شکوفایی نقد ادبیات کودک و نوجوان در ایران ــ دههی ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰
بهمن دادخواه (کتاب «بنفشه چه گفت؟») کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
برای من فراز و نشیب نقد ادبیات کودک طی دههی ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ با کارگاه ادبیات کودک و نوجوان در «شورای کتاب کودک» آغاز شد. پس از اتمام کارگاه، یک گروه خودجوش مطالعهی بهترین آثار ادبیات بزرگسال، ادبیات کودک و نوجوان را پی گرفت، کارگاههای مختلف تاریخ هنر و ادبیات را آغاز کرد و در ادامه نقد ادبی هم به کتب مورد مطالعهی آنان اضافه شد. در نهایت، این افراد علاقهمند، گروه نقد را در شورای کتاب کودک تشکیل دادند؛ جمعی که جای آن در شورای کتاب کودک خالی بود و اکنون نیز جای خالی آنها حس میشود. اعضای این گروه در کنار کسب سواد بصری و نظری، به نگارش نقد ادبی نیز پرداختند.
در گذشته، تنها منابع موجود در این حوزه، کتابهای معدودی بود همچون «39 مقاله دربارهی ادبیات کودکان» (گزیدهای از مقالههای مندرج در گزارش شورای کتاب کودک از سال 1342 تا سال 1355) و نیز «17مقاله دربارهی ادبیات کودکان» (گزیدهای از مقالات منتشر شده در گزارشهای شورا از سال 1355 تا سال 1365). معدود کتبی مثل «اصول ادبیات کودک» نوشتهی علی اکبر شعارینژاد، در سال 1352 توسط انتشارات سروش چاپ شده بود که بعدها با عنوان «ادبیات کودکان» از سوی انتشارات اطلاعات به بازار آمد و به چاپ هفدهم رسید. «پژوهشی اجمالی در زمینهی ادبیات کودکان» نوشتهی بهمن رازانی نیز در سال 1355 چاپ شد، یا کتاب «بررسی ادبیات کودکان» نوشتهی فرخ صادقی که در سال 1357 به مرورِ آثار نویسندگان ایرانی پرداخت. همچنین انتشارات امیرکبیر کاری از نسریندخت عماد خراسانی با عنوان «ادبیات کودکان و نوجوانان در عصر پهلوی» را در سال 1357 چاپ کرد. «نقد و بررسی ادبیات کودکان و نوجوانان» زیر نظر شورای نویسندگان کتابهای کودکان و نوجوانان توسط نشر نوباوه در سال 1359 چاپ شد. بعدها انتشارات عیاران نیز کتابی با عنوان «بررسی اجمالی و تحلیل ادبیات کودکان در ایران از آغاز تا دههی هفتاد» به قلم دکتر رضا شجری را چاپ کرد.
دانشگاههای تربیت معلم و دانشسراها نیز جزواتی را به این منظور تدوین میکردند. در آن ایام منابع موجود تنها همینها بودند که با رویکردی سنتی به نقد مینگریستند و بنابراین فقر منابع نظری، انکارناپذیر بود.
در سالهایی که گروه نقد در شورای کتاب کودک شکل گرفت، «کتاب ماه ادبیات کودک و نوجوان» و «پژوهشنامهی ادبیات کودک و نوجوان» نمادهایی نوپا بودند که با چاپ نقدهای علاقهمندان به ایجاد انگیزهای مضاعف در جهت رشد و ارتقای این فرایند کمک کردند. کمی بعد شکلگیری نشست منتقدان «کتاب ماه» به بارور شدن این حرکت تازه در جامعه سویهای جدید بخشید. تعامل منتقدان، و بحث و گفتگوی آنها به رشد و اکتشاف حقایقی تازه انجامید، که این خود نشاطی چشمگیر در میان مؤلفان و مترجمان و منتقدان ادبی را در پی داشت. حضور خانهی ترجمه، تشکیل انجمن نویسندگان کودک و نوجوان در سال 1377، اعطای جوایز داخلی و خارجی به نویسندگان و تصویرگران و در نهایت تأسیس انجمن تصویرگران کتب کودک و نوجوان در سال 1382، به این تعامل انگیزهای افزون داد. راهیابی آثار نویسندگان به جشنوارهها و مؤسسات فرهنگی خارج از ایران، حاصل این تعامل چندگانهی نویسندگان، منتقدان و نهادهای فرهنگی بود. توجه به پایاننامههای کارشناسی ارشد دربارهی ادبیات کودک، برگزاری کنگرههای دانشگاهی در این زمینه در دانشگاههایی همچون دانشگاه بیرجند و مرکز مطالعات ادبیات کودک دانشگاه شیراز نیز محصول این دو دهه بود.
