مدرنیسم از تأثیرگذارترین جنبشهای ادبی و هنری در نیمهی اول قرن بیستم بود، و ازرا پاوند، شاعر نامدار آمریکایی، از مهمترین پیشاهنگان این جنبش به شمار میرفت، جنبشی که شکلدهندهی گروهی از مهمترین نویسندگان و شاعران قرن بیستم مثل الیوت، جویس و همینگوی شد. به هنگام سفر عبدالبهاء به لندن، پاوند به ملاقات او رفت و آشنایی و دیدار با او را به دوستان خود در حلقهی مدرنیستها هم توصیه کرد.
در سال ۱۹۱۲ زمانی که عبدالبهاء به امریکا سفر کرده بود، سیاهان هنوز علناً نژاد فروتر محسوب میشدند و با تبعیضهای فاحش اجتماعی و اقتصادی، و کاملاً جدا از سفیدپوستان زندگی میکردند. عبدالبهاء در سفر خود بارها تابوهای اجتماعی آمریکا را شکست و بر تساوی نژادها تأکید کرد.
عبدالبهاء با بسیاری از اندیشمندان معاصر خود در جهان اسلام که به دنبال اصلاح و تغییر جوامع مسلمان بودند ارتباط دوستی و همفکری داشت، از جمله محمد عبده، متفکر اصلاحطلب مصر
زمانی که جنبشهای اجتماعی و سیاسی در اواخر امپراتوری عثمانی اوج گرفته بود، عبدالبهاء که در فلسطین، در حصر حکومت عثمانی زندگی میکرد، با بسیاری از روشنفکران و سیاستمداران اصلاح طلب عثمانی ارتباط دوستی و همفکری داشت.
اولین مدارسی در ایران که تختهسیاه داشتند و نقشههایی از جهان و پنج قاره به دیوارها آویزان کرده بودند.
محمد قزوینی، پژوهشگر شهیر فرهنگ و تاریخ ایران، و سید حسن تقیزاده، ادیب و سیاستمدار صاحبنام، از روشنفکران ترقیخواهی بودند که با عبدالبهاء آشنایی و ارتباط داشتند و با او ملاقات کرده بودند. قزوینى ماجرای ملاقات خودش را در مجلهی «یادگار» شرح داد؛ به درخواست او، تقیزاده هم شرحى از ملاقات خود نوشت که در همان مجله به چاپ رسید.