تب‌های اولیه

ایران برای من گذشته‌ای است که همواره در حال، جریان دارد

مینا خانی

ایران برای من بعد از حدود ۱۶ سال مهاجرت و تبعید گذشته‌ای است که همواره در حال، جریان دارد. گذشته‌ای که دیگر دسترسی مستقیم به آن ندارم. ایران مطلوب من، ایرانی است که همه‌ی ایرانیان و همه‌ی کسانی که آینده و زندگی خود را در آن می‌یابند و جستجو می‌کنند، حتی اگر «ایرانی» نباشند، به آن دسترسی داشته باشند. 

«عدالت» واقعاً به چه معناست؟

پل بلومفیلد

با اینکه عادل بودن برای همه‌ی ما در زندگی‌های شخصی‌مان اهمیت دارد، وقتی کسانی را در نظر می‌گیریم که در موقعیت قدرت هستند، این فضیلت اهمیت بسیار بیشتری می‌یابد. ما به رهبرانی نیاز داریم که عشق به عدالت آنها را به پیش راند، نه صرفاً خود‌بزرگ‌نمایی. رهبری کردن بدون یک قطب‌نمای اخلاقی درونی که به شکلی قابل اعتماد جهت عدالت را نشان دهد، به سوء استفاده از قدرت منجر می‌شود.

نسرین ستوده؛ مبارزه با ستم یا دشمنی با ستمگر؟

پویا موحد

چرا نسبت به گروهی از فعالان مدنیِ ایران که به مقاومتِ بدون خشونت اعتقاد دارند، کسانی مانند نسرین ستوده، نرگس محمدی، عبدالفتاح سلطانی و صدها فعال مدنیِ دیگر، واکنش‌های خارج از تناسبی دیده می‌شود؟ فعالان مدنی چگونه در به چالش کشیدن علنی و هم‌چنان سازنده‌ی ساختار مزمن سرکوب در اجتماع موفق میشوند؟

ادیان جدید آمریکا

اندرو سالیوان

علم نمی‌تواند جایگزین دین شود. علم به ما نمی‌گوید که چگونه زندگی کنیم، یا زندگی درباره‌ی چیست؛ علم می‌تواند فرضیه‌هایی و توضیحات مقدماتی اولیه‌ای فراهم کند اما هرگز معنایی نهایی در بر ندارد. هنر می‌تواند راه فراری از دل‌مردگی‌های زندگی روزمره‌ی ما فراهم آورد، اما باز تحسین هنر عالی یا موسیقی در نهایت جلوه‌ای از شگفتی و تأمل است و معنایی ضمنی درباره‌ی اخلاق یا زندگی در بر ندارد.

هنوز برای محاکمه‌ی اسد دیر نشده است

ناتالی نوگرد

باید امیدوار بود که روزی بشار اسد، دیکتاتور آدم‌کشِ سوریه، و سرسپردگان و حامیانش به دست عدالت سپرده شوند. در این مورد، خبرهای خوبی به گوش می‌رسد: اخیراً سه مأمور اطلاعاتیِ سوریه به ظن دست داشتن در شکنجه‌ در آلمان و فرانسه بازداشت شده‌اند. این اولین بار است که چنین اتفاقی رخ می‌دهد. علاوه بر این، ده‌ها شکایت کیفری و قرارِ بازداشت در بعضی از کشورهای اروپایی، از جمله سوئد و اتریش، صادر شده است.

منشور کوروش و دلالت‌هایش

ایرج قانونی

کوروش در همان سطور اولیه «همدلی» خود را به مثابهی «هم‌‌نوع» به مردم بابل نشان می‌دهد و با بیان عواطف انسانیِ خود در مقابل درد و رنج و درون غم‌انگیز بابل با مردم همدردی می‌کند. پیداست که این سیاستِ نزدیک شدنِ انسانی به شکست‌خوردگان کار فرمانروایی او را آسان‌تر می‌کند اما مگر همدردی سنگ بنای حقوق بشر مدرن نیست!

سکوت دیگر بس است

اَلمودِنا کارّاسِدو، رابرت باهار

در اواخر نوامبرِ گذشته گروهی از نوجوانان اسپانیایی به سینمایی در مادرید رفتند که در آن جای سوزن انداختن نبود. وقتی فیلم شروع شد با توجه محض به داستان‌هایی درباره‌ی کشورشان گوش دادند که قبلاً هرگز نشنیده بودند. داستان‌‌ نوزادانی که در بدو تولد به زور از مادرانشان جدا شدند، داستان آدم‌های بی‌گناهی که پس از اعدام در قبرهای دسته‌جمعی به خاک سپرده شدند، داستان شکنجه و مبارزه‌ی نسل‌های متوالی‌ای که می‌خواستند پیش از به فراموشی سپرده شدنِ فجایعِ رخ‌داده، عدالت اجرا و از آنها اعاده‌ی حیثیت شود.

من‌ام کوروش، شاه شاهان

ایرج قانونی

نیروی دفاعیِ متن، هر متنی، در انتشارِ هرچه وسیع‌تر، و نه هماره سریع‌ترِ، آن است. اما در عین حال، می‌توان گفت متنی که مردمان آن را متعلق به خود می‌دانند، یعنی «نوشته‌ای برای همه» برای انتشار وسیع بخت‌یارتر است. به عبارت دیگر، این درونِ متن است که به بیرونِ آن چنین قدرتی را می‌دهد. غنای متن، انسانی بودن آن، چنین می‌کند.