زیر سایهی جنگ؛ گفتوگو با پرستو فروهر دربارهی دادخواهی و آیندهی ایران
«ما» همان جامعهای است که با پذیرش تکثر میکوشد که صداهای مختلف را بلند کند تا این صداها بتوانند با هم گفتوگو کنند.
«ما» همان جامعهای است که با پذیرش تکثر میکوشد که صداهای مختلف را بلند کند تا این صداها بتوانند با هم گفتوگو کنند.
در بخش پنجم از مجموعه گفتوگوهای فهیمه خضرحیدری و حسین قاضیان دربارهی جامعه، سیاست و مباحث روز در ایران، به موضوع مادران دادخواه میپردازیم.
پرستو فروهر، فرزند داریوش و پروانه فروهر، امسال نیز برای برگزاری مراسم یادبود فروهرها به تهران سفر کرده است. او در این گفتوگو از معنای این سفر، مسیر سخت دادخواهی و چالشهای برگزاری این مراسم طی ۲۶ سال گذشته میگوید.
مجمعالجزایر گولاگ، اثر بزرگ و ماندگار الکساندر سولژنیتسین، ۵۰ ساله شد. این کتاب که روایت تلخ و هولناکی از زندگی در اردوگاههای کار اجباری شوروی است، اولین بار در دسامبر ۱۹۷۳ به زبان روسی در پاریس منتشر شد.
«اینجا خونهی تو هم باشه، الان که ما اینجا هستیم، محل کارِ ماست». این جمله نقلقولی است از یکی از مأموران امنیتی که در آبانماه برای بازداشت یک زوج خبرنگار و تفتیش به خانهی آنها رفته است.
چهار یا پنج ساله بودم که روزی متوجه شدم دیگر قرار نیست به این زودیها خاله مهوش و خاله فریبا را ببینم؛ آنها قرار بود که به «زندان» بروند.
او میگوید مخالفت با اعدام را پس از شنیدن داستان خواهری که برادرش اعدام شده بود، آغاز کرده و کلمهی «دادخواهی» را اولین بار در زندان شنیده است.
هرچند خیزش «زن، زندگی، آزادی» و اعتراضات و تظاهرات گستردهی آن از سوی گروهها یا نهادهای مشخصی سازماندهی نشده بود، اما به جرقهای برای سازماندهیِ مردمانی تبدیل شد که خشمگین و ناراضی از وضعیت کنونی به تغییر میاندیشند.