برای مردم ما از شمال تا کاشغر قصه همین بوده و حرفِ آخر و تصمیمشان این بوده/است که حتی اگر زلزله، سیلاب، برفکوچ و رانش کوه و زمین هم رخ دهد زنان در خانه بمانند، و اگر از خانه فرار میکنند با حجاب فرار کنند.
دولت میگوید زلزله را سیاسی نکنید. از ساعت اول زلزله نه فقط منبر مساجد، بلکه تمام رسانههای دولتی و خصوصیِ پرمخاطبِ نزدیک به دولت از تقدیر الهی و درسهایی که میتوان از آن گرفت سخن میگویند. تک و توک رسانههای مستقل از ناکارآمدیِ دولت و نحوهی مدیریت انتقاد کردهاند.
این روزها جملهای از دیوید هاروی، بوم شناسی سیاسی، مدام در محافل ایرانی تکرار میشود: «در بلایای طبیعی هیچچیزی طبیعی نیست». در واقع، همهچیز برساختهی اقتصادی-اجتماعیِ جوامع است. وقتی جامعهشناسیِ فاجعه درس میدادم اولین چیزی که از شاگردانم میخواستم این بود که مقایسهای بکنند بین تاریخ زلزله در ژاپن و ایران. چرا ژاپن در زلزلههایی به مراتب قویتر از ایران، کشته نمیدهد و حتی تعداد مجروحان خیلی کم است. چرا اصلاً خسارت مالی و جانیای که دارند قابل مقایسه با زلزلهای مثل بم نیست که از زلزلههای ژاپن بهمراتب سبکتر بود؟