تب‌های اولیه

«واعظ تلویزیونی»، فیلمی که سینماهای مصر را تسخیر کرد

محمد عاطف، دبرا یانگ

تنها معدودی از فیلم‌های عربی مثل واعظ تلویزیونی آن‌قدر شهامت داشته‌اند که به تأثیرات زیان‌بار رابطه‌ی میان حکومت و اسلام بپردازند. مجدی احمد علی موفق شده تا اوضاع تیره و تار زمانه را به تصویر کشد و رمان مولای ما (2012) اثر ابراهیم عیسی را با شور و شوق و شوخ‌طبعی خوشایندی به فیلم برگرداند.

رنه ژیرار: حسادت، رقابت، و خشونت

رابرت پوگ هریسون

رنه ژیرار (2015-1923) از آخرین بازماندگان نسل غول‌هایی بود که با نظریه‌های کلان و ترکیبیِ خود در باب تاریخ، جامعه، روان‌شناسی و زیبایی‌شناسی، در سده‌های نوزدهم و بیستم علوم انسانی را به سیطره‌ی خود در آوردند. از آن پس، این نسل جای خود را به گونه‌ی محتاط‌تری از «پژوهشگران» داده است که ترجیح می‌دهند نگاه دقیق‌تر و نزدیک‌تری به چیزها بیندازند، تا مؤلفه‌های کوچک‌تر و جزئی‌ترشان را ملاحظه کنند نه الگوهای کلی‌تر و وسیع‌تر آن‌ها را. با این حال، به نظر می‌رسد که زمانه قطعاً به مناسبت داشتن اندیشه‌های ژیرار با واقعیات اجتماعی و سیاسی امروز ما گواهی می‌دهد.

چرا از فوتبال بیزارم؟

سایمون کریچلی

من عاشق فوتبالام، اما اغلب از خود می‌پرسم آیا فوتبال را بیش از حد دوست ندارم؟ و آیا این سبب نمی‌شود که از خود بی‌خود شوم و قوای انتقادی‌ام را به ‌آسانی از دست بدهم؟ شاید باید به شدت به فوتبال بدگمان بود، و از نقش آن در زندگی خود بیشتر انتقاد کرد تا تجلیل.

سکوت دیگر بس است

اَلمودِنا کارّاسِدو، رابرت باهار

در اواخر نوامبرِ گذشته گروهی از نوجوانان اسپانیایی به سینمایی در مادرید رفتند که در آن جای سوزن انداختن نبود. وقتی فیلم شروع شد با توجه محض به داستان‌هایی درباره‌ی کشورشان گوش دادند که قبلاً هرگز نشنیده بودند. داستان‌‌ نوزادانی که در بدو تولد به زور از مادرانشان جدا شدند، داستان آدم‌های بی‌گناهی که پس از اعدام در قبرهای دسته‌جمعی به خاک سپرده شدند، داستان شکنجه و مبارزه‌ی نسل‌های متوالی‌ای که می‌خواستند پیش از به فراموشی سپرده شدنِ فجایعِ رخ‌داده، عدالت اجرا و از آنها اعاده‌ی حیثیت شود.

مستندسازی که تروریست‌ها را فریب داد

اِیبراهام ریزمَن

در اوایل مستند از پدران و پسران، ساخته‌ی طلال دِرکی، سکانسی وجود دارد که مو به تنِ بیننده سیخ می‌کند. یک پسربچه‌ی یازده-دوازده‌ ساله‌ی شادمان، پرنده‌ای را پیدا می‌کند و به پدرش نشان می‌دهد. پدر به او توصیه می‌کند که پرنده را بکشد تا اعضای خانواده آن را بخورند. پسربچه پس از کشتن پرنده نزد پدرش برمی‌گردد و با خوشحالی به او خبر می‌دهد که پرنده را کشته است. به پدرش می‌گوید، «سرش رو به پایین خم کردیم و بریدیم، مثل همون کاری که شما، بابا، با اون آقاهه کردید.»

چرا زنان پس از تعرض جنسی‌ سکوت می‌کنند

اینِس هرکوویچ

زنانی که در معرض خشونت جنسی‌ قرار می‌گیرند به ندرت درباره‌ی تجربه‌ی خود صحبت می‌کنند چون می‌ترسند که حرفشان را باور نکنند. وقتی زنی‌ از آن‌چه بر او رفته صحبت می‌کند، چیزهایی می‌گوید که برایمان باورنکردنی است، چیزهایی‌ که ما را پریشان‌خاطر می‌کند، چیزهایی‌ که انتظار شنیدنش را نداریم، چیزهایی‌ که ما را شوکه می‌کند.

نشان قابیل: بشر و جنگ

مارگارت مک‌میلان

آیا جنگ جزئی از ماهیت بشری است؟ جنگ چه ویژگیای دارد که هم باعث ترس است و هم چیزی ستایش‌برانگیز؟ جنگها چگونه در سازماندهی جوامع بشری مؤثر بودهاند؟ آیا جنگ مسئله‌ای زیست‌شناختی است یا فرهنگی؟

جواز شکنجه و شخصیت شکنجه‌گر

فریبا داودی مهاجر

«اسلحه را گذاشت روی شانه‌ی من و رفیقم را تیر باران کرد.» این گفته‌ی مردی محکوم به اعدام است که پس از سه بار سکته‌ی مغزی، در حالی که فلج شده بود، آزاد شد و چندی بعد در نهایت فقر درگذشت. روایت‌های ایرانیانی که شکنجه‌های در زندان و حتی خارج از آن را تحمل کرده‌اند بی‌شمار است. شکنجه‌هایی که آثار روانی و جسمی‌اش، حتی بر خانواده‌ی آن‌ها و نسلی که شاهد این شکنجه‌ها بوده، آثاری بلند مدت دارد...