تب‌های اولیه

اکنون اروپای مرکزی کجاست؟

تیموتی گارتون اش

چهار دهه‌ی قبل، میلان کوندرا جُستاری درباره‌ی اروپای مرکزی نوشت که به یکی از موثرترین مداخله‌های سیاسیِ رمان‌نویسانِ معاصر تبدیل شد. این واقعیت که پارسال این جستار دوباره در قالب یک کتاب منتشر شد گویای تأثیر ماندگارِ آن است.

کافه‌های روشنفکریِ تهران

سیروس علی‌نژاد

چراغ کافه‌های روشنفکری توسط گروه ربعه روشن شد و روشنفکرانِ بعدی آن را فروزان ساختند. صادق هدایت در میان روشنفکران ربعه و غیر ربعه شمع فروزانِ جمع بود.

شعر فروغ، شعر زندگی و اندیشیدن

نسیم خاکسار

زن در مجموعه شعرهای دیوار و اسیر هنوز ساخته نشده بود. به زبان خودِ فروغ، شاعر هنوز نیاموخته بود که چگونه باید به دنیا نگاه کند.

اختلاف نظر هاول و کوندرا بر سرِ چه بود؟

مت ولچ

کوندرا، که هفت سال بزرگ‌تر بود، از اواخر دهه‌ی ۱۹۵۰ یکی از مشوّقان اصلیِ بلندپروازی‌های روشنفکرانه‌ی هاول به شمار می‌رفت. اما این معلم و شاگرد بر سرِ بهترین روش‌ مقابله با کمونیست‌ها درگیر منازعه‌ی تلخِ ۲۵ساله‌ای شدند.

راجر اسکروتن: روشنفکر چپ، کشیشی بدون خدا است

اوژنی باستیه

یک فرد راست‌گرای معمولی (مثل من) این احساس را دارد که به چیزی که به او به ارث رسیده است تعلق دارد: به یک ملت، به یک دین، به عادات و رسوم، و به یک خانواده. این‌ها حوزه‌ی عشق ورزیدن هستند. اما چپ ویژگی‌های متفاوتی دارد. چپ هویت خود را با تعلق توضیح نمی‌دهد بلکه با تجاربی توضیح می‌دهد که آزادی را افزایش می‌دهد و حقوقی برابر به همه عطا می‌کند.

دیده‌بانان: چه بر سر روشنفکران مسیحی آمد؟

الن جِیکابز

پیش از دهه‌ی 1960 روشنفکران مسیحی آمریکایی در حوزه‌ی عمومی فعال و سرشناس بودند اما امروز تقریباً ناپدید شده‌اند. علل افول آنها چه بود، چه بر سرشان آمد، آیا امکان دارد که دوباره سربرآورند، و آیا ظهور دوباره‌ی آنان مطلوب خواهد بود؟