یافتههای تکاندهندهی جدید دربارهی پیامدهای زیانبار استفاده از انرژی هستهای
theguardian
در ۲۶ آوریل ۱۹۸۶، یوری ایزرائِل، وزیر آبوهواشناسیِ شوروی، تصمیم اسفباری گرفت. چند ساعت قبل، نیروگاه هستهای چرنوبیل منفجر شده بود و ایزرائل باید مواد رادیواکتیو منتشرشده از آن را ردیابی میکرد و از بین میبرد. چهل و هشت ساعت پس از این حادثه، یکی از دستیارانش نقشهای اجمالی را به او تحویل داد. روی این نقشه پیکانی از این نیروگاه هستهای به طرف شمال شرقی کشیده بودند که هر چه جلوتر میرفت عریضتر میشد و بر فراز بلاروس به جریان هوایی به پهنای 10 مایل تبدیل میشد که در حال حرکت به سوی روسیه بود. اگر تودهابرهای رادیواکتیوی که به آهستگی حرکت میکرد به مسکو میرسید و با جبههی هوای توفانیِ بهاری برخورد میکرد ممکن بود میلیونها نفر آسیب ببینند. ایزرائل تصمیمِ آسانی گرفت. باید این تودهابرها را به بارش وامیداشت.
بنابراین، همان روز تکنیسینها گلولههای توپ را به یدید نقره مجهز کردند. خلبانانِ نیروی هوایی شوروی بمبافکنهای تییو-16 را به پرواز درآوردند و بعد از یک ساعت به چرنوبیل رسیدند. آنها این تودهابرهای سیاه ضایعات هستهای را 200 کیلومتر تعقیب کردند. وقتی به این ابرها رسیدند یدید نقره را به درونشان شلیک کردند تا آنها را به باریدن وادارند.
روستاییان دهکدههای سوت و کورِ جنوب بلاروس هواپیماهایی را در آسمان دیدند که رد عجیب و غریب زردرنگ و خاکستریرنگی در آسمان بر جای میگذاشتند. فردای آن روز، 27 آوریل، بادهای شدیدی وزیدن گرفت و ابرهای کومولوس در افق پدیدار شد و باران سیلآسا بارید. قطرات باران، غبار رادیواکتیو معلق در 200 متری سطح زمین را شست و به عمق خاک برد. خلبانان از گومِل ]دومین شهر پرجمعیت بلاروس[ هم گذشتند و تودهی گازیشکل ضایعات هستهای را که به آرامی به طرف شمال شرقی حرکت میکرد تا ایالت موگیلِف تعقیب کردند. هر جا که خلبانان یدید نقره شلیک کردند، بارانی از قطرات آب و یک دوجین مادهی رادیواکتیو خطرناک بارید.
باد و بارانهای مشابهی که مواد رادیواکتیو چرنوبیل را در خاک کامبریا بر جای نهاده بود از دههها قبل بیسروصدا آلایندههای رادیواکتیو را در سراسر اسکاتلند و شمال انگلستان منتشر کرده بود. حجم گازهای رادیواکتیو آزادشده از آزمایش بمبهای هستهای در دوران جنگ سرد بسیار بیشتر از چرنوبیل بود.
اگر «عملیات گردباد» کاملاً محرمانه نبود با چنین عناوین خبریِ جالبی روبرو میشدیم: «دانشمندان با استفاده از فناوریِ پیشرفته شهرهای روسیه را از فاجعهی تکنولوژیک نجات دادند!» اما به قول معروف، فواره چون بلند شود سرنگون شود. هیچکس به اهالی بلاروس نگفت که برای نجات دادن شهرهای روسیه قربانی شدهاند. باران مصنوعی بر سر صدها هزار بلاروسی بارید که از وجود این مواد آلاینده خبر نداشتند.
اغلب به مردم میقبولانند که مواد رادیواکتیو به منطقهی ممنوعهی چرنوبیل، دایرهی خالی از سکنهای به قطر 20 مایل در اطراف این نیروگاه هستهای، محدود میشود. گردشگران و روزنامهنگارانی که از این منطقه دیدار میکنند بهندرت میدانند که منطقهی آلوده به مواد رادیواکتیو دیگری هم در جنوب بلاروس وجود دارد. مردم 15 سال در این منطقه زندگی کردند، منطقهای که میزان مواد رادیواکتیوش به اندازهی منطقهی رسمیِ چرنوبیل زیاد بود. تازه در سال 1999 بود که اهالی این منطقه را ترک کردند.
اگر باور کنیم که مواد رادیواکتیو حاصل از این حادثه تنها به منطقهی ممنوعهی چرنوبیل محدود میشود در دام این تصور نادرست افتادهایم که هر چه شخصی به یک انفجار هستهای نزدیکتر باشد، در معرض مواد رادیواکتیو بیشتری قرار دارد. اما گازهای رادیواکتیو جریان هوا را دنبال میکنند، به این سو و آن سوی زمین میروند و آلودگی را در قالب شکلهایی مشابهِ زبان، کلیه یا نوک تیزِ پیکان بر جای میگذارند.
