گسلی در دنیای مردانهی سینما: بررسی نقش زنان در صنعت فیلمسازی
hollywoodreporter
بهرغم توجه ویژهی کنونیِ صنعت سینما به تنوع و گستردگی عقاید و سلیقهها، هنوز اقلیتهای جنسی، مذهبی، قومی و... از فرصتهای برابر برای حضور در صنعت سینما برخوردار نیستند. این موضوع بهویژه در مورد زنان چشمگیر است و زنان عمدتاً از نقشهای عمیق و مؤثر بر روی پردهی نقرهای و در پشت صحنه محروماند.
بر اساس مطالعهی «مرکز مطالعات زنان در تلویزیون و فیلم دانشگاه سن دیهگو» در ۱۰۰ فیلم پرفروش سال ۲۰۱۹، زنان ۲۰ درصد از نقشهای پشت صحنه را برعهده داشتند که ۴ درصد نسبت به سال ۲۰۱۸ افزایش داشته است. با این حال، همچنان عمدتاً مردان عهدهدار مشاغل کلیدی همچون کارگردانی و فیلمبرداری هستند.
دنیای مردانهی مردانه
هرچند دورنمای رسانهها در قرن بیست و یکم به سرعت در حال تغییر است اما در سراسر جهان، فیلم همچنان بخش جداییناپذیری از فرهنگ عامه است. نه تنها میلیونها نفر سالانه برای دیدن داستانهای پردهی نقرهای راهی سینماها میشوند بلکه میلیاردها نفر در خانهها و از طریق تلویزیون هم تحت تأثیر فیلمها قرار دارند. تنها در سال ۲۰۱۹ (پیش از همهگیری کووید-۱۹) صنعت سینما در جهان ۴۲/۵ میلیارد دلار درآمد کسب کرده است. در عین حال، جوایز معتبری همچون اسکار، کن و برلین هم سالانه میلیونها بیننده دارند.
از آنجایی که سینما در جامعه و فرهنگ عامه نقشی کلیدی دارد، تصاویر متحرک تا حد زیادی بازتاب نگرشهای فرهنگی غالبِ جامعه دربارهی نقش جنسیتها، هنجارها، انتظارات و نگرشهاست. به تصویر کشیدن گروههای اقلیت در فیلمها و سایر رسانهها، نقش مؤثری در شکستن کلیشههای اجتماعی و فرهنگی دارد. و چون این کلیشههای اجتماعی در وهلهی نخست بر فیلمسازان مرد تأثیر میگذارد که به نوبهی خود اغلب خالق این آثار هنری هستند، دوگانهی علت و معلولی پدید میآید که خود چرخهای معیوب است. بنابراین، هنگام ارزیابی تصاویر اقلیتها، شکستن این چرخه اولویت بیشتری دارد.
عدم حضور اقلیتها، بهویژه زنان، در بدنهی صنعت سینما به شکلگیری جنبشهای متعددی همچون کمپین «# OscarsSoWhite» انجامیده است. عامل اصلی این جنبش، فقدان تنوع نژادی در میان نامزدهای اسکار بود. کمپینی که در نهایت آکادمی را به افزایش صد در صدی عضویت زنان و افراد رنگینپوستِ آکادمی تا سال ۲۰۲۰ متعهد کرد. از سویی دیگر، جنبشهای دیگری همچون «#MeToo» و «Time's Up» بر آگاهیبخشی و حمایت از قربانیان آزار جنسی، بهویژه زنان، تمرکز کردند.
به طور کلی، صنعت سینما همچنان زنان را در نقشهای کلیشهای و فاقد پیچیدگی به تصویر میکشد، تصاویری که پیامدهای آن منحصر به صنعت سرگرمی نیست و تأثیرش بر فرهنگ جامعه مشهود است.
