تب‌های اولیه

نغمه‌ی قاهره

وئام التمامی

قاهره همچون غرّشی بی‌امان است. رگباری از بوق ماشین‌ها، موتورسیکلت‌هایی که با عجله در حرکت‌اند و می‌غرّند، و دسته‌دسته سگ‌های خیابانی که پارس می‌کنند، غرولند سر می‌دهند و در تعقیب کوچه پس‌کوچه‌های شهرند.

آزادی از قید احتیاج

دارن مک‌گاروی

مسئول عادلانه‌تر کردن جامعه برای طبقاتِ فرودست‌ کیست؟ رهبران سیاسی‌ای که احتمالاً هیچ قرابتی با تجارب مردم عادی ندارند؟ بازاری که سود برایش اولویت دارد و نه امنیت و رفاه این طبقه؟ یا اینکه خودِ این طبقات فرودست‌ بهتر می‌توانند منافع گروه‌های فرودست‌ را تأمین کنند؟

قرار بود که مدرسه خانه‌ی دوم باشد

سوما نگه‌داری‌نیا

سارا معلم مدارس دخترانه در سنندج است و همراه با عده‌ای از همکارانش یک مدرسه‌ی آموزش آنلاینِ خودگردان برای دختران در این شهر طراحی و راه‌اندازی کرده است. با او درباره‌ی این مدرسه و طرز کارِ آن گفتگو کرده‌ایم. «سارا» نام مستعاری است که برای حفظ امنیتِ او به کار می‌بریم.

گسترش فقر در ایران

همایون معمار

در مناطق مرکزیِ تهران هر دانه تخم‌مرغ پنج‌هزار تومان، هر کیلو مرغ با استخوان صدهزار تومان و هر کیلو گوشت گوسفند حدود ۴۲۰ هزار تومان به فروش ‌می‌رسد. این مواد خوراکی در مناطق شمالیِ تهران بسیار گران‌تر است.

شتابنده‌ی خشمِ سراسری؛ سهم محیط زیست در اعتراضات ایران

ناصر کرمی در گفتگو با محمد حیدری

اعتراضات در ایران عوامل متعددی دارد. تحلیل‌گران، بحران اقتصادی، فساد و ناکارآمدی حکومت و تبعیض سیاسی را به عنوان بخشی از این عوامل برشمرده‌اند. برخی کارشناسان نیز عوامل دیگری همچون بحران‌های محیط زیستی را زمینه‌ای برای شدت گرفتن نارضایتی‌ها می‌دانند. آقای ناصر کرمی، کارشناس محیط زیست و اقلیمشناس، در گفتگو با آسو ــ با نگاه ویژه به فاجعه‌ی ماهشهر ــ به این عوامل و نقش آن در اعتراضات پرداخته است.

خودکشی‌های خانوادگی در ترکیه نشانه‌ی جامعه‌ای ناامید است

الیف شفق

فاتح یکی از محافظه‌کارترین نواحی استانبول است. هفته‌ی قبل، بعضی از اهالی این ناحیه دیدند که یادداشتی به درِ آپارتمانی چسبانده شده است: «مواظب باشید! سیانور داخل خانه است. به پلیس خبر دهید. وارد نشوید.» نویسنده‌ی این یادداشت هر که بود، می‌خواست همسایه‌ها را از شرِ ماده‌ای خطرناک حفظ کند. وقتی پلیس رسید با چهار جسد روبه‌رو شد...

علم اقتصاد از فقرا و محیط ‌زیست چه می‌تواند بیاموزد؟

مصاحبه با مانفرد مکس-نیف

روزی در دهکده‌ای بومی درکشور پرو بودم. تمام روز باران شدیدی باریده بود و من در محله‌ی کثیفی ایستاده بودم. روبروی خود مردی را دیدم که در گل و لای باران ایستاده بود. در یک لحظه، نگاهمان به هم تلاقی پیدا کرد. من، از نامدارترین استادان اقتصاد در دانشگاه مشهور برکلی، به ناگاه دریافتم که...