از مرکّب تا فوتوشاپ

شبنم میری

طراحی پوستر در ایران با شکل‌گیری پوسترهای سینمایی آغاز می‌شود. تحولات و پیشرفت سینمای ایران و بالطبع پوستر فیلم‌های آن علاوه بر این ترقی بازگوکننده‌ی تغییرات سیاسی اجتماعی محیط پیرامون خود نیز بودند. سینما و اجتماع در پیوندی تنگاتنگ روایت‌گر آمال و آرزوها و مصائب مردم این سرزمین‌اند.

مگر فرقی هم ‌می‌کند

احمد میرعلائی

این یادداشت که برای اولین بار در شماره‌ی ششم مجله‌ی گردون در سال ۱۳۶۹ منتشر شده است به مناسبت بیست‌وچهارمین سال‌گرد قتل زنده‌یاد احمد میرعلائی بازنشر می‌شود. احمد میرعلائی از جمله روشنفکرانی بود که در جریان معروف به قتل‌های زنجیره‌ای به اشکال فجیعی کشته شدند.

چگونه ثنویت دکارت سلامت ذهنی ما را از بین برده است

جیمز بارنز

در قرن هفدهم، ثنویت دکارتیِ ماده و ذهن راه‌حلی مبتکرانه برای مشکلی بود که زائد دانستنِ خدا ایجاد کرده بود. «اندیشه‌ها»یی که تا آن زمان به منزله‌ی «تصورات خدا» ذاتیِ طبیعت به شمار می‌رفت از شرّ سپاه ظفرمندِ علم تجربی نجات پیدا کرد و جای امنی در حوزه‌ای جداگانه به نام «ذهن» یافت. 

امپراتوری عثمانی، نسخه‌ی دوم؟

اَلِو اسکات

سقوط امپراتوریِ ۶۰۰ ساله‌ی عثمانی پایان دورانی شگرف از تنوع را رقم زد. این امپراتوری در نقطه‌ی اوج خود از مکه تا بوداپست، از الجزیره تا تفلیس و از بغداد تا کریمه امتداد داشت و میلیون‌ها نفر را از ادیان و اقوام مختلف به یکدیگر پیوند می‌داد. یک شهروند عثمانی ممکن بود...

جنسیت و بهروزی

ویکتوریا بیتمن

بدن زنان یکی از بزرگترین میدان‌های نبرد سیاسی در زمانه‌ی ما است. بدن زنان مسئله‌ای است که در اصل باید شخصی باشد اما سیاسی است.

آرا گولر، عکاس استانبول

سپهر عاطفی

آرا گولر به «چشم استانبول» و «عکاس استانبول» معروف بود و حالا یک سال پس از درگذشت او موزه‌ی هنر مدرن استانبول با همراهی موزه‌ی آرا گولر نمایشگاه عکسی از آثار این عکاس شهیر برگزار کرده است. این نمایشگاه که به عکس‌های او از استانبول اختصاص دارد، شامل تعدادی از وسایل شخصی‌اش، مثل دوربین لایکای او، نیز هست.

 

مجله‌ی دانشگاهی «آرنت‌پژوهی»

مهدی خلجی

هانا آرنت هم در زندگی سرگذشتی غریب داشت و هم، میراث وی، از پسِ مرگ، سرنوشتی نادر یافت. در زمان حیات، طرز فکر فلسفی، سبک زندگیِ حرفهای و منش شخصی‌‌ از او یک یهودی مطرود (pariah) ساخت. حتی تا دو سه دهه پس از درگذشت آرنت...

وطن دوگانه‌ی ما

احسان یار‌شاطر

ما دوگونه وطن داریم. یکی آن‌که میان دریای مازندران و خلیج فارس قرار دارد، با کوه‌های بلند و رودهای کم‌آب و صحراهایی فراخ و ریگزارها و شوره‌زارهایی گرم و خشک و بیشه‌هایی که از چند قرن پیش، باز رو به کاستی داشته است و درختانی که نسل بسیاری از آنها را تبر زغال‌گران و ارّه‌ی تخته‌سازان...

