تب‌های اولیه

سکوت دیگر بس است

اَلمودِنا کارّاسِدو، رابرت باهار

در اواخر نوامبرِ گذشته گروهی از نوجوانان اسپانیایی به سینمایی در مادرید رفتند که در آن جای سوزن انداختن نبود. وقتی فیلم شروع شد با توجه محض به داستان‌هایی درباره‌ی کشورشان گوش دادند که قبلاً هرگز نشنیده بودند. داستان‌‌ نوزادانی که در بدو تولد به زور از مادرانشان جدا شدند، داستان آدم‌های بی‌گناهی که پس از اعدام در قبرهای دسته‌جمعی به خاک سپرده شدند، داستان شکنجه و مبارزه‌ی نسل‌های متوالی‌ای که می‌خواستند پیش از به فراموشی سپرده شدنِ فجایعِ رخ‌داده، عدالت اجرا و از آنها اعاده‌ی حیثیت شود.

مدرنیته چگونه فراموش می‌کند؟

علیرضا اشراقی

زمانه‌ی غریبی است. خاطرات‌مان را برای روز مبادا ضبط می‌کنیم. مدام عکس و فیلم می‌گیریم. مدام می‌نویسیم. انباشته‌شان می‌‌کنیم در گوشی‌های کوچک همراه‌مان، در کارت‌ها و بسته‌های حافظه، در شبکه‌های اجتماعی. انبوهی از خاطره‌ بیرون انبار می‌کنیم. و اندکی خاطره درون‌مان و با ما می‌ماند. آیا بلایی سر حافظه‌ی ما آمده است؟ چرا ما گذشته را بیش‌تر و راحت‌تر از گذشته فراموش می‌کنیم؟

«سیاره‌ی دزدیده‌شده‌ی من»؛ جدال حافظه و فراموشی

فرحناز شریفی در گفت‌وگو با سپهر عاطفی

او سال‌ها در بازار و گوشه‌و‌کنار خیابان‌های تهران، فیلم‌های آرشیوی هشت میلیمتری را جمع‌آوری کرده و حالا در این فیلم با استفاده از این آرشیو و فیلم‌هایی که با دوربین موبایل گرفته، به بازگوییِ تاریخ غیررسمیِ پس از انقلاب پرداخته است.

میان تاریخ و آینده: مکان‌های خاطره؛ گفت‌وگو با شهلا شفیق

غزل صدر

مفهوم مکان‌های خاطره را پی‌یر نورا، مورخ و اندیشمند فرانسوی (متولد ۱۹۳۱، پاریس)، در دهه‌ی ۱۹۷۰ مطرح کرد. به‌گفته‌ی او، «مکان خاطره» ممکن است جایی واقعی باشد یا پدیده‌ای صرفاً ذهنی که خاطره در آن شکل می‌گیرد و ماندگار می‌شود و کارکردی «علیه فراموشی» به خود می‌گیرد.

آریل دورفمن؛ درس‌هایی از دوره‌ی گذار

هرمز دیّار

«مراقب باشیم که عدالت را با انتقام اشتباه نگیریم. در تصویر معوجی که در ذهن بشر شکل گرفته این دو مفهوم بسیار نزدیک‌اند. اما باید مدام به یاد داشت که یکی نیستند.» (آریل دورفمن)