شعر، پادزهر ناسیونالیسم هندو
theguardian
ورزشگاه هاکیِ دهلی از چهاردهم تا شانزدهم دسامبر گذشته میزبان «جشنِ ریخته»، جشنوارهی فرهنگی اردو بود. حدود 100 هزار زن و مرد از سنین و طبقات گوناگون به این ورزشگاه رفتند تا از برنامههای شعرخوانی، میزگردهای بحث و گفتوگو، و غرفههای آشپزی و خطاطی دیدار کنند. محبوبیت این جشنواره بازتاب ارج و قربی است که مردم برای شعر اردو قائلاند. خیزش ملیگرایی هندو به تجدید حیات سنت «شاعری» در دهلی انجامیده است، سنتی که از نظر تاریخی با سیاست مقاومت گره خورده است.
در جشنواره، در حالی که مردم جلوی پوستر «عاشق اردو هستم» سلفی میگیرند، شوییتا، یک دانشجوی 20 ساله، میگوید به عقیدهی او شعر اردو میتواند مردم را متحد کند. او میگوید، «ما جوانانِ اوایل هزارهی جدید خیلی به شعر اردو علاقه داریم، هم به خاطر وجه رمانتیک آن و هم به خاطر وجه مبارزاتیاش. ما دنبال کتابهای شعر اردو میگردیم، ویدیوهای شعرخوانی را در یوتیوب میبینیم و به آوازهای اردو گوش میکنیم. ما میخواهیم ابراز وجود کنیم و حدیث نفس بگوییم، و شعر اردو شکل زیبایی از ابراز وجود است.»
شعر در هند از دیرباز در خدمت اهدافی ورای هنر یا سرگرمی بوده است. در سراسر تاریخِ این کشور از آن برای متحد کردن جوامع و مبارزه با ظلم و ستم استفاده کردهاند؛ در دوران مبارزهی هند با سلطهی بریتانیا شعر ناسیونالیستی و میهنپرستانه مظهر وحدت و نماد همگرایی بود. اما اکنون شعر اردو به نوعی ابراز مخالفت با ناسیونالیسم هندو تبدیل شده، ناسیونالیسمی که «باهاراتیا جاناتا پارتی»، حزب نخست وزیر فعلی، نارندرا مودی، به آن دامن زده است. این حزب دستراستی همواره ارزشهای هندو را معیار «هندیبودن» شمرده است. در دوران نخست وزیریِ مودی اقدامات خشونتبار علیه اقلیتهای دینی، از جمله مسلمانان، و طبقات پایین جامعه، از جمله نجسها، در بعضی از ایالتهای شمالی مثل اوتار پرادش و بیهار افزایش یافته است.
روایت ملیگرایی هندو عامل طرد و تفرقه است اما شعر میتواند مایهی اتحاد باشد. بیش از 50 میلیون هندی به زبان اردو حرف میزنند اما در هند این تصور نادرست وجود دارد که اردو زبان بیگانگان، یعنی مسلمانان و پاکستانیها است. با وجود این، در واقع قرنهاست که اکثر اهالی شمال هند به زبان هندوستانی حرف میزنند که ترکیبی از زبانهای هندی و اردو است. به نظر هواداران شعر اردو، اهمیت نمادین این زبان حاکی از آن است که میتوان به کمک آن مردم کشور را با یکدیگر متحد کرد. آبیناندیتا ماتور، مشاور فرهنگی دولت دهلی، میگوید، «اردو زبان دهلی است. اردو نماد فرهنگ مختلط دهلی است که ما به شدت به آن عقیده داریم، اردو نماد هماهنگی، زیبایی و دگراندیشی است.»
در گوشه و کنار هند، شاعران اردو زبان، در محلهایی به وسعت یک ورزشگاه برای «مشاعره» دور هم جمع میشوند. افزون بر این، آنها در جلسات خودمانیتری به نام «نشست» در چایخانههای کوچک «دهلی قدیم»، محلهی تاریخی و از نظر دینی متنوع پایتخت هند، شرکت میکنند.
