در دوران کودکی بسیاری از شبها با درماندگی شاهد دشنام شنیدن و کتک خوردن مادرم از پدرم بودم. هنوز میتوانم بوی الکل را به یاد بیاورم، ترس را در چشمان مادرم ببینم و نومیدیِ لاعلاجی را حس کنم که زمانی بر ما چیره میشود که نمیفهمیم چرا عزیزانمان به یکدیگر آسیب میرسانند. امیدوارم که هیچکس، بهویژه یک کودک، چنین تجربهای را از سر نگذرانَد.
بهرغم تغییراتی که در چند دههی اخیر در سیاستگذاریهای مرتبط با مواد مخدر در ایران رخ داده است، انسانیتزدایی از مصرفکنندگان مواد مخدر همچنان ادامه دارد. زبان، تصویرسازیها، رفتارهایی که از مصرفکنندگان مواد مخدر انسانیتزدایی میکند و خشونتی که علیه آنان اعمال میشود، با هم چه پیوندی دارند و اصلاً چرا باید همهی ما به شیوهی تصویرسازی از مصرفکنندگان مواد مخدر اهمیت بدهیم؟
بیش از دو قرن است که استفاده از پوستر برای آگاهیبخشی، انتقال و انتشار پیام و جلب حمایت و تأثیرگذاری بر افکار عمومی مرسوم شده است. پوسترها که معمولاً در ابعاد وسیع و به صورت ترکیبی از تصویر و کلام چاپ میشوند، شکلی غنی از هنرهای تصویری هستند که دغدغههای جهانی، سلیقهی عامه و پیشرفتهای هنری و فناوری را به نمایش میگذارند.
زنان ایران در چند سال گذشته، درگیر بحرانی چندوجهی و دردناک بودهاند: تحدید و سرکوب سیاسی و تبعیض اجتماعی که هر روز عیانتر و شدیدتر میشود، ناکارآمدی و بیکفایتی و فساد اداری، تحریمهای اقتصادی سهمگین، و صد البته همهگیری کووید-۱۹ که بختک دیگری بر زندگی شد.
اصولاً هر نظمِ گفتاری که بر پایهی زبانِ تقابلی و دیگریستیز استوار شده باشد، «تفاوت»ها و رنگارنگیِ تجربههای انسانها را بیهوده و مزاحم میبیند و انبوه سَبکها و سنتهای متکثرِ فرهنگی، زبانی، هنری و معرفتی را طرد و انکار میکند و در سرشتِ خود خشونتزاست.
بر اساس تحقیقات بنیاد برومند، از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا ۳۱ شهریور ۱۴۰۰ دستکم ۵۸۴۶ نفر به خاطر جرائم مرتبط با مواد مخدر در ایران اعدام شدهاند. مقامات و دستگاههای رسمی حکومت اصرار دارند که هدف از این اعدامها فقط مجازات قاچاقچیان و فروشندگان مواد مخدر است. اما مروری بر تاریخچهی قوانین مرتبط با مواد مخدر و نحوهی اجرای آنها نشان میدهد که مصرفکنندگان و معتادان به مواد مخدر نیز از این مجازاتها در امان نیستند و چه بسا اصلیترین قربانیان این اعدامها باشند.