اوائل دههی هفتاد شمسی و در جدال میان ادبیات جدی و ادبیات رسمی که از سوی حکومت تبلیغ میشد ادبیات سومی زاده شد که با یک تیر دو نشان زد. عام و خاص را مخاطب خود کرد و توانست به فروش بالایی برسد. بامداد خمار با این شگرد آغازگر نوعی از ادبیات عامهپسند شد که محصول پیوند ادبیات خاص و ادبیات عام بود و بعدها از آن به عنوان «ادبیات میانه» یاد شد.
اخباری که از ایران میرسد اغلب به نسل جوان این کشور مربوط میشود. اما از نسل قدیمیتر چه خبر، از زنانی که بعد از انقلاب در کشور ماندند و جنگیدند و سوختند و ساختند؟ به ملاقات گلی امامی مترجم میرویم، زنی که جمهوری اسلامی را به چالش کشید.
برای نویسندگان، «ما» و «آنها»یی وجود ندارد بلکه فقط انسانهایی وجود دارند با گفتهها و ناگفتههایشان. وظیفهی نویسنده اعادهی انسانیت به آنهایی است که انسانیتزدایی شدهاند. رمان مهم است چون در دیوار بیتفاوتیای که ما را احاطه کرده، روزنههایی کوچک ایجاد میکند. رماننویسان باید بر خلاف جریان آب شنا کنند و این ضرورت هیچ وقت مثل امروز آشکار نبوده است.
به نظر میرسد که اسمیت، این استادکار چیرهدست، خودش را کلاً از قید آرای رایج در این باره خلاص کرده است که رماننویس چگونه باید باشد یا چه کار باید بکند. هیچگونه اشراف کامل به کل اوضاع و هیچگونه تظاهر و وانمودی در کارش نیست. آدم احساس میکند که هرچه به خیال اسمیت خطور کرده، سرگرماش کرده و یا تحریکاش کرده، راه خودش را به آثار او باز میکند.
در سپتامبر سال جاری میلادی، امکلثوم محفوظ، دختر نجیب محفوظ، داستاننویس مهم مصر و ادبیات عرب که تا امروز تنها نویسندهی جهان عرب است که جایزهی نوبل ادبیات به او تعلق گرفته، خبر هیجانانگیزی را اعلام کرد. برای اولینبار مجموعهی داستانی تازهای از نجیب محفوظ منتشر خواهد شد؛ هجده داستان که محفوظ در دههی ۱۹۹۰ میلادی نوشت و تا حالا در گوشهای خاک خوردهاند.
هر سال «انجمن بینالمللی قلم» توجه جهانیان را به پنج نویسندهی ستمدیده جلب میکند تا شاید از آزار و اذیت و تهدید روزنامهنگاران و نویسندگان در سراسر دنیا بکاهد. امسال کارزار این انجمن به داویت آیزاک (محبوس در اریتره)، میروسلاوا بریچ وِلدوسیا (مقتول در مکزیک)، اولِگ سِنتسوف (محبوس در روسیه)، شهید العَلَم (بازداشتی در بنگلادش)، و وائِل عباس (محبوس در مصر) اختصاص دارد. نامهی آرونداتی روی به شهید العلم پیشتر در آسو منتشر شده است. آنچه در ادامه میخوانید نامههای چهار نویسندهی نامدار دیگر است.