تاریخ انتشار: 
1401/05/05

موسی آنتر، پرتره‌‌هایی از یک کردِ بی‌خشم

مهدی شبانی

موسی آنتر، پرتره‌‌هایی از یک کردِ بی‌خشم

موسی آنتر، یا به قول دوستدارانش «آپه موسی»، یکی از نمادهای مردم کرد است. «آپه» در زبان کردیِ کرمانجی به معنای عمو است. لقب «عمو موسی» حاکی از جایگاه او در میان کردهای ترکیه است. او عمویی بود که زبان و فرهنگ کردی را برای خانواده‌ی بزرگش حفظ کرد و پرورش داد.

ماجراجویی‌های او از روستایی در ماردین آغاز شد. شعر گفت، روزنامه و مجله منتشر کرد، با فعالیت‌های سیاسی-فرهنگی‌اش شهرها را تغییر داد، «مرکز فرهنگی بین‌النهرین»،«مؤسسه‌های کردی» و «محافل فرهنگی انقلابی شرق» را بنیان نهاد و البته زمان زیادی را هم در زندان گذراند. هر از گاهی که احساس بدبینی می‌کرد، بدون از دست دادنِ شور و شوق زندگی، به روستا برمی‌گشت و باغ روستایش را آباد می‌کرد؛ بعد دوباره به سراغ شهرها، روزنامه‌ها و کتاب‌ها برمی‌گشت.

موسی آنتر در سال ۱۹۲۰ در روستای زیوینگ، از توابع شهر تاریخی ماردین، در جنوب شرقی ترکیه به دنیا آمد. خانواده‌اش کشاورز و دام‌پرور اما زمین‌دار و ثروتمند بودند و مادرش یکی از اولین ده‌داران زن در ترکیه بود.

در نوجوانی و بعد از کشتار «درسیم» به جرم ناسزاگویی به مادرِ آتاتورک، ۴۵ روز زندانی شد. اما به نظر خودش داستان زندگی‌اش هنگامی آغاز شد که به علت سوت زدن از پلیس کتک خورد و بازجویی شد. او ماجرا را این گونه تعریف می‌کند: «در سال ۱۹۴۳ مسئول خوابگاه دانش‌آموزی دجله در استانبول بودم. روزی دو پلیس آمدند و من را به شعبه‌ی یک شهربانی بردند. تا وارد شدم، سه چهارتا پلیس و کمیسر به من حمله کردند. با مشت و لگد می‌زدند و فحش می‌دادند. دلیلش را پرسیدم. رئیس پلیس گفت: خائنِ خائن‌زاده نمی‌دونی چه کار کردی؟ گفتم: نه جناب کمیسر. گفت: مگه رادیو ندارید؟ گفتم: چرا داریم. گفت: مگه گرامافون ندارید؟ گفتم: چرا داریم. گفت: سگِ سگ‌زاده، وقتی این‌ همه آهنگ‌های ترکی قشنگ هست، به چه حقی گه می‌خورید و آهنگ کردی با سوت می‌زنید؟»

آنتر عضو اقلیتی از کردها بود که از نظر سبک زندگی و موقعیت اجتماعی-اقتصادی کمی با دیگر کردها متفاوت بودند. او از طبقه‌ای بود که آن را «باجاری» (شهرنشین) می‌نامید. این گروه کسانی بودند که از دهه‌ی ۱۹۵۰ تا پایان دهه‌ی ۱۹۶۰، خواه آشکارا به‌عنوان کرد و خواه با پنهان کردن هویت کردی خود، در عرصه‌ی فرهنگی-اجتماعیِ ترکیه فعال بودند.