علاوه بر منتقدانی که در «کتاب ماه» و «پژوهشنامه» مقاله مینوشتند، معدود افرادی نیز به نگارش کتبی دربارهی مطالعات نظری در حوزهی نقد ادبی روی آوردند و به ارتقای این حوزه یاری رساندند.
در میان آثار این دو دهه میتوان کتبی را یافت که به تعاریف، انواع، کارکردها، ویژگیها، نظریهها، فلسفه و تاریخچهی ادبیات کودک میپردازند.
«کودکان و ادبیات رسمی ایران» تألیف صدیقه هاشمینژاد اثری است که انتشارات سروش در سال 1371 چاپ کرد. نویسنده در این اثر به تاریخچه و انواع ادبیات کودک در ایران میپردازد. تعریف، شرایط و شیوههای بازنویسی و بازآفرینی را ذکر میکند، و سپس به بررسی جنبههای مختلف بازنویسی ادبیات کلاسیک ایران برای کودکان و نوجوانان میپردازد.
«آشنایی با ادبیات کودکان» اثر منوچهر علیپور (انتشارات تیرگان، 1379) شامل تعریف ادبیات کودک، تاریخچهی آن در ایران و جهان، اهداف و ضرورت توجه به ادبیات کودک، و انواع ادبیات منظوم و منثور کودکان است.
«پنج مقاله دربارهی ادبیات کودک و نوجوانان»، اثری از دکتر قدمعلی سرامی است که انتشارات ترفند در سال 1380 چاپ کرد. مؤلف مطالبی را دربارهی لالاییها، شیوههای تدریس و امور آموزش و پرورش در مدارس، سهم کودکان در ادبیات گذشتهی ایران، ردپای بازی در ادبیات کهن و پیرامون شعر کودک، تدوین کرده است.
«گامی در ادبیات کودکان و نوجوانان»، نوشتهی سعید غفاری (انتشارات دبیزش، 1381) به تاریخچهی ادبیات کودکان و نوجوانان، انواع ادبیات کودک و کتابهای تصویری میپردازد.
علاوه بر این، میتوان به مجموعهی 7 جلدی «تاریخ ادبیات کودکان ایران» اشاره کرد که حاصل تلاش و همکاری محمدهادی محمدی و زهره قائنی در بنیاد پژوهشی تاریخ است که در سالهای 1380 تا 1386 منتشر شد. پدیدآوردندگان در مجلدات این تاریخ جامع ادبیات، ابتدا به ادبیات شفاهی و دوران باستان و سپس به ادبیات کودکان پس از اسلام، ادبیات کودکان در دورهی مشروطه (جلدهای چهارم و پنجم) و سرانجام ادبیات کودکان در روزگار نو از سال 1300 تا سال 1340 (جلدهای ششم و هفتم) پرداختند.
دکتر مرتضی خسرونژاد، نویسندهی کتاب «معصومیت و تجربه: درآمدی بر فلسفهی ادبیات کودک» (نشر مرکز، 1382) در فصل اول این اثر موقعیت و ویژگیهای ادبیات کودک را و سپس ویژگیها و مسائل فلسفهی ادبیات کودک را تشریح میکند. او در فصل دوم، مفهوم کودکی و معصومیت و تجربه در شعر کودک را توضیح میدهد. در فصل سوم نیز مفهوم کودکی و هدف ادبیات کودک و تحلیل افسانههای ایرانی و هدف ادبیات کودک را شرح میدهد. در فصل آخر، مفهوم خلاقیت و روش ادبیات کودک و سپس آشناییزدایی و شگردهای آن در افسانههای ایرانی را مطرح میکند.
