سیاست سرکوب و مقابلهی حکومت ایران با بهائیان در هفتههای اخیر به حجم، وسعت و شدتی نگرانکننده رسیده است. این یادداشت به بعضی ریشههای تاریخی علل سرکوب بهائیان ایران میپردازد.
هدف جنبش بابی ورود ایران به ساحت اجتماعی و جهانی تازه، یک جهانبینی نوین و همچنین اندیشه و دنیایی جدید بود؛ دنیایی که تاریخی به شدت ظالمانه و جهانی به شدت ظلمانی در آن به پایان میرسد.
وهمن تأکید میکند که باب به گونهای «هدفمند و آگاهانه» در پی ایجاد آیینی نوین بود، آیینی که هر چند از ریشههای «سنت و باورهای اسلامی» گسسته بود و نمیخواست در «زیر چتر اسلام و قرآن» باقی بماند اما «ریشههایی قوی در فرهنگ ایران» و «باورهای دینی ایران پیش از اسلام» داشت.
نزدیک به ۱۷۰ سال پس از آن که باب در برابر جوخهی آتش قرار گرفت، شبح او همچنان بر فراز ایران در گردش است. روزی نمیگذرد مگر آن که در رسانههای دولتی، نیمهدولتی و شبهدولتی، بر بالای منابرِ مساجد و حسینیهها و حوزهها، در صفحات روزنامهها و... در شبکههای اجتماعی، از باب سخن نگویند. چرا این شبح ناپدید نمیشود؟
دیدار فائزه هاشمی با همبند پیشین بهائی خود، فریبا کمالآبادی، واکنشهای گستردهای در میان ایرانیان داخل و خارج از کشور در پی داشته است. آسو با چند تن از روشنفکران و فعالان بهائی و غیربهائی در این باب گفتوگو کرده است. در اولین مصاحبه بهیه نخجوانی، نویسندهی برجسته، از این دیدار و اهمیت آن میگوید.
دیدار فائزه هاشمی با همبند پیشین بهائی خود، فریبا کمالآبادی، واکنشهای گستردهای در میان ایرانیان داخل و خارج از کشور در پی داشته است. آسو با چند تن از روشنفکران و فعالان بهائی و غیربهائی در این باب گفتوگو کرده است. در اولین مصاحبه بهیه نخجوانی، نویسندهی برجسته، از این دیدار و اهمیت آن میگوید.