تاریخ انتشار: 
1399/11/12

جنگ و ضدجنگ در زمانه‌ی ما

به کوشش آیدا حق‌طلب

در مورد جنگ واقع‌بینانه‌تر فکر کنیم

پاتریشیا لوئیس

برگردان: آیدا حق‌طلب

 

نمی‌دانم که در جنگ جهانی سوم از چه سلاح‌هایی استفاده خواهد شد اما در جنگ جهانی چهارم سنگ و چوب به کار گرفته خواهد شد.

آلبرت انیشتین

 

از زمانی که پیش‌بینی اچ.جی.ولز درباره‌ی «جنگی برای پایان تمام جنگ‌ها»[i] کاملاً اشتباه از آب درآمد، جهان شاهد این بوده است که چگونه «صلحی برای پایان تمام صلح‌ها» به وحشت‌های جنگ جهانی دوم، جنگ‌های نیابتی در دوران جنگ سرد و درگیری‌های خشونت‌بار امروز انجامیده که به شکلی روزافزون و نامتناسب مردم عادی را درگیر می‌کند و خطوط قرمز تعیین شده برای قوانین منازعات مسلحانه را زیر پا می‌گذارد. ابزارآلات جنگ و مهماتی که امروز در دسترس بشر است به شدت افزایش یافته است. جنگ جهانی سوم خطر بزرگی است و اگر تمام وسایل و روش‌های جنگاوری از سنتی تا هسته‌ای، سایبری، پهپادی و از این قبیل را کنار هم جمع کنیم به نظر می‌رسد قوای نظامی کافی برای تخریب کامل خودمان را در اختیار داریم.

با وجود این در صد سال گذشته یادگیری‌های فراوانی درباره‌ی پیشگیری از منازعات داشته‌ایم. پس از جنگ جهانی دوم، سازمان ملل متحد را با هدف اصلی حفظ نسل‌های آینده از بلای جنگ تأسیس کردیم. اتحادیه‌ی اروپا در طول چند دهه از یک معاهده‌ی تجاری به سازمانی تبدیل شده که برای مشارکت در تحول اروپا از قاره‌ی جنگ به قاره‌ی صلح، جایزه‌ی صلح نوبل را به خود اختصاص داده است. ناتو در تحکیم ائتلافی در دو سوی اقیانوس اطلس سهم بسزایی ایفا کرده و بسیاری از کشورهای اروپایی را در آرمانی مشترک بهم پیوند زده است. امروز جنگ میان آلمان و فرانسه تقریباً غیرقابل تصور است.

سازمان‌های دیگری نیز در آفریقا، آسیا، قاره‌ی آمریکا و ناحیه‌ی جنوب اقیانوس آرام تأسیس شده است. هیئت‌های بین‌المللی برای پیاده‌سازی معاهده‌های خلع سلاح و امنیت شکل گرفته و تجربه‌ و تخصص جامعه‌ی مدنی به دانشگاه‌ها و اتاق‌های فکر مختلف راه یافته است.

بر اساس برنامه‌ی «داده‌های جنگ دانشگاه اوپسالا»، از سال ۱۹۴۶، ۲۵۴ منازعه‌ی مسلحانه رخ داده است که ۱۱۴ مورد به عنوان جنگ (یعنی درگیری‌‌ای که منجر به مرگ بیش از هزار نفر در سال شده) رده‌بندی می‌شوند. از پایان جنگ سرد، شمار منازعات مسلحانه به طرز چشمگیری کاهش یافته است. از میان ۳۳ منازعه‌ی مسلحانه‌ای که در سال ۲۰۱۳ ثبت شده است، تنها هفت مورد به عنوان جنگ رده‌بندی شده‌اند که به نسبت سال ۱۹۸۹، پنجاه درصد کاهش داشته است.

عوامل متعددی در کاهش منازعات مسلحانه دخیل بوده‌اند از جمله از میان رفتن جنگ‌های نیابتی، فرآیندهای دستیابی به صلح سازمان ملل متحد و توسعه‌ی اقتصادی. پژوهش‌های «گزارش امنیت انسانی» (Human Security Report) نشان می‌دهد که مذاکرات صلح و توافق‌های آتش‌بس حتی زمانی که ناموفق عمل کرده‌اند، در کاهش خشونت درگیری‌ها نقش داشته‌اند. در سال ۲۰۱۳، شش توافقنامه‌ی صلح امضا شد و چهار مورد در سال ۲۰۱۲ به تصویب رسید. در سال‌های اخیر، بر خلاف تصورات معمول، به نظر می‌رسد یاد گرفته‌ایم که چه طور به صلح دست یابیم و آن را برقرار و حفظ کنیم.