آیا می‌توان از جنایت‌های ملی عبرت گرفت؟

الکس کلارک

وقتی دوستان آلمانی سوزان نایمَن فهمیدند که او سرگرم نگارش کتابی با عنوان درس گرفتن از آلمانی‌ها است، خندیدند. «آنها به من گفتند: نمی‌توانی کتابی با این عنوان منتشر کنی. هیچ چیزی از آلمانی‌ها نمی‌توان یاد گرفت؛ ما خیلی دیر به فکر جبران مافات افتادیم و چندان کاری هم نکردیم.»

الیف شفق: هر چه اوضاع ناگوارتر شود، خوردن ناهاری لذت‌بخش اهمیت بیشتری پیدا می‌کند

تیم ادمز

شفق تأکید دارد که آشپز خوبی نیست اما عاشق غذا خوردن و خواندن و نوشتن درباره‌ی آن است. می‌گوید «مردم می‌گویند در رمان‌هایم بیش از اندازه به غذا اشاره می‌کنم ...» اما دلیل خوبی برای این کار وجود دارد ــ یکی از بهترین استدلال‌ها علیه ...

یک شهروند خوب باید کمى سواد آمارى داشته باشد

دیوید اشپیگل‌هالتر

در تبلیغات کارزار خروج از اتحادیه‌ی اروپا، تصویرى از اتوبوس قرمز بزرگى به نمایش گذاشته شد که بر روى آن این پیام نوشته شده بود: «ما هفتهاى ۳۵۰ میلیون پوند به اتحادیهى اروپا مىدهیم ــ بیایید این پول را خرج خدمات درمانى ملى خودمان کنیم.» این ادعاى مطرح شده روى اتوبوس تا چه اندازه موثق است؟

اولگا توکارچوک: ادبیات باید تأمل‌برانگیز باشد

میخال گوستکیویچ

اولگا توکارچوک نه تنها نویسنده‌ای نامدار بلکه فعالی سیاسی است و به دفاع از حقوق زنان و اقلیت‌های جنسی شهرت دارد. آن‌چه در ادامه می‌خوانید برگردان گزیده‌هایی از گفت‌وگوی دویچه‌وِله با این برنده‌ی نوبل ادبیات است.

ذهن آشفته‌ و همسایه‌ی ما

محمد حیدری

در ینگه دنیا، پیرمردی دوست‌داشتنی و اهل شیراز بود که در شهری کوچک از توابع ایالت نیویورک نزدیک خانه‌ی ما زندگی می‌کرد. در آن شهر کوچک، که تعداد ایرانیان زیاد نبود، لطف او شامل حال ما هم شده بود و گاه به دیدارش می‌رفتیم و او نیز به خانه‌ی ما می‌آمد...

تاریخ بورِک

الکساندر لی

بورِک، به رغم ادعای مدیحه‌سرایان امپراتوری، نه مختص عثمانی بود و نه خاص پایتخت. برای قرن‌ها، بورِک غذای ایلیاتی‌ها و کوچ‌‌نشینان بود. بر روی آتش اردوگاه‌ها پخته می‌شد و از پکن تا بارسلون، از مودنا تا مغرب در کوله‌پشتی‌ها حمل می‌شد. با وجود آن که به سفره‌ی خان‌ها و شاهان راه یافته بود اما شاهدی بر نسل‌ها مهاجرت، کشورگشایی و جابه‌جایی بود.

با من به آزادی بیا

مریم حسین‌خواه

آنقدر هم به سیگار کشیدن زنان حساس بودند که حتی یک بار نی‌ای که دست یک دختر بود را با سیگار اشتباهی گرفتند و با بی‌سیم آمدند بالای سرش که «در دوربین دیده‌اند سیگار دستته» هرقدر هم که دخترک گفته بود سیگار نیست و نی است، جواب شنیده بود...

همه‌ی ایران‌ها

صفحه‌ی ویژه‌ی همه‌ی ایران‌ها برای طرح پرسش‌های بنیادی درباره‌ی ایران و چشم‌اندازهای گوناگونی است که هر یک از ما برای آینده‌ی ایران داریم. هدف این است که ببینیم دیدگاه‌ها و آرزوهای پراکنده‌ی ما چه امکانی برای هم‌زیستی دارند، و چه توان و تجربه‌هایی از گذشته‌ی ایران به کار امروز ما خواهد آمد.