در ۳۱ اوت ۱۹۵۹ شعری از موسی به زبان کردی به نام Qimil (حشره‌ای از خانواده‌ی شپش که به غلات حمله می‌کند) در ستون طنز روزنامه‌ای در دیاربکر منتشر شد. این شعر داستان دختری است که از مزرعه‌ی آفت‌زده‌اش کیسه‌ای گندم را به بازار برده اما نمی‌تواند بفروشد. دختر در مسیر بازگشت می‌خواند:

«از کوه بالا رفتم عمو، کوهِ بیچاره غمگین شد

جو رسید عمو، گندمِ بیچاره خاک شد

آفت آمد عمو، قافله همچنان فقیر

گندم را خورد و پشت سرش کاه باقی گذاشت

آفت آمد عمو، از بلندی‌های ییلاقی آمد عمو

موسمِ شیردوشی رسیده، ای عمو

گوسفندان روی دست چوپان، بیچاره ماندند ای عمو»

در پایان شاعر به دختر می‌گوید: «نگران نباش خواهرم، برادرانت اکنون در راه‌اند تا تو را از آسیب آفت و استثمارگران نجات دهند».

این شعر واکنش ملی‌گرایان را در پی داشت. روزنامه‌ی جمهوریت نوشت: «شعری کردی به دلایلی نامعلوم در مرکز یکی از استان‌های شرقی ما منتشر می‌شود… یعنی در این شهر، مرکز پلیس یا دادگستری وجود ندارد؟» گفته می‌شود که جلال بایار، رئیس‌جمهور وقت ترکیه، با فرماندار دیاربکر تماس گرفت و از او خواست که سر موسی آنتر را بشکند.

او پس از کودتای نظامی ۱۹۸۰ هم چند بار بازداشت و زندانی شد و در مجموع نزدیک به ۱۲ سال از زندگی‌اش را در زندان گذراند.

همان‌طور که انتظار می‌رفت، مجله توقیف شد و موسی آنتر به دادگاه فراخوانده شد. اما ماجرا از موضوعی محلی به مسئله‌ای در سطح کشور تبدیل شد. برای دفاع از متهمان وکلایی از شهرهای دیگر داوطلب شدند و سالن و جلوی دادگاه تبدیل به عرصه‌ی فعالیت شد. پس از این اتفاقات، دولت به وزارت اطلاعات ترکیه (MIT) دستور داد که گزارشی برای مقابله با کردها تهیه کند. در این گزارش پیشنهاد شد که فعالان و روشنفکران کرد هدف «انتقاد» قرار گیرند. در ۱۷ دسامبر ۱۹۵۹ دستگیری‌ها در سراسر کشور آغاز شد و ۵۰ روشنفکر کُرد که عمدتاً در آنکارا و استانبول زندگی می‌کردند، به اتهام «تلاش برای تجزیه‌ی ترکیه با حمایت کشورهای خارجی» دستگیر شدند. به گفته‌ی پلیس، از خانه‌ی برخی متهمان، پیش‌نویس آئین‌نامه‌ای چند صفحه‌ای با عنوان «حزب استقلال کرد» با حروف عربیِ دست‌نویس و تصاویر ملا مصطفی بارزانی کشف شد.

این پرونده به علت قتل یکی از دستگیرشدگان در زندان به «پرونده‌ی ۴۹» شهرت یافت. متهمان، از جمله موسی آنتر، در دوران هشت‌ساله‌ی برگزاری دادگاه زندانی بودند. سرانجام در سال ۱۹۶۳ اکثر متهمان تبرئه و برخی به تبعید محکوم شدند.

در طول دوره‌ی زندان، موسی آنتر علاوه بر نوشتن نمایش‌نامه، شعر و مقاله، فرهنگ وا‌ژگان کردی به ترکی و ترکی به کردی را هم تدوین کرد. اما این آخرین دوره‌ی زندان او نبود. در سال ۱۹۶۹ برای سومین بار و به دلیل فعالیت‌های نویسندگی و انتشاراتی‌اش به زندان افتاد که بعد از عفو عمومی در سال ۱۹۷۴ آزاد شد. او پس از کودتای نظامی ۱۹۸۰ هم چند بار بازداشت و زندانی شد و در مجموع نزدیک به ۱۲ سال از زندگی‌اش را در زندان گذراند.