در تهِ یکی از این چایخانهها دو پسربچه به سخنان مردی گوش میکنند که شعری با این مضمون میخواند: «اگر سکولارهایی مثل ما نبودند، هند هرگز متحد نمیشد.» شش مردی که اطراف او نشستهاند به نشانهی توافق سری تکان میدهند و در پاسخ به این شعر، که در اصل سرودهی شاعر نامداری به نام عرفان عزمی است، اشعاری به زبان اردو میخوانند. این اشعار موضوعات گوناگونی، از روابط انسانی گرفته تا بمبگذاری انتحاری، را دربرمیگیرد.
theguardian
این نشست را ابوسفیان، برنامهریز رویدادهای فرهنگی، برگزار کرده است. او در حالی که سرگرم رانندگی در هزارتوی خیابانهای شلوغ و باریک دهلی قدیم است، شعر اردو را عامل اصلی کاهش اختلافات در این جامعه میخواند، جامعهای که اقلیتهایش چهار سال گذشته را در بیم و هراس گذراندهاند. او میگوید، «اگر احساس کنید که دولت به شما ظلم میکند به رسانه نیاز دارید. شعر پادزهری است که به مردم خبر میدهد در جامعه عیب و نقصی وجود دارد و باید آن را برطرف کرد.»
در شبکههای اجتماعی، از فیسبوک گرفته تا پینتِرِست، جوانان با استفاده از هشتگهایی مثل «#شعر» و «#شعر اردو» اشعار خود را با یکدیگر در میان میگذارند، و انیمیشنهای طنزآمیز کانال یوتیوبیِ «خیلی شاعرانه» را تماشا میکنند. این هفته، هشتگ «#اسمم به اردو» در توئیتر هندیزبان رواج یافت و کاربران به نشانهی مخالفت با ترولهای دستراستی، نام خانوادگی خود را به زبان اردو نوشتند. (بسیاری از کاربران پاکستانی هم به نشانهی همبستگی با همسایگان خود نامشان را به زبان هندی نوشتند.)
ویدیوهای بعضی از جلسات شعرخوانی را میلیونها بار در یوتیوب دیدهاند. تا سال 2017 کسی حسین حیدری، یک حسابدار سی و چند ساله، را نمیشناخت اما پس از انتشار شعری از او در یوتیوب نامش بر سر زبانها افتاد. مضمون شعر او، «مسلمان هندی» چنین است: «به من زُل نزن/ من نه یک چهره بلکه صد چهره دارم/شخصیتم صد لایه دارد، من داستانی هستم که با صد قلم نوشته شده است/ من همان قدر هندیام که مسلمانام»). اکنون دهها هزار نفر در جلسات شعرخوانی شاعر جوان، عمران پراتاپگَری، شرکت میکنند. پراتاپگری، که به سرودن اشعاری با مضامین معنوی و ضددولتی شهرت دارد، گفته است که شاید در انتخابات سراسری سال 2019 نامزد نمایندگی مجلس شود.
اما شعر اردو از یک جهت در گذشته گیر کرده است: به طور تاریخی، از ورود زنان به عرصهی شعر جلوگیری شده و سنت مردسالاری همچنان پابرجا مانده است. عذرا نقوی، یک شاعرهی کهنهکار، این هنر را از مادرش یاد گرفت، مادری که روبنده میپوشید تا بتواند دزدانه از خانه بیرون برود و در مشاعرهها شرکت کند زیرا شعرخواندن زنان تابو بود. حتی امروز هم زنان و مردان شاعر معمولاً در جلسات جداگانهای شرکت میکنند-سنتی که نقوی خواهانِ تغییر آن است-و زنان شاعر اغلب در اشعار خود جانب احتیاط را رعایت میکنند. نقوی میگوید، «من در اشعارم از مبارزه و واقعیتهای زندگی حرف میزنم. اما بسیاری از زنان شاعر فقط دربارهی عشق شعر میسرایند و به موضوعات مهمتر نمیپردازند.»
اخیراً ابوسفیان جلسهی مشاعرهای در دهلی برگزار کرد که در آن چند هنرمند داستان کوتاه اردویی را در قالب شعر تعریف کردند: دو دوست دوران کودکی، یکی هندو و دیگری مسلمان، در هنگام جدا شدن هند و پاکستان به دشمن یکدیگر تبدیل میشوند اما بعدها میفهمند که اگر مثل دو دوست «در آشتیِ دینی با هم زندگی کنند»، خوشبختترند. حتی چنین داستان سادهای هم مخاطبان را به گریه انداخت. ابوسفیان میگوید، «در دوران جدا شدن هند و پاکستان، دولت ]استعماری[ تفرقه میانداخت و حکومت میکرد. دولت کنونی هم دارد همین کار را انجام میدهد.»
برگردان: عرفان ثابتی
آلیس مککول روزنامهنگار و تهیهکنندهی فیلمهای مستند است. تمثیل حسین کارشناس شبکههای اجتماعی است. آنچه خواندید برگردان این نوشتهی آنها با عنوان اصلی زیر است:
Alice McCool and Tamseel Hussain, ‘Poetry is the antidote: in fight against Hindu nationalism, India turns to verse’, The Guardian, 11 January 2019.