مذهبِ سایتِ ثبتِ نام کارت ملی هوشمند را می‌توان شکلی از رویکرد روش‌مند و غیرمستقیمِ بخشی از حکومت ایران دانست که در طی دو دهه‌ی گذشته غالباً مورد استفاده قرار گرفته تا حقوق شهروندی دگراندیشان از جمله بهائیان را سلب و در نتیجه حذف ایشان از صحنه‌ی جامعه را عملی ‌کنند.

چرا «ختنه‌ی زنان» نشانیِ غلط می‌دهد؟

فرناز سیفی

روز ششم فوریه، در تقویم سازمان ملل متحد به عنوان روز جهانیِ مخالفتِ قاطع با مثله‌سازی اندام جنسی زنان نام‌گذاری شده است. سازمان ملل متحد این هدف بلندپروازانه را دنبال می‌کند که تا سال ۲۰۳۰ ناقص‌سازی اندام جنسی زن در سراسر جهان از بین رفته باشد. هدفی که با واقعیت‌های فعلی، دور از دسترس است. بنا به آمار سازمان ملل متحد، در حال حاضر دست‌کم ۲۰۰ میلیون دختر یا زن در مجموع ۳۰ کشور جهان زندگی می‌کنند که شکلی از ناقص‌سازی اندام جنسی را تجربه کردند. تا سال ۲۰۳۰، دست‌کم ۶۸ میلیون دختربچه در معرض خطر این عمل‌ قرار خواهند داشت.

پایان دادن به «نخستین جنگ تغییرات اقلیمی» با آب

دیمیان کَرینگتون

رودخانه‌ی فصلی که در ال فاشر، مرکز استان دارفور شمالی در سودان، جاری است، با آب‌بندهایی که خود مردم ساخته‌اند تغییرشکل داده است. این آب‌بندها جریان باران‌های شدید فصلی را آرام می‌کند، جریان آب را توزیع می‌کند و نفوذ آن را به داخل سرزمین‌های خشک ممکن می‌سازد. پیش‌تر، فقط 150 کشاورز می‌توانستند در اینجا گذران زندگی کنند: اکنون 4000 نفر در این زمینی که در کنار آب‌بند سِیل گِدایم واقع شده است کار می‌کنند.

قانون اساسی‌ دموکراتیک، پیوندی مدنی برای همه‌ی ایرانیان

لادن برومند در گفتگو با مریم حسین‌خواه

لادن برومند اهمیت یافتن مسئله‌ی حقوق بشر نزد فعالان مدنی و سیاسی را یکی از بزرگ‌ترین شانس‌های فرهنگ سیاسی ایران می‌داند و می‌گوید که نگرانی‌اش در مورد آینده‌ی ایران این است که ناسیونالیسم روی یک موج هیجانی سوار است و مبتنی بر اندیشه‌ی فلسفی جدی نیست.

رؤیای بازگشت به گذشته

محمد حیدری

گاه فکر می‌کنم که سرنوشت ملت‌ها و آدمها چقدر شبیه هم است. یا در آرزوی آینده‌اند و یا در حسرت گذشته! جوانی ۱۹ ساله بودم که در شهری دور دانشجو شدم. اولین روزی که در محوطه‌ی بزرگ دانشگاه تنها ماندم، خوب به یادم هست. بعد از چند روز که با پدر و برادرم در شهر جدید سپری کردیم، بالاخره روز آخر رسیده بود. از صبح تا ظهر گپ زدیم و بعد از ظهر بود که پدر و برادرم را در آغوش کشیدم، خداحافظی کردیم، و رفتند.

درباره‌ی خشونت

دفتر چهارم

آیا شیوه‌های خشونت‌پرهیز مبارزه، در هر زمان و زمینه‌ای میتواند پیروز باشد؟ وقتی با حکومتی ستمگر و بی‌رحم مواجهایم که کشتار و شکنجه بخشی از ماهیت آن شده است، با کارزار خشونت‌پرهیز چگونه می‌توان امید به تغییر داشت؟ این پرسش به‌ویژه پس از کشتار آبان ۱۳۹۸ بیش از پیش جدی شده است. 

سکوت دکتر هوشیار

ایرج قانونی

امیرحسین آریان‌پور در یادبود او از طرف مجله‌ی سپیده‌ی فردا می‌نویسد: «[در نوجوانی] هنگامی که نزد او درس می‌خواندیم. . . نه تنها برای خود بت نمی‌ساختیم بلکه هر بتی را که می‌توانستیم درهم می‌شکستیم. اما شخصیت نافذِ دکتر هوشیار بت ما شد. از این رو سخنی که شاگردان اپیکور زمانی درباره‌ی او گفتند بار دیگر صدق کرد ’او [برای ما] بتی بود، آری بتی ــ بت قومی که بت‌پرست نبودند.»