لحن طنزآمیز و منحصر‌به‌فرد موسی آنتر،‌ دادگاه‌ها را به رسانه‌ای برای بیان افکارش تبدیل کرد. رابطه‌اش با قضات و دادستان‌ها و زبان و لحن مخصوصش، دادگاه‌ها را به محلی برای بیان افکارش درباره‌ی زبان کردی بدل کرد.

در یکی از دادگاه‌ها قاضی ‌پرسید: «چرا به کردی می‌نویسی؟» موسی جواب داد: «یهودیان، یونانی‌ها و ارمنی‌ها در استانبول روزنامه منتشر می‌کنند و روزنامه‌هایی نیز به زبان‌های انگلیسی و فرانسوی منتشر می‌شوند. حالا که من به زبان کردی می‌نویسم، چه اتفاقی افتاده است؟» قاضی پاسخ داد: «آقا، آنها اقلیت هستند». موسی آنتر گفت: «اگر من به اندازه‌ی یک اقلیت حق ندارم، با چنین اکثریتی چه کنم؟ لطفاً مرا هم به‌عنوان یک اقلیت بپذیرید!»

موسی آنتر یا، آنچنان که یاشار کمال او را می‌نامید، «کرد بی‌خشم»، از روشنفکران سرشناس دهه‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ بود. علاوه بر دانش و حجم خوانده‌ها و نوشته‌ها، شخصیت منحصربه‌فردش، به دوستی عمیق او با روشنفکران کرد و ترک انجامیده بود.

ارسلان کلیچ، روشنفکر و فعال سیاسی ترک، که از دهه‌ی ۱۹۶۰ موسی را می‌شناخت او را چنین توصیف می‌کند: «موسی آنتر شخصیتی رنگارنگ و کمیاب داشت. صمیمی و اجتماعی بود. دلش مثل سفره‌اش به روی همه، از پیر و جوان، عامی و روشنفکر، ترک و کرد باز بود. او با طنازی‌اش که محصول هوش سریع وی بود، حتی جدی‌ترین موضوعات را با تلفیق داستان‌ها و افسانه‌ها تعریف می‌کرد. این سبک او را قادر می‌ساخت تا ایده‌هایش را به روشن‌ترین شکل ممکن به دیگران منتقل کند… در مجموع، موسی آنتر روشنفکری بود که ترکیه به آن نیاز داشت. او روشنفکری بود که به زندگی فکری و فرهنگی ترکیه، چیزهای زیادی اضافه کرد. او تجربه‌ی سیاسی و پیشینه‌ی تاریخی‌ای داشت که به زندگی سیاسی ترکیه غنا می‌بخشید. اما متأسفانه حاکمان ترکیه ارزش موسی آنتر را درک نکردند. به او ظلم کردند و قتل او با تله‌ای نفرت‌انگیز، اوج این جنایت بود…» 

صبح روز ۲۲ سپتامبر ۱۹۹۲ موسی آنتر ۷۲ ساله در تله‌ای افتاد که یک گروه مسلح حکومتی اما غیرقانونی به نام JİTEM (سازمان اطلاعات و ضد تروریسم ژاندارمری ترکیه که هنوز وجودش به صورت رسمی انکار می‌شود) تدارک دیده بود.

زمانی که موسی آنتر برای شرکت در جشنواره‌ی فرهنگ و هنر از استانبول به دیاربکر سفر کرده بود، از او خواستند در اختلافی بر سر یک قطعه زمین پادرمیانی کند. آنتر به همراه برادرزاده‌اش، به دیدار حمیت یلدیریم رفت که خود را میانجی این اختلاف معرفی کرده بود. در میانه‌ی راه موسی که کمی مشکوک شده بود از تاکسی پیاده شد. حمیت یلدیریم ۱۳ گلوله به سوی آنها شلیک کرد و از محل گریخت. برادرزاده‌ی موسی آنتر مجروح و خود او کشته شد. پیکر وی را بدون برگزاری مراسم عزاداری و قبل از رسیدن خانواده‌اش، به‌سرعت در گورستانِ روستای زادگاهش دفن کردند.

