دنیل السبرگ و ادوارد اسنودن که با فاصلهی بیش از چهل سال، یکی در سال ۱۹۷۱، و دیگری در سال ۲۰۱۳ اسناد محرمانهی نظامی و اطلاعاتی آمریکا را برای آگاهی عموم افشا کردند، چندی پیش (در فوریهی ۲۰۱۷) با هم در یک جلسه عمومی، دربارهی انگیزههای خود گفتگو کردند.
هنوز خورشید طلوع نکرده بود که یِرلی ولاسکو صدای جیغ و داد دخترش را شنید. دخترش بلند شده بود تا به دستشویی برود اما صدایی نزدیک به ورودیِ این خانهی یک طبقه او را به کنارِ در کشاند. زیرِ در پاکت سفیدی به چشم میخورد که دورش روبانی سیاه بسته بودند. معنای ضمنیِ این کار روشن بود: ارسال چنین بستههایی در کلمبیا معمولاً نشانهی تهدید به مرگ است. این پاکت حاوی عکس جدیدی از ولاسکو سرگرم قدم زدن در دهکده و شامل نامهای خطاب به او بود: «گویا نمیفهمی که باید از اینجا بری. به زودی میکُشیمت.» دو هفتهی بعد، در ژوئیه، او با دو فرزندش به روستای کارمِن دو بولیوار در همان نزدیکی نقل مکان کرد.
گفتگو میان جنبشهای صلحطلب اروپای غربی و گروههای حقوق بشر در شرق سهمی حیاتی در غلبه بر تعارضات موجود در این قاره ایفا کرد و مبانی یک زبان سراسری را برای جامعهی مدنی فراملی و انسانگرایانه بنیان نهاد. این ادعا که وقایع سال ۱۹۸۹ تماماً عبارت از «جبران عقبافتادگی» شرق از غرب بوده، نشانهی غفلت از این تاریخچه است.
رودخانهی فصلی که در ال فاشر، مرکز استان دارفور شمالی در سودان، جاری است، با آببندهایی که خود مردم ساختهاند تغییرشکل داده است. این آببندها جریان بارانهای شدید فصلی را آرام میکند، جریان آب را توزیع میکند و نفوذ آن را به داخل سرزمینهای خشک ممکن میسازد. پیشتر، فقط 150 کشاورز میتوانستند در اینجا گذران زندگی کنند: اکنون 4000 نفر در این زمینی که در کنار آببند سِیل گِدایم واقع شده است کار میکنند.
سال ۱۹۵۳ بود که شاعر اتریشی اینگِبورگ باخمَن نوشت، «جنگ دیگر اعلام نمیشود، فقط ادامه مییابد». دریغا که این سخن امروز نیز صادق است. هجده سال پس از آغاز حملههای هوایی ایالات متحده علیه القاعده، ایالات متحده هنوز هم در افغانستان درگیر است. این جنگ با ۱۴ هزار سربازی که هنوز در آنجا مستقرند از جنگ ویتنام پیشی گرفته و طولانیترین جنگ در تاریخ آمریکا به شمار میرود. درست در همین اواخر بود که هشتمین دور گفتگوهای صلح میان ایالات متحده و گروه طالبان بدون نتیجه خاتمه یافت.
در سال ۱۹۳۲ بزرگترین نابغهی قرن بیستم نامهای اضطراری به بانفوذترین روانشناس قرن نوشت. در آن نامه، آلبرت اینشتین از زیگموند فروید پرسید «آیا راهی وجود دارد که بشریت را بتوان از تهدید جنگ رهانید؟» این نامه در همان سالی نوشته شد که شهروندان آلمانی با رأی خود حزب نازی را به قدرتمندترین حزب در آلمان تبدیل کردند.