تب‌های اولیه

محمود درویش: شبح پیامبر-روشنفکر عرب

زینا حلبی

محمود درویش، مانند پیامبران، میان سه زمان: گذشته‌ی تراژیکِ «نکبت» فلسطینی، حالِ اشغال و تبعید، و آینده‌ای با امید به رهایی قرار دارد. زینت حلبی با قرار دادن او در چارچوب دوران روشنگری عرب و جهان پس-از-بهارِ عربی، رهایی فلسطین را به عنوان راهی برای رستگاری کل بشریت ارائه می‌دهد.

اختیار آزاد زیستن

هانا آرنت

در این اثرِ که برای نخستین بار به زبان آلمانی ترجمه و در سال ۱۳۹۷ چاپ شد، هانا آرنت تحول تاریخی مفهوم آزادی را پی می‌گیرد: آزادی چیست؟ برای ما چه معنایی دارد؟ آیا اصولاً ما از آزادی برخورداریم؟ اگر آری، چه کسی این آزادی را به ما داده است؟ اگر اختیار آزاد بودن را داریم، آیا می‌توان آن آزادی را دوباره از ما پس گرفت؟ پدیده‌ی اجتماعی انقلاب چه ارتباطی با آزادی دارد؟

 

ژنوار؛ سرزمینِ زنان

سوما نگهداری‌نیا

دشت بزرگی را در نظر بگیرید و گروهی از زنانِ هراسان، آزرده و منزوی که از جنگ و آوارگی جان سالم به در بردهاند. چگونه میتوان آنها را قانع کرد که می‌توانند تنها با خاکِ آن دشت، خشت به خشت، یک دهکده را با دستانشان بسازند، دیوارها را بالا ببرند، در دهکده باغ و گلخانه برپا کنند و برای فرزندانشان مدرسه بسازند. سپس تأمین امنیت جامعه‌ی جدیدشان را به دست بگیرند و از خود، خانه و فرزندانشان دفاع کنند. تمام این‌ها در مرحله‌ی نخست نیازمند زیرساخت‌های فکری و روانی‌ست و در ادامه به شجاعت در مقابله با تغییر نیازمند است.

آیزایا برلین، فیلسوف انسان‌باوری

جانی لایونز

در زمانه‌ای که انسان‌باوری لیبرالی با خطر جدی و محسوسِ انقراض مواجه شده، دشوار می‌شود بر این تصور خرده گرفت که دنیا چه جای شریف‌تر و آبرومندتری می‌شد اگر به افکار برلین توجه بیشتری نشان می‌دادیم. افکار او، که ذره‌ای از مناسبت‌شان کاسته نشده، همچنین این نکته را به ما گوشزد می‌کنند که مانع اصلی پیش روی ما برای بهبود بخشیدن به وضعیت دنیا مطلقاً چیزی ورای دسترس خود انسان‌ها نیست.

حسین قاضیان: برابری، برادری و آزادی، آرمان‌های به‌هم‌ریخته‌ی انقلاب ۵۷

حسین قاضیان، جامعه‌شناس

انقلاب بهمن ۱۳۵۷ روی دوش یک گفتمان عمومی به پیروزی رسیده بود که آن گفتمان صرف‎نظر از تعلقات مذهبی یا سوسیالیستی‎اش، سه عنصر برجسته و نسبتاً مشترک داشت: برابری، برادری و آزادی. منتها این گفتار بسیار مبهم و کلی و فاقد جزئیات روشن بود؛ به این معنی که ما دلبستگی به آزادی داشتیم اما در مورد دموکراسی چیز زیادی نمی‎دانستیم. یعنی تصور روشنی از شکل تحقق آن آرمان آزادی در قالب سیاسی و اجتماعی نداشتیم.

در حسرت دوران استبداد

آری شاپیرو-ویتولد شابلوفسکی

ویتولد شابلوفسکی، روزنامه‌نگار لهستانی، در کتاب جدیدش با عنوان «خرس‌های رقصان»، دو داستان تعریف می‌کند. اولی داستانی واقعی درباره‌ی خرس‌هایی است که در سال 2007، پس از ممنوعیت سنت نمایش خرس‌های رقصان در بلغارستان، از بند اسارت آزاد شدند. داستان دوم درباره‌ی آدم‌هایی است که از چنگ حکومت‌های سرکوبگر در کشورهای کمونیستی سابق رهایی یافتند.

آلبر کامو؛ عصیان می‌کنم، پس هستیم...

زیگمونت باومن

کامو اعتراف می‌کرد که «به تاریخ انسانی بدبین و به انسان خوش‌بین است»، انسانی که تأکید می‌کرد، «تنها آفریده‌ای است که نمی‌پذیرد آن چه هست باشد.» به نظرِ کامو، «آزادی انسان چیزی نیست جز امکانِ بهتر بودن» و «تنها راهِ برآمدن از پسِ جهانی ناآزاد این است که چنان کاملاً آزاد شوید که وجودتان سراپا عصیان باشد.»

چگونه تکثرگرایی و رواداری در دنیای اسلام از دست رفت؟

کیم غطاس

تا همین چند دهه پیش، اکثر مردم در کشورهای اسلامی خاورمیانه در سایه‌ی تکثرگرایی و رواداری دینی زندگی می‌کردند، و زنان و اقلیت‌ها از آزادی نسبی برخوردار بودند. چرا این وضعیت دگرگون شد و تعصب و نارواداری شدت گرفت؟ چگونه بسیاری از کشورهای خاورمیانه، به ویژه پاکستان، با وجود پیشینه‌های لیبرالی، نهایتاً تسلیم اسلام‌گراییِ ستیزه‌جو شدند؟