از کمال پولادی نیز در سال 1384 اثری با عنوان «بنیادهای ادبیات کودک» چاپ شد که به بررسی مبانی نظری، تاریخ ادبیات کودک، بنیادهای نظری نقد و سنجش در ادبیات اختصاص دارد.
کتاب «ادبیات کودکان و ترویج خواندن (مواد و خدمات کتابخانهای برای کودکان و نوجوانان)» اثری از ثریا قزل ایاغ است که در سال های 1383 و 1384چاپ شد. این اثر ارزشمند را سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت) منتشر کرد و شاید جز معدود آثار مؤثر و ماندگاری باشد که محصول همکاری دانشگاهها و صاحبنظران این حوزه است. نویسنده به ویژگیهای جسمی و روانی کودکان و نوجوانان، تعاریف و نظریههای مربوط به ادبیات کودکان و نوجوانان، ضوابط کلی انتخاب کتاب برای کودکان و نوجوانان، روند رشد ادبیات کودکان در جهان و ایران، و انواع ادبیات کودکان پرداخته است.
«زیباییشناسی ادبیات کودک» نام اثری از دکتر مهدی حجوانی است که در سال 1389 توسط پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر شد. نویسنده در فصل اول به زیباییشناسی ادبیات کودک از دیدگاه نظری میپردازد. سپس هنر را تعریف می کند، اثبات اولویت زیبایی نسبت به آموزش در ادبیات کودک را به بحث میگذارد و در فصل دوم به زیباییشناسی ادبیات کودک از دیدگاه تحولات تاریخی میپردازد. او همچنین دربارهی رویکرد زیباییشناختی در ادبیات کودک در جهان و ایران سخن میگوید. فصل سوم نیز به زیباییشناسی ادبیات کودک از دریچهی نقد و بررسی «شازده کوچولو» و «هری پاتر» اختصاص دارد.
در حوزهی ترجمه باید از «شناخت ادبیات کودکان: گونهها و کاربردها، از روزن چشم کودک» نام برد، اثر دو جلدی ارزشمندی از دونا نورتون که در سال 1382 با ترجمهی منصوره راعی، ثریا قزل ایاغ، رضی هیرمندی، ابراهیم اقلیدی، حسین ابراهیمی، زهره قایینی و محمدهادی محمدی توسط مؤسسهی فرهنگی هنری خانهی ترجمهی کودکان و نوجوانان منتشر شد. جلد اول این اثر به مباحثی همچون تاریخ ادبیات کودکان، ارزیابی و گزینش ادبیات برای کودکان، کتابهای تصویری، ادبیات سنتی، فانتزی نو و شعر میپردازد. در جلد دوم نیز دربارهی داستان واقعگرای معاصر، داستانهای تاریخی، ادبیات چندفرهنگی، ناداستان: زندگینامه و نظایر آن اطلاعات سودمندی ارائه شده است. ترجمهی کتاب نیز روان و سلیس است.
بسیاری از این شخصیتها، گذشته از سرزمینی که در آن متولد شدهاند، در سرزمینهای دیگر ــ با وجود فرهنگها، زبانها، آیینها، نژادها و دلبستگیهای دیگر ــ همان گونه فهمیده میشوند، همان گونه دوست داشته میشوند و همان گونه تأثیر میگذارند که در سرزمین مادریشان.