اورهان میراوغلو برادرزاده‌ی موسی می‌گوید: «هیچ تردیدی وجود ندارد که JiTEM عامل اصلی قتل موسی آنتر بود. از آن جایی که این اتفاق در روز روشن روی داد من چهره‌ی قاتل را به خوبی به یاد دارم. او کسی نبود جز حمیت یلدیرم، از اعضای سابق پ.ک.ک، که پس از تسلیم شدن، به‌عنوان یکی از فرماندهان شاخه‌ی امنیتی ژاندارمری فعالیت می‌کرد و پس از ترور آنتر ازدواج کرد و صاحب ۹ فرزند شد. او چنان از طرف دولت حمایت می‌شد که آزادانه زندگی می‌کرد و از هیچ‌کس نمی‌ترسید. من در سال ۲۰۰۵ امضای یاشار کمال، اورهان پاموک، محمد اوزون و ۳۲۴ نویسنده‌ی دیگر را جمع‌آوری کردم و از حکومت خواستم که یلدیرم را دستگیر کنند. اما کسی به خواسته‌ی من توجه نکرد.»

خانواده‌ای موسی اما از پا ننشستند. در سال ۲۰۰۵ دخترش توانست عبدالقادر آیگان، یکی از قاتلان موسی آنتر، را در سوئد پیدا کند. آیگان تصمیم گرفت که با دختر موسی دیدار کند و حقایق را بازگو کند. او به دست داشتن در قتل موسی اعتراف کرد و در نتیجه جزئیات بیشتری از این ترور و عاملان و آمرانش کشف شد. دادگاه حقوق بشر اروپا (ECHR) در سال ۲۰۰۶ و پس از تحقیقاتی طولانی، سازمان اطلاعات و ضد تروریسم ژاندارمری ترکیه را به علت ترور آنتر مجرم شناخت و ترکیه به پرداخت ۲۸۵۰۰ یورو جریمه محکوم شد.

حمیت یلدیریم در سال ۲۰۱۲ در شیرناک، یکی از شهرهای کردنشین ترکیه، به جرم قتل موسی آنتر و چهار تن دیگر دستگیر شد. اما این دادگاه بسیار طولانی شده است و بی‌هیچ نتیجه‌ای ادامه دارد. بسیاری از فعالان حقوق بشر در ترکیه معتقدند که عزمی جدی از سوی دولت و دستگاه قضائی ترکیه برای به سرانجام رسیدن این دادگاه وجود ندارد. این در حالی است که اگر این دادگاه تا سپتامبر ۲۰۲۲ به نتیجه نرسد، طبق قوانین جزایی ترکیه متهم به علت گذشت ۳۰ سال از زمان قتل، تبرئه خواهد شد.

هنوز انتشار بعضی از هشت کتاب باقی‌مانده از موسی آنتر در ترکیه ممنوع است. روزنامه‌ی کردی/ترکی Yeni Yaşam (زندگیِ نو) به‌‌رغم تعطیلی‌ها و تغییرنام‌های اجباری همچنان ادامه‌دهنده‌ی سنت روزنامه‌نگاری کردی است که توسط او پایه‌گذاری شد. «مؤسسه‌های کردی» هنوز به کار خود ادامه می‌دهند و از سال ۱۹۹۳ تاکنون جوایزی به نام «جوایز خبرنگاری موسی آنتر و شهدای مطبوعاتی» در چهار دسته‌ی اخبار به زبان ترکی، اخبار به زبان کردی، عکس و کاریکاتور به خبرنگارانی که در راه آزادی مطبوعات فعالیت می‌کنند اهدا می‌شود.