برای مثال، هوای انگلستان تا چند روز بعد از حادثهی چرنوبیل صاف بود اما در روز 2 مه 1986 باران شدیدی شروع شد و تنها در 24 ساعت 20 میلیمتر باران بر تپهزارهای استان کامبریا بارید. در این منطقهی ناهموار و مرتفع، بارش رادیواکتیو در نهرها و جویبارها جمع شد. عقربههای شمارشگرِ تشعشعاتِ رادیواکتیو در نیروگاه هستهای سِلافیلد (که پیشتر ویندسکِیل خوانده میشد) به طرز نگرانکنندهای بالا رفت و نشان داد که میزان مواد رادیواکتیو 200 برابر حالت طبیعی در منطقه است. میزان تشعشع رادیواکتیو در خاکهای سطحی، از 5 بِکِرِل در هر متر مربع به 4000 بکرل در هر متر مربع رسید. کِنِت بِیکِر، وزیرِ وقت محیط زیست، با صدور بیانیههایی اطمینان داد که باران به زودی ایزوتوپهای رادیواکتیو را خواهد شست.
اما دو ماه بعد میزان تشعشعات رادیواکتیو به 10000 بکرل در هر متر مربع در کامبریا و 20000 بکرل در هر متر مربع در جنوب غربی اسکاتلند، یعنی 4000 برابر میزان عادی، رسید. دانشمندان گوسفندان را آزمایش کردند و فهمیدند که میزان سِزیِم-137 آنها 1000 بکرل در هر کیلوگرم است-و بنابراین گوشت آنها را نباید مصرف کرد. در بحبوحهی نگرانیِ مردم، وزارت «کشاورزی، ماهیگیری و موادغذایی» فروش گوشت توسط 7000 دامداری را به طور موقت ممنوع کرد.
اوکراینیها در اعتراض به لاپوشانیِ پیامدهای حادثهی چرنوبیل به خیابانها آمدهاند. آوریل 1990 theguardian
معلوم شد که پیشبینیهای اولیه دربارهی زدوده شدن مواد رادیواکتیو از خاک این منطقهی مرتفع خوشبینانه بوده است. گیاهان بومیِ تشنهی مواد معدنی همهی ایزوتوپهای رادیواکتیو را خوردند. قارچهای بسیار کوچک میکروسکوپی سزیم-137 را از ریشه به برگهای گیاهان بردند و گوسفندانِ در حال چریدن آنها را خوردند.
پژوهشگران گفتند سزیمِ رادیواکتیو ماهها در محیط زیست باقی خواهد ماند اما بعداً این مدت را به سالها افزایش دادند. در نهایت، ممنوعیتهای 334 دامدار و کشاورز در شمال ولز 26 سال پابرجا ماند.
پژوهشگرانی که تشعشعات رادیواکتیو چرنوبیل را بررسی میکردند به مسئلهی نگرانکنندهای پی بردند. فقط نیمی از سزیم کشف شده ناشی از انفجار چرنوبیل بود. بقیه از قبل در خاک کامبریا وجود داشت و حاصل سالها آزمایش هستهای و آتشسوزیِ سال 1957 نیروگاه پلوتونیوم ویندسکیل بود. باد و بارانهای مشابهی که مواد رادیواکتیو چرنوبیل را در خاک کامبریا بر جای نهاده بود از دههها قبل بیسروصدا آلایندههای رادیواکتیو را در سراسر اسکاتلند و شمال انگلستان منتشر کرده بود. حجم گازهای رادیواکتیو آزادشده از آزمایش بمبهای هستهای در دوران جنگ سرد بسیار بیشتر از چرنوبیل بود.
انفجار چرنوبیل 45 میلیون کوری یُد رادیواکتیو را در فضا آزاد کرد. اما آزمایش بمبهای هستهای آمریکا و شوروی 500 برابر این مقدار یعنی 20 میلیارد کوری ید رادیواکتیو را منتشر کرده بود. ید رادیو اکتیو، ایزوتوپ قدرتمندی که عمر کوتاهی دارد، میتواند به بیماری تیروئید، سرطان تیروئید، اختلالات هورمونی، بیماریهای گوارشی و بیماریهای خودایمنی بینجامد.
