از آزارهای جنسی تا خشونتهای ناموسی:
مریم فومنی
سالی که گذشت بیش از هرچیزی سال شکسته شدن سکوت زنان در ایران بود. شکسته شدن سکوت دربارهی آزارهای جنسی، خشونتهای ناموسی و حتی خشونت خانگی که در دوران کرونا شدیدتر از قبل شد و انکارش را ناممکن کرد.
سالی که گذشت بیش از هرچیزی سال شکسته شدن سکوت زنان در ایران بود. شکسته شدن سکوت دربارهی آزارهای جنسی، خشونتهای ناموسی و حتی خشونت خانگی که در دوران کرونا شدیدتر از قبل شد و انکارش را ناممکن کرد.
هر بار که کسی تجربهاش از آزار جنسی و تجاوز را روایت میکند، یکی پیدا میشود که در آن میان از او بپرسد: «خب چرا شکایت نکردهای؟ مگه مملکت قانون نداره؟»
«گذر عاشقانهی عمر» نوشتهی خدیجه مقدم، فعال حقوق زنان و محیطزیست، بیش از هر چیز مروری بر حرکتها و جنبشهای اجتماعیای است که در چهل سال اخیر، مبانی جامعهی مدنی ایران را بنا نهادهاند.
سالهاست که هر چند روز یک بار در یکی از شهرهای ایران، آفتاب نزده، مأموران زندان، یک نفر، گاهی چند نفر و گاه حتی چند ده نفر را چشمبند میزنند، به پای چوبهی دار میبرند، چند پله بالاتر از زمین روی یک بلندیِ کوتاه، طناب را دور گردنشان میاندازند و چند دقیقهی بعد، گاه در سکوت حیاط زندان، گاه در میان هلهله یا بهت جمعیتی که در میدان شهر دور چوبهی دار جمع شدهاند، زیر پایشان را خالی میکنند.
چرا بعد از این همه سال، الان میگوید که به او تجاوز شده؟ چرا روایتش از آزارجنسی انسجام ندارد؟ خودش هنوز شک دارد که تجاوز بوده یا فقط آزار جنسی، ما چطور مطمئن باشیم که اتفاقی افتاده؟ چرا مدام میگوید که قربانی نیست، مگر به او تجاوز نشده؟ اینها فقط بخشی از سؤالهایی است که بعد از هر روایتی از تجاوز و آزار جنسی مطرح میشود.
چرا در ایران آمار اعدام یکی از بالاترینها در جهان است؟ آیا این اعدامها توجیه فقهی دارد؟ مبانی حقوقی اعدام و قوانین کیفری در ایران چیست؟ اینها از جمله سؤالاتیست که در گفتگو با مهدی خلجی، پژوهشگر دینی، و شادی صدر، حقوقدان و وکیل دادگستری مطرح کردهایم.
حرف زدن از خشونت خانگی علیه زنان در ایران، تکراری شده است. زخم ناسوری است که درمانش نیازمند قانونی برای مجازات خشونتگران و نهادهایی برای حمایت از خشونتدیدگان است. واکنش قانونگزاران و مجریان قانون اما انکار این خشونتها و پاک کردن صورت مسئله است.
جنبش زنان ایران، که بذر آن همزمان با انقلاب مشروطه کاشته شده، در دورههای مختلف تاریخی اصلیترین مطالبهاش تغییر وضعیت حقوقی زنان در ساختار سیاسی حاکم بوده است.