نقش ر. اعتمادی در شکلگیری دوران طلایی موسیقی پاپ فارسی
امیر بهاری
در اواخر دههی ۱۳۳۰ و اوایل دههی ۱۳۴۰، گروههایی در ایران شکل گرفتند که کارشان بازخوانی یا بهاصطلاح «کاور کردن» موسیقیهای پاپ، و بهویژه موسیقی راک اند رول انگلیسی، بود.
در اواخر دههی ۱۳۳۰ و اوایل دههی ۱۳۴۰، گروههایی در ایران شکل گرفتند که کارشان بازخوانی یا بهاصطلاح «کاور کردن» موسیقیهای پاپ، و بهویژه موسیقی راک اند رول انگلیسی، بود.
۱۵ اوت ۲۰۲۱، زمانی که اشرف غنی حکومت را به طالبان واگذار کرد در ادارهی کارم، واقع در ارگ کابل، غافلگیر شدم.
دامنهی سیاستهای جمهوری اسلامی تنها به ایران ختم نشده و افغانستان هم از این سیاستها متأثر بوده است.
جوامع مدرن بر سر نوعی رواداریِ نصفه و نیمه به توافق رسیده و پذیرفتهاند که در محدودهی نظم عمومی، مردم میتوانند هر مناسکی را که مایلاند به جای آورند زیرا هیچیک از این اقدامات بر نحوهی تصمیمگیریهای مهم یا نظم زندگیِ مدنی و شخصیشان تأثیری نخواهد داشت.
نقش طبقهی کارگر در تحولات اخیر ایران چیست و توان مبارزاتی این طبقه نسبت به گذشته کاهش یا افزایش یافته است؟ آیا معنای طبقهی کارگر و اساساً بافتار طبقاتی در ایران در چند دههی گذشته تغییر کرده است؟ دگرگونی در طبقهی کارگر از چه نوعی است؟ آیا طبقهی کارگر همان ثقل و سنگینی گذشتهی خود را همچنان در تحولات امروز ایران حفظ کرده است؟ چشمانداز جنبشهای اعتراضی و مطالبهگرایانهی کارگران بیکار در ایران چیست؟
«وظیفهی نویسنده این است که حقیقتِ هولناک را بیان کند، و مسئولیتِ مدنیِ خواننده آن است که این حقیقت را بیاموزد. روگرداندن، چشم فروبستن و نادیده گرفتن، چیزی نیست جز اهانت به خاطرهی جانباختگان.» (واسیلی گروسمن، جهنم تِرِبلینکا، ۱۹۴۴).
غذا پختن برای دوستان، مراقبت از فرزند کسی برای چند ساعت، انجام کارهای نجاری در مقابل یک ساعت ماساژ، پرورش گیاهان جلوی پنجره یا کاشت سبزیجات در باغچه. اینها همگی نمونههایی از مراقبت و نگهداریاند و کار محسوب میشوند... بهشرط آنکه رابطهمان را با آنها تغییر دهیم.
مدتی در شرکت نفت انگلیس و ایران بودم و در آنجا کارهای اداری و حقوقی انجام میدادم. بعد از آنکه نفت ملی شد، در شرکت ملی نفت اول بهعنوان مشاور حقوقی کار میکردم، بعد عضو هیئتمدیره شدم و بعد هم در حدود شش سال قائممقام رئیس هیئتمدیره بودم. بعد به دبیرکلی اوپک انتخاب شدم.
آیا امید همیشه چیز خیلی خوبی است؟ آیا امید نوعی بزدلیِ اخلاقی نیست که به ما اجازه میدهد از واقعیت بگریزیم و درد و رنجِ بشر را طولانیتر کنیم؟
مفهوم مکانهای خاطره را پییر نورا، مورخ و اندیشمند فرانسوی (متولد ۱۹۳۱، پاریس)، در دههی ۱۹۷۰ مطرح کرد. بهگفتهی او، «مکان خاطره» ممکن است جایی واقعی باشد یا پدیدهای صرفاً ذهنی که خاطره در آن شکل میگیرد و ماندگار میشود و کارکردی «علیه فراموشی» به خود میگیرد.
اولینباری که نام مهوش و فریبا را در جایی غیر از اخبار شنیدم، راهروهای بند ۲۰۹ زندان اوین بود. پیش از آن، ما در «کمیتهی گزارشگران حقوق بشر»، اخبار بازداشت و زندانی بودنِ آنها را پوشش میدادیم. اما در خرداد سال ۸۸ در سلولی بسیار نزدیک به آنها در همان بند بودم.