دستهای دیگر از کتابها به نقد و معرفی آثار نویسندگان میپرداخت. «چهرههای ادبیات کودکان و نوجوانان» کاری از سید علی کاشفی خوانساری بود که در سال 1378 با همراهی عدهای از منتقدان، تألیف و تدوین شد. نشر روزگار هدف از انتشار این مجموعهی 20 جلدی را «تبیین نمای کلی وضعیت ادبیات کودکان ایران، و کوشش در ثبت تاریخی آن؛ نقد و بررسی ادبیات کودک و نوجوان در سالهای پس از انقلاب اسلامی؛ تقدیر از چهرههای فعال و ممتاز ادبیات کودک؛ تأمین نیازهای تحقیقاتی پژوهشگران، نویسندگان، کتابداران، روزنامهنگاران و علاقهمندان به مباحث ادبیات کودک و نوجوان و تلاش برای معرفی ادبیات کودک ایران و چهرههای آن در سطح بینالمللی» میخواند. هر کتاب شامل زندگینامه، فهرست آثار، مصاحبه، نمونهی آثار، عکسها، نقدها و معرفی کوتاه به زبان انگلیسی است. بیست شاعر و نویسنده (سید مهدی شجاعی، حسین فتاحی، امیر حسین فردی، محمد میر کیانی، فریبا کلهر، هوشنگ مرادی کرمانی، فریدون عموزاده خلیلی، محمد کاظم مزینانی، بیوک ملکی، افسانه شعبان نژاد، شکوه قاسمنیا، محمدرضا سرشار، محمدرضا یوسفی، مصطفی رحماندوست، اسدالله شعبانی، نادر ابراهیمی، داوود غفارزادگان، جعفر ابراهیمی، قیصر امین پور، افشین علا و ناصر کشاورز) انتخاب و مطالبی دربارهی آنها نوشته شد.
«صد کتاب ادبیات کودک» مشتمل بر معرفی و خلاصهی صد کتب ادبیات داستانی کودک و نوجوان ایرانی است که از آغاز انقلاب تا زمان نشر، جایزه دریافت کرده بودند. مؤلفین این آثار حسین شیخ رضایی، مسعود ناصری و شهره کائدی بودند که در سال 2002 تحت نظارت حسین ابراهیمی الوند توسط خانهی ترجمه منتشر شد.
بخشی دیگری از آثار به نقد ساختارگرا میپردازد. کتاب «روششناسی نقد ادبیات کودک» به قلم محمد هادی محمدی به عنوان برترین پژوهش سال 1377 از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب شد. او در بخش اول این اثر، روششناسی نقد ادبیات کودکان را به بحث میگذارد و به شیوههای نقد، نگرش به ساختار، طرحشناسی، کنششناسی، نشانهشناسی، شخصیتشناسی، موضوعشناسی، درونمایهشناسی، راویشناسی و نامشناسی میپردازد. او در بخش دوم کتاب به سراغ نقد عملی میرود و تحلیلی تأویلی ــ زیباییشناختی از «شازده کوچولو»، نقد تطبیقی مؤلف و نقد ساختاری «داستان آن خمره» را ارائه میکند.
دیگر اثر این نویسنده، «فانتزی در ادبیات کودکان» (1378) سهم ارزشمندی در معرفی این ژانر ادبی به علاقهمندان، منتقدان و پژوهشگران داشت. محمدی در بخش اول این اثر به نظریهها و پژوهش دربارهی فانتزی میپردازد. سپس الگوهای تخیل در فانتزی، پیشینه و پیدایش، تعریف، کارکردها و اصول اساسی آن را ذکر میکند. گونهشناسی، طرحشناسی، کنششناسی و نشانهشناسی داستانهای فانتزی را به بحث میگذارد، و سرانجام شخصیت و موجودات را در فانتزی، بنمایه، درونمایه و موضوع این گونه داستانها را طرح میکند. او در بخش دوم اثر به نقد و تحلیل داستانهای فانتزی میپردازد و برای نمونه، تحلیلی تخیلشناختی از «داستان بی پایان» ارائه میدهد.
«صمد: ساختار یک اسطوره» عنوان اثر مشترکی از محمدهادی محمدی و دکتر علی عباسی بود که در سال 1380 چاپ شد و به تحلیل تکوینی، ساختاری و تخیلشناختی آثار صمد بهرنگی اختصاص داشت.
