خمرهای سرخ، سازمانی مائوئیستی که در سالهای دههی هفتاد میلادی حدود پنج سال در کامبوج حکومت میکردند، فجایع بزرگی مرتکب شدند که یکی از آنها پروژهی «ازدواج اجباری» بود. زخمهای این فاجعه هنوز هم برای بسیاری از مردم کامبوج باقیست، و در سالهای اخیر نمایشی از رقص در کامبوج اجرا میشود که دادخواهی و تسکینی برای این فاجعه است.
«مراقب باشیم که عدالت را با انتقام اشتباه نگیریم. در تصویر معوجی که در ذهن بشر شکل گرفته این دو مفهوم بسیار نزدیکاند. اما باید مدام به یاد داشت که یکی نیستند.» (آریل دورفمن)
مستند بلند «هفت زمستان در تهران» روایت هفت سال از زندگی دردناک اما آمیخته با شعور و آگاهیِ ریحانه جباری در زندان است. نامههای او از زندان شاهدی قوی بر آمیختگیِ رنج و آگاهیِ دختر جوانی است که از ۱۹ سالگی تا ۲۷ سالگیاش را به اتهام قتل مردی که قصد تجاوز به او را داشت، در انتظار اجرای حکم اعدام گذراند.
آنجلا دیویس، پژوهشگر نامدار فمینیست و فعال سیاسی آمریکایی، از اوایل سال ۱۹۷۰ فعالیت خود را در زمینهی حمایت از زندانیان سیاسی و مبارزه با حکم اعدام آغاز میکند و در همان سال خودش نیز به جرم مشارکت در آدمربایی و قتل، زندانی و محکوم به اعدام میشود و کارزارهای جهانیِ گستردهای در حمایت از او و لغو حکم اعدام شکل میگیرد.
نظامیان آرژانتینی که در سال ۱۹۷۶ پس از کودتا علیه ایزابل پرون، رئیسجمهورِ وقت، قدرت را در دست گرفتند در «فرایند سازماندهیِ مجددِ ملی» ــ که بعدها به «جنگ کثیف» شهرت یافت ــ به آدمربایی، شکنجه و قتل مخالفان و دگراندیشان پرداختند. وقتی در سال ۱۹۸۳ بساط دیکتاتوریِ نظامیان برچیده شد، گروههای مدافع حقوق بشر، تعداد «ناپدیدشدگان قهری» را بین ۱۵ تا ۳۰ هزار نفر تخمین میزدند.
دادخواهی، بهویژه در برابر رژیمهای تمامیتخواه، کارکردی ویژه و فایدهای دوچندان دارد زیرا علاوه بر افزایش هزینهی خودکامگان، تکروایت حاکم از وضعیت موجود را نقض میکند و روایت حقیقی را در برابر آن مینهد. درنتیجه، دادخواهی، هیمنهی خودکامه را در هم میشکند.