آنچه در ادامه میخوانید، بخشی از تأملات تابستانی، اولین کتابی است که هاول نه بهعنوان روشنفکری دگراندیش بلکه در مقام نخستین رئیسجمهور چکسلواکیِ پساکمونیست نوشت.
امروز یکی از چالشهای بزرگ هنرمندانی که به جنبش «زن، زندگی، آزادی» احساس تعهد میکنند مسئلهی اجرای کار هنری و کسب درآمد بدون رعایت بایدونبایدهای «وزارت ارشاد» است؛ به بیان دیگر، مسئلهی خلق و، مهمتر از آن، ارائهی اثری هنری بدون «مجوز».
شاید از ذهنتان بگذرد که اگر سوزان سانتاگ زنده بود، دربارهی اوضاع سیاسی فعلیمان چه فکر میکرد. کتاب تازهی دربارهی زنان که مجموعهی نوشتهها و مصاحبههای او در دههی ۱۹۷۰ دربارهی فمینیسم و زنان است جنبهها و وجوهی از عقاید او را به ما نشان میدهد.
قاضی ربیحاوی اهل آبادان است و اولین کتابش دربارهی جنگ را، که نخستین اثر ضدجنگ در ادبیات داستانی ایران است، در همان ماههای آغازین جنگ زیر بمب و خمپاره در شهرش نوشت.
در آوریل ۲۰۲۳ ولادیمیر کارا-مورزا، فعال حقوق بشر و سیاستمدار مخالف حکومت روسیه، به جرم مخالفت با جنگ اوکراین به ۲۵ سال زندان محکوم شد.
در اوایل دههی ۱۹۸۰، یعنی در واپسین سالهای حیات اتحاد جماهیر شوروی، طنزپردازی اهل روسیه سعی کرد که آیندهی سرزمین خود را به تصویر کشد. او رئیس حکومتی را به تصور درآورد که پیشتر در کاگب پلههای ترقی را پیموده بود.
فاتحان و جبارانِ داخلی ترجیح میدهند که خود را نیکوکار بنمایانند و نیتِ حقیقی خود را آشکار نکنند، و مدعی شوند که هدایایی همچون آزادی، رفاه و مدنیت را به ارمغان آوردهاند و خواهان غنائمِ جنگی و باج و خراج نیستند. در مجموع، هیئتهای سیاسی و دینی معمولاً در پی القاء و ترویج همان چیزی هستند که روبِرتو توسکانو و رامین جهانبگلو ــ با الهام از رسالهی پانصد سال قبلِ اتیِن دو لا بوئِسی ــ «بردگی اختیاری» میخوانند.
گذشت نزدیک به نُه ماه از خیزش گستردهای که غریبکشی مهسا امینی برانگیخت، به زایشی نینجامید که نام کردی او، ژینا، از ریشهی «ژین»، زندگی، مژدهبخش آن میتوانست و میتواند باشد... یعنی از «آزادی» که همآیی زن و زندگی، ژن و ژیان، زایش آن را نوید میدهد، تا کنون تنها «ژان» به کف آمده است که به کردی درد و همچنین دردِ زایمان معنا دارد. و این دردِ زایمانِ بینوزاد را آگاهی از قَدَر بودن حریف و قَدَراندازیاش دو چندان میسازد.
در روسیه پرسش اصلی با پرسشهای طرحشده در ادبیات کلاسیک روسیِ قرن نوزدهم ــ چه کسی مقصر است؟ چه باید کرد؟ ــ فرق دارد. پرسش اصلی این است: تزارِ حاکم، واقعی است یا جعلی؟
در صنعت زیبایی، آنجا که زنان و دختران زیر یوغ ایدئالهای جسمانیِ غیرواقعی قرار دارند، برندها «سفیران اعتمادبهنفس» را استخدام میکنند تا این احساس را به زنان القا کنند که با تغییر ظاهرشان میتوانند اعتمادبهنفس خود را افزایش دهند.
چیماماندا انگوزی آدیچی برندهی جایزهی انجمن ملی منتقدان کتاب آمریکا در سال ۲۰۱۴ و یکی از صد زن برگزیدهی بیبیسی در سال ۲۰۲۱ است. آنچه میخواندید برگردان گزیدهای از سخنرانی او در «سخنرانیهای ریث» در سال ۲۰۲۲ است.