ما انسانها به لطف تکامل، استعداد شگفتانگیزی داریم: در یک لحظه میتوانیم به ثانیهها بیندیشیم و لحظهای بعد به سالها یا حتی قرنها فکر کنیم. مرغ خیالمان پیوسته از یک افق به افق زمان دیگری پر میکشد. میتوانیم به سرعت به پیامکی جواب دهیم و لحظهای بعد به پسانداز برای دوران بازنشستگی یا کاشتن درخت بلوطی برای آیندگان بیندیشیم. ما در چرخش زمانی مهارت داریم. اما این که آیا از این استعداد به خوبی استفاده میکنیم، مسئلهی دیگری است.
حزب حاکم بهارتیا جاناتا پارتی (بیجیپی) همهی ساکنان آسام را مجبور کرده که یا اثبات کنند شهروندان هند هستند یا با دستگیری، اخراج و محرومیتهای جدی مواجه شوند. در اینجا یعنی در آسام، بیجیپی فرایند آزار قانونی مسلمانان را آغاز کرده است، آزاری که موجهایی از اعتراض را در سراسر کشور به دنبال داشته و طی آن چنددهنفر کشته شدهاند، هزاران نفر به زندان افتادهاند، و گروههای خشمگین مردم به جوامع اقلیت حمله کردهاند.
تقریباً یکصد سال است که از دو شیوه برای سنجش عملکرد کشورها استفاده کردهاند. یکی از آنها تولید ناخالص داخلی- مقدار درآمدهای یک کشور- و دیگری نرخ بیکاری کشور است. اما وقتی بخواهیم میزان خدمات ارائه شده به شهروندان یک کشور را محاسبه کنیم، این شاخصها نه تنها ناقص هستند بلکه در واقع اصلاً مفید نیز نیستند.
نظریهپردازِ "مدرنیتهی سیّال" با مرور نابرابریهای مادی، زیستی و وجودی در دنیای معاصر از تباهی اخلاقی و زوالِ تدریجیِ مبانی همزیستیِ انسانی سخن میگوید و با تأکید بر هشیاری اخلاقی برای جلوگیری از فاجعههای احتمالی، ما را به بازبینی اصول تربیتیِ کودکان همسان با نیازهای جهانِ متحد فرامیخوانَد.
مهمترین عامل رشد اقتصادی مدرن چیست؟ دیدری مَکلاسکی در کتاب جدیدش جواب صریحی به این سؤال داده است. نوشتهی زیر بررسی همین کتاب و نظریات او است.