مروری بر کتاب «آزادیِ» آرونداتی روی
Dubeat
آرونداتی روی، آزادی، هیمارکتبوکس، ۲۰۲۰
حرفهی ادبی آرونداتی روی نمونهای یگانه و منحصربهفرد است. او در سال ۱۹۹۷ با نخستین رمان خود، خدای چیزهای کوچک، در کانون توجه صنعت نشر جهانی قرار گرفت، نیم میلیون پوند پیشپرداخت دریافت کرد و سپس جایزهی بوکر را به دست آورد. این دستاوردها میتوانست او را به نامی آشنا به عنوان رماننویسی شناختهشده در سطح جهانی، همردیف سلمان رشدی و کازوئو ایشیگورو در دهههای قبلی، تبدیل کند.
اما در عوض، روی طی بیست سال بعدی مسیر دیگری را در پیش گرفت (تا سال ۲۰۱۷ و انتشار رمان دیگرش، وزارت والاترین سعادت) و فکر و ذکرش را به طور کامل وقف نگارش متونی غیرداستانی کرد که به شکلی مؤثر داستانهای پشتپردهی رشد اقتصادی هند را برملا کرده است: نزاع بر سر سلاح هستهای با پاکستان؛ آوارهشدن هزاران بومی به دلیل پروژهی سد نارمادا؛ قیام مائوئیستی در سراسر مناطق قبیلهای کشور، و اشغال نظامی وحشیانه و بلندمدت کشمیر.
روی با این مشکلات بیگانه نبود، و تصمیم برای پرداختن به این مسائل، که بر مناطق داخلی و حاشیهای هند در قرن بیستویکم تأثیر گذاشته، او را به طور پیوسته با حکومت هند درگیر کرده است. دلمشغولی روی بهویژه به معضل کشمیر، از جمله حمایت صریح او از جداییطلبان این منطقه، سبب شد که در سال ۲۰۱۰ به فتنهگری متهم شود.
بهرغم آنچه روی در آزادی، مجموعه جستارهای اخیر خود، جو «تهدید مداوم و بیوقفه» خوانده، او از نوشتن پا پس نکشیده است. آزادی ــ واژهای که از زبان اردو برگرفته شده ــ فریاد معترضان کشمیر علیه دولت هند را سر میدهد، و اذهان خوانندگان جهان را متوجه وضعیت این منطقه میکند.
روی در مقالهی سکوت بلندترین صداست، مینویسد: «آنچه هند در ۳۰ سال گذشته در کشمیر مرتکب شده فراموشنشدنی است. تخمین زدهاند که ۷۰ هزار نفر، از جمله غیرنظامیان، شبهنظامیان و نیروهای امنیتی در این درگیریها کشته شدهاند. هزاران نفر ناپدید و دهها هزار نفر به شکنجهگاههایی فرستاده شدهاند که در سراسر این منطقه همچون از شبکهای از زندانهای کوچک ابو غریب پراکندهاند.» آزادی، که پس از مجموعهی 1000 صفحهای مقالات غیرداستانیِ روی ــ قلب فتنهانگیز من (۲۰۱۹) ــ منتشر شده است، شامل 9 مقاله است که در فاصلهی اوایل سال ۲۰۱۸ و اوایل سال ۲۰۲۰ نوشته شدهاند. این مقالات در اصل یا به صورت سخنرانی یا در قالب مقاله، اغلب در بریتانیا یا آمریکا، ارائه شدهاند. یکی از دلمشغولیهای روی هژمونی جدید بنیادگراییِ هندو در هند است که یکی از جلوههای آن دومین پیروزیِ انتخاباتی نخست وزیر، نارندرا مودی، است.
زنی کشمیری از افسر پلیس میخواهد که به او اجازه دهد از خیابان عبور کند. به نظر روی: «آنچه هند در ۳۰ سال گذشته در کشمیر مرتکب شده فراموشنشدنی است». عکس: مختار خان/اِیپی
روی در مقالهی «نشانههای یک پایان: خیزش و طغیان ملت هندو» اشاره میکند که محبوبیت فزایندهی هندوتوا، استراتژیهای جنگافروزی و بلاگردانی و خودکامگیِ مودی، به شکلی روشن و آشکارا، نوعی فاشیسم به شمار میرود، نوعی «استبداد پوشالی» که به اعتقاد او شبیه به کژکاریِ آلمان نازی است.
او «اصل یک ملت، یک زبان، یک مذهب» را مردود و پوچ میداند، آن هم در منطقهای که تنها یک «کشور نیست» بلکه «قاره» است ــ «پیچیدهتر و متنوعتر از کل اروپا، با زبانهایی متعدد، که در آخرین سرشماری تعدادشان ۷۸۰ فقره برآورد شده، البته بدون احتساب لهجهها». بر همین اساس، نوشتههای روی در دفاع از اصل کثرت است. هندوستانی که سعی در تصویرکردنش برای همگان دارد همچون «اقیانوسی وسیع» است، «زیستبومی حساس و آسیبپذیر».
حرارت و زیبایی کلام او بیانتهاست، اما آنچه در این کتاب میبینیم تجلی تازهای از بلوغ هم در شیوهی نگارش و هم در پرداختن به معضلات است، امری که ناشی از کنار آمدن او با رسالت خود و انتخابهایش است. او در «گورستان جواب پس میدهد» چنین مینویسد: «معمولاً به این فکر میکنم که اگر قرار بود زندانی شوم یا در قعر زمین فرو بروم، آیا نوشتههایم آزاد و رها میشدند؟ آیا آنچه مینوشتم سادهتر میشد، یا شاعرانهتر، یا کمتر حاصل از رایزنی؟»
پاسخ هوشمندانهی روی اینگونه است: «من معتقدم که رهاییِ ما در گرو هماندیشی است. امید در متنهایی نهفته است که میتوانند ظرایف و پیچیدگیهای ما را در برابر هجوم سادهسازیهای هولناک و گستردهی فاشیسم منعکس سازند و زنده نگه دارند». آنچه روی درآزادی بدان دست یافته، دقیقاً چنین متنی است؛ حاصل عمری که صرف نوشتن در خط مقدم همبستگی و انسانگرایی شده، از نویسندهای که شاید تازه اکنون به اوج قدرتِ ادبی خود رسیده است.
برگردان: فرهاد نیکاندیش
آشیش قادیالی فیلمساز ساکن لندن است. آنچه خواندید برگردان این نوشته با عنوان اصلیِ زیر است:
Ashish Ghadiali, ‘Azadi by Arundhati Roy review-at her passionate best’, The Guardian, 19 October 2020.