قوانین درگیری‌های مسلحانه و حقوق بشر به همراه دیوان کیفری بین‌المللی، دادگاه‌های جرائم جنگی، تحریم‌های اقتصادی و نظامی و کمیسیون‌های حقیقت‌یاب از غیرنظامیان محافظت می‌کنند. اگر چه هنوز مالکیت و استفاده از سلاح‌های هسته‌ای که برای اکثر کشورها غیرقانونی است در سطح جهانی ممنوع نشده، قوانین بین‌المللی مالکیت و استفاده از سلاح‌های ویران‌کننده‌ای همچون سلاح‌های شیمیایی و بیولوژیک، مین ضدنفر، بمب‌های خوشه‌ای و لیزرهای کورکننده را منع می‌کنند.

رشته‌های دانشگاهی مربوط به مطالعه‌ی جنگ و صلح مجموعه‌‌ای غنی از پژوهش‌هایی را فراهم آورده‌اند که به درک چگونگی آغاز جنگ‌ها، پیشگیری از وقوع آن‌ها، و پایان بخشیدن به آن‌ها کمک می‌کنند. البته هیچ رویکرد یا نظامی بی‌نقص نیست اما متوجه شده‌ایم که چگونه کمبود منابع، تغییرات اقلیمی، فشارهای اقتصادی، جا‌به‌جایی پناهندگان و نژادپرستی، همه، می‌توانند آتش درگیری‌ها را برافروزند. ما اهمیت تاریخ و فرهنگ و نقش جنسیت را در جنگ‌ها فهمیده‌ایم و می‌دانیم‌ که برخی از نظام‌های سیاسی می‌توانند احتمال وقوع درگیری‌ها را کاهش یا افزایش دهند.

پژوهشی با عنوان «استراتژی اروپا و نظام تحلیل سیاست‌گزاری‌ها» که توسط مؤسسه‌ی چتم‌هاوس (Chatham House) و فراید (FRIDE) تهیه شده پیش‌بینی می‌کند که جهان در سال ۲۰۳۰ بسیار شکننده‌‌تر خواهد بود و دولت‌ها و مؤسسات بین‌المللی برای مواجهه با افزایش ‌وابستگی‌ها و از سوی دیگر تشدید چندپارگی‌ها با مشکل روبه‌رو خواهند بود. مهم‌تر آن که متوجه شده‌ایم که خطر جنگ‌ میان کشورها در حال افزایش است و احتمال یک جنگ بزرگ میان کشورها را نمی‌توان نادیده گرفت.

درست قبل از جنگ جهانی اول، بسیاری از روی سادگی فکر می‌کردند که اروپا «متمدن‌تر» از آن است که وارد جنگ شود. قبل از جنگ جهانی دوم، مردم امیدوار بودند که ستیزه‌جویی‌های آلمان نازی بتواند مهار شود. در بسیاری از موارد جنگ، ما عادت داریم بیش از اندازه در مورد طول جنگ، مقیاس و نتیجه‌ی آن خوش‌بینانه فکر کنیم.

حال زمان آن است که انفعال و خودخوشنودی را کنار بگذاریم و در مورد جنگ، صلح و خودمان واقع‌بینانه‌تر فکر کنیم. ما در مورد این که چه طور می‌توان از جنگ پیشگیری کرد چیزهای زیادی می‌دانیم. این دینی است که باید نسبت به تمام آن‌هایی که جانشان و خانواده‌هایشان را فدا کردند ادا کنیم تا بتوانیم تمام یادگیری‌هایمان را به عمل در آوریم و برای نسل‌های آینده، صلح در اروپا، خاورمیانه و آسیا را تضمین کنیم. در غیر این صورت در آینده شمار کمی باقی خواهند ماند تا عذرهای ما را بشنوند.

 

آنچه خواندید برگردان بخش‌هایی از این مقاله‌ است:

Patricia Lewis. How to prevent World War Three? World Economic Forum. 10 November 2018

 

مجموعه‌ی «جنگ و ضدجنگ در زمانه‌ی ما» تلاشی است برای درکی واقع‌بینانه‌تر نسبت به جنگ و تأمل بر آنچه در دهه‌های گذشته در مورد عوامل مؤثر در جنگ، اثرات جنگ و پیشگیری از آن یاد گرفته‌‌ایم.

 

برای مطالعه یا دریافت این دفتر می‌توانید روی گزینه‌های «بخوانید» یا «دانلود» در بالای صفحه کلیک کنید.

 

[i] اشاره به جنگ جهانی اول