ما ــ پیر و جوان، شهروند و مهاجر ــ وقتی میتوانیم به بهترین شکل عمل کنیم که با یکدیگر همکاری کنیم. در واقع، تنها راه بقا این است که پشتیبان یکدیگر باشیم و از تابآوری و تنوع سیارهای که خانهی ماست، پاسداری کنیم.
مارگارت مید در دورهی حیات علمیاش یکی از روشنفکران محبوب در آمریکا بود، محبوبیتی که پیش از آن هیچ انسانشناس دیگری به آن دست نیافته بود. او این آوازه را تنها زمانی که ۲۷ سال داشت با انتشار اولین کتابش «بلوغ در ساموآ» به دست آورد.
بهرغم اعتقادات عامیانهای که به ویژگیهای افسانهای تستوسترون گره خوردهاند، تا کنون در هیچ مطالعهی علمی دقیقی، ارتباطی معنادار میان سطح تستوسترون مردان سالم و میل جنسیِ آنها پیدا نشده است.
روانشناسان تکاملی و اجتماعی به ما میگویند که انسانها تمایلی عمیق و ریشهدار به اعتماد نکردن به «دیگری» دارند، یعنی به مردمی که به گروه یا اجتماع ما تعلق ندارند. اما یادآوری میکنند که سرشت ما جنبهی به همان اندازه مهم دیگری هم دارد.
در میان خویشاوندان نزدیک ما در جنس حیوان، فقط نوع انسان است که دارای پدری همدل و شریک در زندگی کودک است. چرا فرایند تکامل، پدر ازخودگذشته را مطلوب دانسته و ترجیح داده است؟
از «پیمانکاری فرهنگی» و همکاری انسانشناسان با ارتش آمریکا چه میدانیم؟ آیا مشارکت متخصصان علوم اجتماعی در طرحهای نظامی از نظر اخلاقی روا است؟