«فرهنگ توصیفی شخصیتهای داستانی نوجوان» کاری از عموزاده خلیلی و گروهی از منتقدان و پژوهشگران بود که در سال 1381 به طبع رسید. در این اثر نقدها و تحلیلهایی دربارهی شخصیتهایی مانند شازده کوچولو، مجید، پینوکیو، هاکلبری فین، ماتیلدا، جودی ابوت، سندباد، ماه پیشونی، آلیس و شهربانو منتشر شد. عموزاده خلیلی در پیشگفتار به این پرسش پاسخ میدهد که چرا «شخصیت»، به عنوان یک عنصر داستانی، پایه و اساس مطالعهی این فرهنگ توصیفی بوده است: «گرچه در عالم افسانه و داستان به دنیا آمدهاند اما با خود "فرهنگ" زادهاند و در عالم واقعیت، زاینده و پدیدآورندهی فرهنگاند ... بسیاری از این شخصیتها، گذشته از سرزمینی که در آن متولد شدهاند، در سرزمینهای دیگر ــ با وجود فرهنگها، زبانها، آیینها، نژادها و دلبستگیهای دیگر ــ همان گونه فهمیده میشوند، همان گونه دوست داشته میشوند و همان گونه تأثیر میگذارند که در سرزمین مادریشان.» او در پیشگفتار، علت تدوین و نگارش این اثر را جستوجوی نمادها، عناصر و راههایی میداند که از طریق آنها میتوان بستر مناسبتری را برای گفتگو میان کودکان دنیا فراهم آورد.
«صدای خط خوردن مشق»، بررسی ساختار و تأویل آثار هوشنگ مرادی کرمانی، اثری از دکتر پروین سلاجقه بود که در سال 1380 توسط انتشارات معین منتشر شد. نویسنده در پیشگفتار به تعریف واژهی نقد میپردازد و سپس در فصل اول به بررسی کلی آثار، زبان آثار و ویژگیهای آن، عملکرد زبان در محور افقی، لحن، شخصیتسازی، فضا، صحنه و گفتگو اشاره میکند. فصل دوم به نقد و معرفی آثار مرادی کرمانی ــ قصههای مجید، بچههای قالیبافخانه، نخل، چکمه، مشت بر پوست، داستان آن خمره، تنور، مهمان مامان، مربای شیرین و لبخند انار ــ اختصاص دارد.
پروین سلاجقه کتاب دیگری با عنوان «از این باغ شرقی، نظریههای نقد شعر کودک و نوجوان» دارد که در سال 1385 توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چاپ شد. او در این اثر، علاوه بر نظریه و نقد و تاریخچه و شعر کودک و نوجوان، به عناصری ساختاری مثل تخیل، مجاز، استعاره، حسآمیزی، کنایه، موتیف و نشانه، نماد، طنز، تمثیل، اسطوره، عاطفه، زبان و آرایههای ادبی در شعر، اندیشه، معنی و مضمون، روایت، وزن و قالب میپردازد. در نهایت، نویسنده اندیشهی اجتماعی و آسیبشناسی شعر کودک و نوجوان را طرح میکند.
کتاب «شیخ در بوته»، نوشتهی جعفر پایور (1379) روشهای بازنویسی و بازآفرینی و بازپرداخت ادبیات کهن را به مخاطبان آموزش میداد. مجموعهی مقالات این نویسنده در سالهای 1369 تا 1385 نیز به کوشش همسر او، فروغالزمان جمالی، منتشر شد. اطلاعات این مجموعه برای منتقدان فعال در این حوزه گرانبها است.
گروه دیگری از این آثار به مفهوم کودکی و نقد مخاطبمحور میپردازند. «مقدمهای بر ادبیات کودک، بحثی در شناخت مفهوم کودکی» اثری از حمیدرضا شاه آبادی فراهانی بود که در سال 1382 توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شد. نویسنده به چیستی ادبیات کودک، کودک در دنیای باستان، کودک در دنیای میانه و کودک در دنیای جدید پرداخته است.
کتاب «معصومیت و تجربه» (1382) اثر دکتر مرتضی خسرونژاد درآمدی بر فلسفهی ادبیات کودک بود. به نظر نویسنده، ادبیات کودک با گذر از رشد عینی-عملی و ورود به مرحلهی رشد ذهنی-نظری، از مرحلهی کودکی گذشته و وارد نوجوانی شده است.
