تاریخ انتشار: 
1398/09/24

جابجاییِ یک دیکتاتور

ایرنه لوزانو

دره‌ی شهدا. انتقال بقایای جسد فرانکو به سردابه‌ای زیر یک کلیسا در مینگوروبیو، همان جایی که همسرش در آن مدفون است. عکس: زامه اولهروس، گتی ایمجز

 

چندی پیش فرایند نبش قبر فرانسیسکو فرانکو در اسپانیا در کلیسای دره‌ی شهدا انجام گرفت. این کار به امری غیر عادی که چهل سال طول کشیده بود پایان داد زیرا یک حکومت مردم‌سالار نمی‌تواند پاسدار استبداد باشد. تا کنون جسد فرانکو در مقبره‌ای نسبتاً غولپیکر واقع در کوه‌های شمال مادرید در ارتفاع ۱۴۰۰ متری دفن شده و تاج این کلیسا صلیبی ۱۵۰ متری است که از چند کیلومتری به چشم می‌خورد. پس از این، بقایای جسد فرانکو در یک مقبره‌ی خانوادگی، در گورستانی معمولی بدون هیچ بیرق و نشانی مدفون خواهد شد. دیکتاتور بنای یادبودی را ترک کرده که به دستورش در پایان جنگ‌های داخلی و زیر نظارت مقدماتی معمار باسکی، پدرو موگوروزا، ساخته شده بود ــ کسی که با رژیم جدید هم‌دل بود. تخمین زده شده که ساخت بنا با بیگاری ۲۰ هزار زندانی جنگی جمهوریخواه و زندانیان سیاسی عملی شده، حقیقتی که دل بسیاری را به درد آورده است.

دموکراسی ما بالغ و قوی شد اما مقبره‌ همچنان جلوی چشمانمان مانده بود. خانواده‌ی دیکتاتور و روحانیان کلیسای مقبره کوشیده‌اند که از نبش قبر جلوگیری کنند و در این راه از تمام امکانات قانونی بهره جسته‌اند. این نشانه‌ی قدرت دستگاه قضایی اسپانیاست که به آن‌ها مصونیتی بخشیده که دیکتاتور از میلیون‌ها اسپانیایی مخالف و کسانی که بیرحمانه اعدامشان کرد، دریغ کرده بود. به هر حال، این کش و قوس‌های قضایی تنها باعث تأخیر در قضیه شد. این واقعیت که نبش قبر امروز اتفاق می‌افتد و نه زودتر، ناشی از مخالفت بعضی از افراد است نه انفعال دولت.

گام نخست به سوی این دستاورد در ماه مه ۲۰۱۷ برداشته شد؛ هنگامی که حزب کارگران سوسیالیست اسپانیا طرحی را به مجلس ارائه کرد تا مصوبه‌ی سال ۲۰۰۷، یادبود تاریخی و نبش قبر دیکتاتور، مجدداً به جریان بیفتد. هنگام رأی‌گیری به شکل غیر معمولی تقریباً همه‌ی نمایندگان موافق بودند. تنها یک رأی مخالف وجود داشت که آن هم اشتباه بود.

 

اعضای خانواده‌ی فرانکو تابوت او را به خارج از مقبره‌ی کلیسای دره‌ی شهدا منتقل می‌کنند. عکس: پول، گتی ایمجز


 

با اتکا به اتفاق آراء -البته در جزئیات امر ناگزیر اختلافاتی بود اما در اصلش حرفی نبود ــ درباره‌ی این که مردم‌سالاری نمی‌تواند پاسدار استبداد باشد، دولت پدرو سانچز طرح نبش قبر را به جریان انداخت. دادگاه عالی هم طرح را تأیید کرد و بدین ترتیب تمام ضمانت‌های قانونی فراهم شد. این که اعقاب فرانکو اعلام کرده‌اند که می‌خواهند حکم دادگاه را برای تجدید نظر به دادگاه حقوق بشر اروپا در استراسبورگ ببرند، خود نشانِ بلند نظریِ نظام مردم‌سالار است، ولو طنزآمیز. نمایندگان راست افراطی مجلس هم که به تازگی انتخاب شده‌اند (و تعدادشان از سایر کشورهای اروپایی کم‌تر است) در این امر با خانواده‌ی فرانکو همراه شدند اما این به آن معنا نیست که این مسئله برای مردم اسپانیا بسیار حساس است.

بسیاری از شهروندان به این روز تاریخی با آسودگی خاطر نگاه می‌کنند، آن‌ها شاهد اجرای عدالت در دره‌ی شهدا هستند. برخی خوشحال و برخی بی‌تفاوت خواهند بود، و بسیاری جامی می‌نوشند تا این مناسبت را جشن بگیرند. هیچ کس تغییر محسوسی در زندگی‌اش احساس نخواهد کرد اما این قوای مقاومت‌ناپذیر نمادهاست: ظاهراً هیچ کاری نمی‌کنند اما در واقع در همه چیز مؤثرند. از میان بردن آخرین نماد چشمگیر استبداد سبب می‌شود که واقعیت روزگار ما با تصویر اسپانیاییها از دوران گذر اسپانیای معاصر یکی شود. در حالی که فرانکو طی ۴۴ سالِ گذشته در آرامگاهش خفته بود جامعه سر جایش ننشسته بود ــ تقریباً برعکس. در این مدت ما نظامی مردم‌سالار بنا کردیم که (بر اساس گزارش دانشگاه یوته‌بوری در سوئد) از نظر دموکراسی بهتر از ژاپن و آمریکا است. ما کشوری ساختیم برخوردار از بالاترین سطح آزادی در دنیا (به گزارش «خانه‌ی آزادی» بالاتر از امثال فرانسه، بریتانیا و ایتالیا). وجود رواداری کشورمان را با کثرت مأنوس کرده است: برای مثال، ما از پیشگامان قانونی کردن ازدواج مردان هم‌جنس‌گرا بودیم. فرانکو می‌خواست حکومت اسپانیا متمرکز و مبتنی بر سلسله‌مراتب باشد اما امروز حکومت اسپانیا یکی از نامتمرکزترین حکومت‌های دنیا است و تنها آلمان در تمرکززدایی از اسپانیا سبقت گرفته است. در بین کشورهای عضو «سازمانِ همکاری و توسعه‌ی اقتصادی» دولت اسپانیا بیشترین تعداد وزیر زن را دارد و قوانین ما علیه خشونت جنسی الگویی است برای قانون‌گذاری در دیگر نقاط دنیا.

اسپانیا با چهلِ سال قبل کاملاً فرق دارد و مقبره‌ی فرانکو همواره برای دوستداران جمهوری مایه‌ی ناراحتی بوده است. دموکراسی ما ــ با ریشه‌هایی به عمق مجلس کادیس در سال ۱۸۱۵ ــ اینک قوی و بالغ شده است اما مقبره‌ی فرعون همچنان در برابر دیدگان بوده است. حال باید به مهمترین مسئله می‌پرداختیم: این نماد. فرانکو مدت‌ها پیش مُرد و به خاک سپرده شد اما امروز به نحو مقتضی دفن شد. این پیروزی متعلق به همه‌ی مردم اسپانیا و دموکراسی تناور ماست.

 

برگردان: شهاب بیضایی


ایرنه لوزانو نویسنده و رئیس نهاد اسپانیای جهانی در وزارت امور خارجه‌ی اسپانیا است. آن‌چه خواندید برگردان این نوشته‌ی او با عنوان اصلیِ زیر است:

Irene Lozano, ‘At last Franco is properly buried. This victory belongs to the people of Spain’, The Guardian, 24 October 2019.