گرچه در سالهای اخیر بازنمایی تصویر زنان در فیلمها به طور چشمگیر بهبود یافته، اما از سال ۱۹۹۸ تا کنون نرخ اشتغال زنان در ۲۵۰ فیلم پردرآمد تنها ۳۰ درصد افزایش یافته است. در سال ۲۰۱۸ کارگردان ۳۰ فیلم پرفروش در آمریکا مرد بودند. در همان سال در هر چهار فیلم تولید شده، هیچ زنی نقش نداشته یا حداکثر یک زن در امور تولید فیلم از قبیل کارگردانی، نویسندگی، تهیهکنندگی، مدیریت اجرا، تدوین یا فیلمبرداری نقش داشته است.
نمود بارز این مسئله را در مراسم اسکار میبینیم. تا قبل از سال ۲۰۲۱ تنها یک زن جایزهی بهترین کارگردانی را دریافت کرده است. در سال ۲۰۱۹ و در هنگامهی جنبش #MeToo، هیچ زنی برای «بهترین کارگردانی» و «بهترین فیلم» نامزد نشد.
علاوه بر این، از آنجا که در اغلب فیلمها بازیگران زن کمتر از مردان در نقش اصلی یا در جایگاه «ستاره» ظاهر میشوند، فیلمها بهطور ضمنی این باور را تقویت میکنند که «در تمام زمینهها مردان از زنان مهمترند».
کار را به زنان بسپارید
برای مواردی از این دست راهحلی روشن و بسیار ساده وجود دارد: اعطای فرصتهای برابر و بیشتر به زنان. برای مثال، در فیلمهایی که دستکم یک زن در نقش کارگردان یا نویسندهی فیلمنامه حضور دارد، ۴۳ درصد از کل شخصیتها زن هستند، در حالی که همین آمار در صورت حضور مردان به عنوان کارگردان و نویسنده به ۳۲ درصد کاهش مییابد. این اختلاف بیش از هرچیز نشاندهندهی آن است که استفاده از زنان در نقشهای کلیدی نقش تعیینکنندهای در نمایندگی جنسیت دارد.
اما زنان در موقعیت برابر با مردان با انتقادات ناعادلانهی بیشتری روبهرو میشوند. برای مثال، میتوان به این عقیدهی رایج اشاره کرد که ریسک سرمایهگذاری مالی روی زنان بیشتر از مردان است و در فیلمهایی با بودجهی بالا، مدیران استودیوها به استخدام کارگردانانی تمایل دارند که پیش از این در گیشه موفق بودهاند. و از آنجایی که این کارگردانان اغلب مرد هستند، این موضوع به پارادوکسی بدل شده است: زنان برای استخدام در مشاغل عالیرتبه به ارائهی سابقهی کاری نیاز دارند که به دلیل نابرابریهای جنسیتی، فرصتی برای به دست آوردنش نداشتهاند.
در واقع، فروش فیلمهایی که در آنها دستکم یک زن در نقش کارگردان، مدیر اجرایی تولید، تهیهکننده یا نویسندهی زن مشغول به کار بوده است، با فیلمهایی که در آنها فقط مردان این نقشها را برعهده دارند، تقریباً برابر است اما زنان به ندرت از منابع و بودجهای مشابه با مردان همتای خود برخوردارند. به طور خاص میتوان این موضوع را در فیلمهایی با موضوع «ابرقهرمانان»، پردرآمدترین فیلمهای امروزهی هالیوود، مشاهده کرد. از اواسط دههی ۲۰۰۰ که این فیلمها در گیشه محبوبیت زیادی یافتند، این ژانر تحت سلطهی کارگردانان مرد بوده است. تا پیش از سال ۲۰۱۷ و فیلم «زن شگفتانگیز» به کارگردانی پتی جنکینز، هیچ زنی کارگردانی فیلمی را که تهیهکنندگیاش برعهدهی «ماروِل» یا «دی سی» ــ دو استودیوی برجستهی کتابهای مصور در صنعت سینما ــ بود، برعهده نداشت. البته این وضعیت با اکران فیلمهایی از «کتی یان»، «کیت شورتلند» و «کلوئه ژائو» در حال تغییر است.
