تب‌های اولیه

عالمی دیگر بباید ساخت

به کوشش عرفان ثابتی

اگر در همین تعطیلات اخیر کریسمس، کاساندرا به ما می‌گفت: «سه ماه دیگر با دو متر فاصله از هم صف خواهید بست، ماسک به صورت خواهید زد و اکثرتان در خانه حبس خواهید شد» هیچ‌کس حرفش را باور نمی‌کرد...حتی به فکرمان هم خطور نمی‌کرد که این دنیای شلوغ جهانی نخواهد توانست که تا ابد بر اساس اصول قدیمی به کارش ادامه دهد...چیزی دارد ما را می‌آزماید. نمی‌دانم که دست تقدیر است یا شیطان یا طبیعت یا خدا...؟

ما و کرونا: صعب روزی، بوالعجب کاری، پریشان عالمی‎

به کوشش عرفان ثابتی

همان طور که لپور به درستی می‌گوید، مضمون واقعیِ «طاعون» نه نوعی بیماری عالم‌گیر بلکه مصیبت بی‌پایان بشر است، مصیبتی ناشی از خودخواهی آدمی و بی‌اعتنایی او به درد و رنج «دیگری: «همشهریان ما از این جنبه مانند بقیه‌ی ابنای بشر بودند و خودشان را در نظر می‌گرفتند و بس...خیلی‌ها کماکان امید داشتند بیماری مسری متوقف شود و خود و خانواده‌شان در امان بمانند. در نتیجه، هنوز خود را ناگزیر به ترک عادت‌ها نمی‌دانستند...افراد زیادی هنوز دست روی دست گذاشته‌اند و اقدامی نمی‌کنند، حال آن‌که طاعون مصیبتی است که همه درگیرش هستند و هر کس باید به وظیفه‌اش عمل کند.»

بحران کاتالونیا عامل اصلیِ خیزش راست افراطی در اسپانیا است

اوموت اوزکیریملی

مرخصیِ پژوهشی در بارسلون به من اجازه می‌داد تا همه‌ی دانسته‌هایم درباره‌ی ناسیونالیسم را محک بزنم. می‌توانستم از نزدیک ببینم که روایت‌های ناسیونالیستیِ رقیب چطور هماهنگی و هم‌زیستیِ مسالمت‌آمیز میان گروه‌های فرهنگی مختلف را از بین می‌برند. می‌توانستم بفهمم که چطور اصل خودگردانیِ ملی می‌تواند گروهی از مردم را برانگیزد تا خواهان تشکیل کشوری مستقل شوند. اما در عین حال می‌توانستم بفهمم که چطور ایده‌ی وحدت ملی تکثر و تنوع را به خطر می‌اندازد.

آیا بحران اقلیمی حقوق نسل‌های آینده را نقض می‌کند؟

آسترا تیلور

اگر بحران اقلیمی ناقض حقوق نسل‌های آینده باشد چه؟ سرانجام، به نظر می‌رسد که توجه افکار عمومی دارد به این پرسش اضطراری جلب می‌شود. ماه گذشته ۷ میلیون نفر در حدود ۲۰۰ کشور دنیا به خیابان‌ها ریختند تا در اعتراضات جوانان به بحران اقلیمی جهان شرکت کنند. جوانان سراسر دنیا می‌دانند که بارِ سنگین پیامدهای مصیبت‌بار بحران بوم‌شناختیِ کنونی بر دوش آنها و نسل‌های بعدی خواهد افتاد ــ به‌ویژه نسل‌های متعلق به جوامعی که کمترین سهم را در انتشار گازهای گلخانه‌ای داشته‌اند.

معنای مهمان‌نوازی در دنیایی پرتفرقه

پریا بیزیل

همه‌ی ما در ابتدا مهمان‌ایم. موجودات کوچولوی بی‌پناهی هستیم که دیگران باید تمام نیازهایمان را برطرف کنند. موجوداتی، که تا مدت‌ها، نمی‌توانیم جبران مافات کنیم اما معمولاً در زندگی پرستارانمان جا خوش می‌کنیم و برای همیشه در قلب آن‌ها جا می‌گیریم.

سهم تئاتر در سقوط دیوار برلین

اندرو دیکسون

سی سال قبل در ۴ نوامبر ۱۹۸۹ شمار فراوانی از شهروندان آلمان شرقی به میدان الکساندرپلاتس در برلین دو‌شقه‌شده‌ی آن زمان هجوم بردند تا به حکومت این کشور اعتراض کنند. «جمهوری دموکراتیک آلمان» در حال فروپاشی بود. اریش هونِکِر، رهبر منفور کشور، از قدرت کنار زده شده بود. هزاران نفر از کشور گریخته بودند. پنج روز بعد، پس از آن که یکی از مسئولان حزب به اشتباه اعلام کرد که هر کس بخواهد می‌تواند کشور را ترک کند، تعداد زیادی از مردم از دیوار بالا رفتند.

در اروپای شرقی چه می‌گذرد؟

شان واکر

ماچِی گرابسکی از طبقه‌ی سی و دوم برج اولیویا استار در گدانسک، لهستان، به چشم‌انداز خیره‌کننده‌ی دریای بالتیک می‌نگرد. او می‌گوید: «بچه‌هایم هرگز دوران تاریک و مصیبت‌زده‌ی دهه‌ی ۱۹۸۰ را ندیدند. حالا خیلی‌ها اوضاع فعلی را بدیهی فرض می‌کنند.»

اروپا به انقلاب فرهنگیِ دیگری نیاز دارد

آندره ویلکنس

در سال ۱۹۸۹ میخائیل گورباچف از جمهوری دموکراتیک آلمان دیدار کرد و به رهبران این کشور هشدار داد که اگر تغییر نکنند، زیر پای تاریخ له خواهند شد. در آن زمان، من در برلین شرقی دانشجو بودم. تماشاخانه‌ها و کلیساها به تریبون اصلیِ دموکراسی واقعی تبدیل شدند. گروه‌های موسیقی راک سرود تغییر می‌سرودند و دیگر به سانسور حکومتی اهمیت نمی‌دادند.