پوشکین در صف مقدم تابوها مینشست: شاعری نمایندهی روح روسی و شعری شالودهی هویت ملی. او چشم روسها بود. چه وقتی از پهنای سرزمین اسلاوها میگفت و مناظر و مردمِ آن را وصف میکرد و چه آنگاه که از بیگانگان و فراسوی سرحدات میسرود، شنونده چشم پوشکین را چشم خود میپنداشت.
با نگاهی به نقد ادبیات کودک و نوجوان در دهههای ۱۳۷۰و ۱۳۸۰ و عوامل تأثیرگذار بر آن، از نهادها تا آثار منتشر شده در این حوزه، میتوان به شکوفایی کمّی و کیفی نقد ادبی پی برد. انتشار منابع نظری بستر مناسبی برای ایجاد گفتمان و ارائهی تأویلهای مختلف و رشد نقد ادبی را فراهم کرد. به عبارت دیگر، در این سالها نقد ادبیات کودک و نوجوان، در حال گذار از رویکرد سنتی به رویکرد ادبی بوده است.
کتاب آثار مفقود شامل ۷۴ داستان از کافکا است که دو قطعه آن از پیش هرگز به انگلیسی منتشر نشده است. مایکل هافمَن، شاعر و مترجم، در این مجموعه هر چند بر میراث سردرگمیهایی کافکایی میافزاید اما با آشناییزدایی از کافکایی که تصور میکنیم میشناسیم، روشنگری نیز میکند.
شمیم بهار، چهرهی منزوی و گوشهگرفته و خاموش همهی این سالها، سرانجام با چاپ آثار قدیمیاش طلسم بیخبری و انزوا و سکوتاش را شکست تا شاید مقدمهای باشد بر چاپ همهی آثاری که فقط نزدیکاناش میدانند در طول چهل و چند سال نوشته ــ و خود در آغاز همین مجلد به دو سهتایی از آنها اشاره کرده ــ و البته کتابی دیگر که شاید همین زودیها از او چاپ شود که گویا مجموعهایست از چند قصهی این سالها.
محقق و منتقد ادبی آمریکایی، که با «خطرناکترین کتاب: نبرد بر سر اولیسِ جیمز جویس» (2014) برندهی «جایزهی ترومن کاپوتی» شده، در مراسم دریافت این جایزه از واقعیتی دردناک پرده بر میدارد: تداوم کار دانشکدههای علوم انسانی، و به ویژه زبان و ادبیات انگلیسی، متکی به بهرهکشی از استادیارهای موقت و بیاعتنایی به نقد خلاق ادبی است.