«عبور از مخاطبشناسی سنتی، تأملی در شناخت مخاطب ادبیات کودک» اثری از علی اصغر سیدآبادی است که در سال 1385 توسط نشر فرهنگها چاپ شد. موضوع اصلیِ این کتاب مخاطبشناسی و مخاطبپژوهی در ادبیات کودک و نوجوان است. او ابتدا صورت مسئلهی مخاطبشناسی در ادبیات کودک و نوجوان را مطرح میکند: مخاطب کیست و مخاطبشناسی چیست؟ نویسنده به سیر تاریخی مخاطبپژوهی، مخاطب در فرایند ارتباطات، زمینهی یپدایش نظریههای ادبی مخاطبمحور از افلاطون تا دوران مدرن، نظریههای ادبی مخاطبمحور، گرایشهای اصلی شناخت مخاطب در ادبیات کودک و نوجوان و نظریهپردازی متأثر از روانشناسی میپردازد.
در این دو دهه رویکردهای دیگری نیز در نقد وجود داشت. برای مثال، میتوان به «دیگرخوانیهای ناگزیر» با ترجمهی دکتر مرتضی خسرونژاد و تعدادی دیگر اشاره کرد که در سال 1387 توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چاپ شد. در درآمد اول این اثر مقالهای با عنوان «ادبیات کودک، نقد و نظریهی نقد» نوشتهی پیتر هانت و ترجمهی دکتر خسرونژاد را میخوانیم. درآمد دوم به «نقد و نظریهی ادبیات کودک در ایران: موقعیتها، ویژگیها، ضرورتها» به قلم شهره کائدی اختصاص دارد. در فصلهای بعدی با ترجمهی متونی از صاحبنظران این حوزه مواجهایم. برای مثال، میتوان به«ایدئولوژی و گفتمان روایی در ادبیات داستانی کودک» (جان استیونز)، «جنسیت و نوع ادبی» (جان استیونز)، از ایدن چمبرز «خوانندهی درون متن و کودکان در مقام منتقد» (ایدن چمبرز)، «پیتر پن و فروید» (ژاکلین رز) «خاستگاههای قصههای پریان» (جک زایپس) «لذت و گونهی ادبی: ژرفاندیشیهایی دربارهی ویژگیهای ادبیات داستانی کودکان» (پری نودلمن) و دو مقالهی دیگر از پیتر هانت اشاره کرد. در مقالات این اثر، شاهد تنوع موضوعی دربارهی چیستی ادبیات کودک، مفهوم کودکی، کودک در مقام منتقد و داستانهای تفننی-فلسفی هستیم.
باید اشاره کرد که در حوزهی مطبوعات نیز یک نشریهی تخصصی ادبیات کودک و نوجوان با عنوان «روشنان» به دیگر نشریات اضافه شد.
با نگاهی به نقد ادبیات کودک و نوجوان در دهههای 1370 و 1380 و عوامل تأثیرگذار بر آن، از نهادها تا آثار منتشر شده در این حوزه، میتوان به شکوفایی کمّی و کیفی نقد ادبی پی برد. انتشار منابع نظری بستر مناسبی برای ایجاد گفتمان و ارائهی تأویلهای مختلف و رشد نقد ادبی را فراهم کرد. به عبارت دیگر، در این سالها نقد ادبیات کودک و نوجوان، در حال گذار از رویکرد سنتی به رویکرد ادبی بوده است.
نقد ادبیات کودک به عنوان حوزهای تخصصی، پدیدهای نسبتاً جدید است. منتقد به کشف زوایای پنهان و لایههای داستان، شعر یا تصویر میپردازد تا اندیشهها و واقعیتهایی را برای خوانندهی متن و بینندهی تصویر روشن کند. در واقع، منتقد کاشف بینش نویسنده و متن اوست، به قصد کشف و شناخت ارزشهای پنهان آن؛ و این خود زمینهساز ایجاد بینشی عمیق است.