در پرورشگاه‌های دوران چائوشسکو چه می‌گذشت؟

شان واکر

در این سه دهه تنها تعداد انگشتشماری از مسئولان حکومتِ سرکوب‌گر چائوشسکو به صورت قانونی مجازات شدهاند و تا کنون هیچ پرونده‌ی جنایی‌ای در مورد دهها هزار کودکی که در شبکه‌ی غیرانسانی بازداشتگاه‌های کودکان مورد آزار قرار گرفتند تشکیل نشده است. به نظر می‌رسد که اوضاع به زودی تغییر خواهد کرد.

بی‌اعتنا مباش

ماریان تورسکی

من یکی از معدود بازماندگان کسانی هستم که تقریباً تا آخرین لحظه‌ی پیش از آزادسازی آشوویتس در این اردوگاه بودم. انتقال ما از این اردوگاه یا به اصطلاح تخلیه‌ی آن در ۱۸ ژانویه آغاز شد. ما در صفی ۶۰۰ نفری به راه افتادیم و در شش روز و نیمِ بعدی بیش از نیمی از همراهانم جان باختند. به احتمال قوی، من تا مراسم یادبود سال آینده زنده نخواهم ماند. این قانون طبیعت است. پس لطفاً ببخشید که احساساتی سخن خواهم گفت.

خشمِ عاری از عشق و همدلی زیان‌آور است

الیف شفق

قبلاً عاشق خشمم بودم. وقتی جوان بودم، این آتش سوزان، این خشم پنهان را ارزشمند می‌شمردم، خشمی که مثل فانوس در دست می‌گرفتم، بی‌ آن‌که بفهمم منبع نور و گرما نیست و در عوض پوستم را می‌سوزاند. در آن زمان احساس می‌کردم که خشم خوب است.

آینده برای ما چاهی بزرگ است

رضا پیامی

چند روز بعد از ساقط شدن هواپیمای اوکراینی و کشته شدن ۱۷۶ مسافر و خدمه‌اش، توی ماشین بودیم و داشتیم از جلوی صف نامنظم پلیس ضدشورش، اسلحه‌هایی که برای به رخ کشیدن توی دستشان گرفته بودند، و ماشین‌های سیاهشان می‌گذشتیم. روی چهره‌هایشان دقیق شده بودیم که یکی از بچه‌ها گفت «تجمعی که نیست، اینا چرا هنوز هستند؟» یکی دیگر جوابش را داد که: «برای همین، برای اینکه بگن ما هستیم، چه شما باشید چه نباشید. آینده از آن ماست.»

جامعه آبستن خشونت‌های بسیار است و من نگران آینده‌ی ایران هستم

کاظم کردوانی در گفتگو با محمد حیدری

اگر آدم‌های عاقل و اندیشمند که می‌توانند بر این جامعه تأثیر بگذارند، فکری به حال این جامعه نکنند و سازوکارهایی را تعبیه نکنند و راه‌هایی نیابند که این خشونت تغییر شکل دهد و به مجراهای درستی برود و بیشتر به شکل‌ خواست‌های مدنی و خواستنِ «حق» بروز پیدا کند، آینده‌ی خوبی در انتظار ما نیست. من خیلی نگران آینده‌ی ایران هستم.     

باب را باید صاحب اندیشه‌ی گسست از اسلام دانست

عباس امانت در گفتگو با ایقان شهیدی

جریان بابیه اگر چه به نهان رفت و به جنبشی زیرزمینی مبدل شد، اما در عین حال تنها جریان مخالف دین و دولت بود که تا اواخر نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم و حتی در دوران مشروطه به عنوان صدای متفاوت وجود داشت.

رهبرى رنگین‌کمانى، مشارکتى، افقى و گردشى، آینده‌ای مطلوب برای فردای ایران

میترا صفاری

وجود گروههاى قومی گوناگون بلوچ، ترک، فارس، کرد، لر، عرب، با باورهاى متفاوت دینى-مذهبى، زبانها و فرهنگهاى متفاوت، این سرزمین را از ظرفیتهاى اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى و سیاسى چشمگیری برخوردار کرده است.

مسیر آینده، راهی که باید برعکس مسیر فعلی باشد

شعله پاکروان

من عاشق درختها و کوهها و دشت و بیابانهای ایران‌ام. عاشق کوچههای تنگ و بوی خاک. عاشق زبان فارسی و حتی تعارف کردنهایی که گاهی بوی ریاکاری میدهند ولی وقتی در کلیت فرهنگ ایران به آن نگاه میکنیم، می‌بینیم که ریشه در احترام دارند.