ایرانیان چه میخواهند؟
کتاب «ایرانیان چه میخواهند؟ زن، زندگی، آزادی» نوشتهی آرش عزیزی، که در دیماه ۱۴۰۲ به بازار آمد، یکی از اولین کتابهایی است که بهنحوی جامع به خیزش زن، زندگی، آزادی پرداخته است. خیزشی که شهریورماه ۱۴۰۱ در پی کشته شدن ژینا-مهسا امینی شروع شد و اگرچه اعتراضات خیابانیاش خاموش شده اما چنانکه آرش عزیزی در کتابش آورده، خواستههایش همچنان در بطن جامعهی ایران جریان دارند.
آرش عزیزی نویسنده، مترجم و مدرس ارشدِ «تاریخ و علوم سیاسی» در دانشگاه کِلَمسون، در آمریکا است. او دکترای خودش در رشتهی «تاریخ و مطالعات خاورمیانه» را از دانشگاه نیویورک گرفته است، لیسانس «کارشناسی در مطالعات دیاسپورا و تاریخ» را از دانشگاه تورنتو دارد و در دانشگاه آزاد برلین هم «تاریخ جهان» را خوانده است. به دلیل همین پیشینه، او وقتی به این خیزش نگاه میکند، آن را در پیوند با مبارزات و مطالباتی میبیند که برخی از آنها بیشتر از یک قرن قدمت دارند.
کتابش اما یک کتاب تاریخی خستهکننده نیست، نویسنده که البته تجربهی روزنامهنگاری هم داشته، هر فصل را با جذابترین روایتها شروع میکند. او همانطور که در بین صفحات تاریخ ما را به دنبال خود میکشاند و نشان میدهد که چطور سالها است ایرانیها برای این خواستهها مبارزه کردهاند، پیوند آنها به امروز و خیابانهای تهران و سنندج و زاهدان و رشت را هم به یادمان میآورد.
کتاب در ۹ فصل نوشته شده و به اصلیترین مبارزههای ایرانیان در خیزش زن، زندگی، آزادی پرداخته است: «مبارزه علیه حجاب اجباری: آزادی جهانی است»، «مبارزه برای حقوق زنان: من یک زن هستم»، «مبارزه برای جنبش کارگری: ما اتحادیه میخواهیم»، «مبارزه برای محیط زیست: یوزپلنگی که برای انقلاب جان داد»، «مبارزه برای آزادی بیان: ما متهم میکنیم»، «مبارزه برای آزادی مذهب: همه ما ایرانی هستیم»، «مبارزه برای حقوق پناهندگان: درد مشترک ما»، «مبارزه برای صلح: برای ایران جانم را میدهم» و در آخر: «مبارزه برای زندگی معمولی: انقلاب سارینا.»
با آرش عزیزی دربارهی این کتاب و خواستههای ایرانیان گفتگو کردهایم.