مهندسان بیش از 2000 بمب هستهای را منفجر کردند. این رقم آنقدر زیاد بود که دانشمندان نتوانستند بفهمند که ایزوتوپهای رادیواکتیو ناشی از هر انفجاری سر از کجا درآورد اما آنها دریافتند که مواد رادیواکتیو به سرعت به این سو و آن سوی کرهی زمین میرود. در دههی 1950، مسئولان بریتانیایی متوجه شدند که مقدار سزیم رادیواکتیو موجود در گندم وارداتی از مینهسوتا مضر است. در واقع، آزمایشهای هستهای آمریکا در نوادا سبب آلودگیِ گندمزارهای مینهسوتا در فاصلهی 2500 کیلومتریِ نوادا شده بود. دانشمندان به انتشار جهانیِ مواد رادیواکتیو در زنجیرهی غذایی پیبردند اما دربارهی تأثیر این امر بر سلامتی انسان به توافق دست نیافتند. وقتی حادثهی چرنوبیل رخ داد، متخصصان پزشکیِ هستهای خواهان انجام تحقیقات بلندمدت اپیدمیولوژیک دربارهی کسانی شدند که در معرض تشعشعات رادیواکتیو قرار گرفته بودند. چنین پژوهشی هرگز انجام نشد. بعد از سانحهی فوکوشیما دانشمندان ژاپنی همان چیزی را گفتند که دانشمندان شوروی پس از چرنوبیل گفته بودند-باید 20 سال بگذرد تا بفهمیم این حادثه چه تأثیری بر سلامتی انسان گذاشته است.
خوشبختانه اکنون اسناد و مدارک مربوط به پروندههای پزشکیِ چرنوبیل در دسترس عموم قرار دارد. این اسناد نشان میدهد که در نقاطی که در معرض بقایای رادیواکتیو قرار گرفتند میزان ابتلا به سرطان، بیماریهای تنفسی، کمخونی، اختلالات خودایمنی، نقائص مادرزادی و ناباروری دو تا سه برابر بیشتر از دوران پیش از این انفجار بود. در سال 1990 در وِپرین، یکی از شهرهای بهشدت آلوده به مواد رادیواکتیو در بلاروس، تنها شش کودک از 70 کودک «سالم» بودند. بقیه به بیماریهای مزمن مبتلا بودند. به طور میانگین، میزان سزیم رادیواکتیو موجود در بدن کودکانِ وپرین 8498 بکرل در هر کیلوگرم بود (مقدار امن 20 بکرل در هر کیلوگرم است).
در نقاطی که در معرض بقایای رادیواکتیو قرار گرفتند میزان ابتلا به سرطان، بیماریهای تنفسی، کمخونی، اختلالات خودایمنی، نقائص مادرزادی و ناباروری دو تا سه برابر بیشتر از دوران پیش از این انفجار بود.
برای دههها پژوهشگران از شیوع سرطان تیروئید، سرطان خون و نقائص مادرزادی در بین اهالی کامبریا متحیر بودند. کامبریا هم مثل جنوب بلاروس منطقهای پر از مواد رادیواکتیوِ ناشی از دههها تولید بمب هستهای و حوادث هستهای بود که مدتها از دیدگان پنهان مانده بود.
اکنون سیاستگذاران از لزوم گسترش چشمگیر انرژی هستهای برای مقابله با تغییرات اقلیمی سخن میگویند. پیش از ورود به عصر هستهایِ جدید باید به اسناد مربوط به پروندههای پزشکیِ چرنوبیل توجه کنیم. این اسناد محرمانه که در اختیار عموم قرار گرفتهاند پرسشهایی را دربارهی تأثیرات بلندمدت مقادیر اندک مواد رادیواکتیو بر سلامتی انسان مطرح میکنند که تا کنون بیپاسخ ماندهاند. میدانیم که با انتشار مواد رادیواکتیو حاصل از آزمایش بمبهای هستهای در نیمکرهی شمالی، موارد ابتلا به سرطان تیروئید به طور تصاعدی افزایش یافت. در اروپا و آمریکای شمالی، سرطان خون کودکان، که امری نادر بود، پس از سال 1950 سال به سال بیشتر شد. استرالیا، که از انتشار مواد رادیواکتیو ناشی از آزمایشهای هستهای فرانسه و بریتانیا آسیب دید، یکی از بیشترین موارد ابتلا به سرطان کودکان در جهان را دارد. معاینهی حدود 43 هزار مرد در اروپا، آمریکای شمالی، استرالیا و نیوزیلند نشان داد که در فاصلهی سالهای 1973 و 2011 تعداد اسپرمهای آنها 52 درصد کاهش یافته است.
این آمارها حاکی از همبستگی میان آلایندههای رادیواکتیو و بیماریها است، شبیه به همان چیزی که در نواحی متأثر از آلایندههای ناشی از انفجار چرنوبیل دیدیم. رابطهی همبستگی با رابطهی علّی فرق دارد. با وجود این، این آمار پرسشهای زیادی را مطرح میکند؛ پرسشهایی که دانشمندان و افراد ذینفع باید پیش از ورود به دومین عصر هستهای به آن پاسخ دهند.
برگردان: عرفان ثابتی
کیت براون مورخ تاریخ هستهای و زیستمحیطی در مؤسسهی فناوری ماساچوست (اِمآیتی) است. عنوان کتاب جدید او راهنمای بقا است. آنچه خواندید برگردان این نوشتهی او با عنوان اصلیِ زیر است:
Kate Brown, ‘Chernobyl’s disastrous cover-up is a warning for the next nuclear age’, The Guardian, 4 April 2019