فیدل و همرزمانش پس از تکیه دادن به تخت حکمرانی، راویِ همان حکایت تکراریِ تاریخ شدند: «مبارزه برای مردم پیش از دستیابی به قدرت» و «مبارزه علیه مردم برای ریشه دواندن و باقی ماندن در قدرت»!
وقتی که جنگ به سراغ غزه آمد، من و همسرم نمیخواستیم غزه را ترک کنیم. میخواستیم کنار والدین و خواهران و برادرانِ خود بمانیم زیرا میدانستیم که خروج از غزه یعنی ترک کردنِ آنها.
زن در مجموعه شعرهای دیوار و اسیر هنوز ساخته نشده بود. به زبان خودِ فروغ، شاعر هنوز نیاموخته بود که چگونه باید به دنیا نگاه کند.
پای چشمانش هنوز کبود بود وقتی جلوی دوربین صداوسیمای جمهوری اسلامی از حالِ خوبِ خودش و رفتار خوبِ بازجویانش در زندان میگفت.
با آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی» شعر و ترانهی اعتراضی در ادبیات و موسیقی ایرانیانِ داخلِ کشور و خارج از ایران بیش از پیش حضوری انکارناپذیر پیدا کرده است. سید مهدی موسوی، شاعر، ترانهسرا، و معلم که نامش با «غزل پستمدرن» گره خورده، بی شک از شاعرانیست که آثارش در این سالها صدای اعتراض نسل جدید و هنرمندان بسیاری بوده. به همین دلیل شبنم طلوعی در این پادکست دربارهی زندگی، نگاه و مسیر پرفراز و نشیبش تا تبعید، با او به گفتگو نشسته است.
پوشکین در صف مقدم تابوها مینشست: شاعری نمایندهی روح روسی و شعری شالودهی هویت ملی. او چشم روسها بود. چه وقتی از پهنای سرزمین اسلاوها میگفت و مناظر و مردمِ آن را وصف میکرد و چه آنگاه که از بیگانگان و فراسوی سرحدات میسرود، شنونده چشم پوشکین را چشم خود میپنداشت.