۳۴ درصد از درآمد ناخالص گیشه در سال ۲۰۱۸ به فیلمهای ابرقهرمانی و اکشن اختصاص داشت و هر نُه فیلم ابرقهرمانی آن سال را مردان کارگردانی کردهاند. این نابرابری در ژانر ابرقهرمان به تنهایی میتواند تا حدی توضیح دهد که چرا فیلمهایی به کارگردانی زنان، بودجهای به اندازهی فیلمهای ساخته شده توسط همتایان مردشان ندارند.
بودجهی فیلمها بر اساس جنسیت بازیگر اصلی، مرد (80 فیلم) در مقایسه با زن (78 فیلم)، سال 2020
این در حالی است که وقتی به زنان بودجهای برابر با مردان داده میشود، فروش فیلمها هم بالا خواهد بود. برای مثال، دو فیلم «زن شگفتانگیز» (۲۰۱۷) به کارگردانی پتی جنکینز با بودجهای بالغ بر ۱۲۰ میلیون دلار، فروشی بیش از ۸۰۰ میلیون دلار و فیلم «کاپیتان مارول» (۲۰۱۹) به کارگردانی مشترک آنا بودن و رایان فلم با بودجهای بالغ بر ۱۵۰میلیون دلار، فروشی بیش از یک میلیارد و دویست میلیون دلار داشته است.
زنان و جشنوارهها
این اختلاف جنسیتی در حوزهی کارگردانی فیلمها، هنگام اهدای جوایز نیز نمود بارزی دارد.
در صنعت سینما اسکار از اهمیت ویژهای برخوردار است. در ظاهر به نظر میرسد که زنان و مردان از نظر تعداد جوایز برابرند: یک اسکار برای بهترین بازیگر مرد و به ازای آن یک اسکار برای بهترین بازیگر زن. با وجود این، زنها به ندرت جز برای بازیگری نقشهای اصلی و مکمل، برای دیگر جوایز نامزد میشوند. تا سال 2021 تنها یک زن در تاریخ 91 سالهی اسکار، برندهی جایزهی «بهترین کارگردان» شده بود.
اگر جوایز بهترین بازیگر زن نقش اصلی و مکمل را نادیده بگیریم، تا سال ۲۰۱۵ از مجموع ۱۰۷ نفر، تنها ۱۵ نفر از نامزدهای جوایز، زن بودند. این مسئله با توجه به ترکیب جنسیتی رأیدهندگان پیچیدهتر هم میشود. در سال 2015، ۷۷ درصد از رأیدهندگان مرد بودند، و پس از آغاز جنبشهای #OscarsSoWhite و #MeToo این رقم در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ به ۶۸ درصد کاهش پیدا کرد. اما هنوز اکثر برندگان جوایز اسکار را مردان تشکیل میدهند و راه درازی تا برابری در پیش است.
در مراسم اسکار سال ۲۰۱۸، فرانسیس مک دورمند، که دومین جایزهی اسکار بهترین بازیگر زن را برای فیلم «سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری» کسب کرده بود، از همهی نامزدهای زن خواست که بایستند. هر سال ده زن از طرف آکادمی نامزد میشوند: پنج زن برای بهترین بازیگر زن و پنج زن برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن. در نودمین دورهی اسکار، غیر از نامزدهای بازیگری، 47 زن نامزد دریافت جوایز مختلف بودند. از این تعداد، تنها چهار نفر برندهی اسکار شدند. در مقایسه، غیر از نامزدهای بازیگری، ۱۵۱ مرد نامزد دریافت جایزه بودند که ۳۲ نفر از آنان مجسمهی طلایی را به خانه بردند.
داستانهای مردان در مقابل زنان
به طور کلی، صنعت سینما همچنان زنان را در نقشهای کلیشهای و فاقد پیچیدگی به تصویر میکشد. تصاویری که پیامدهای آن منحصر به صنعت سرگرمی نیست و تأثیرش بر فرهنگ جامعه آشکارا مشهود است. اما در فیلمهایی که کارگردانی آن بر عهدهی زنان بوده است، شخصیت زنان نه تنها عمیقتر بلکه مثبتتر هم به تصویر کشیده شده است زیرا تنوع جنسیتی در فیلمسازی، بر تنوع داستانی که روایت میشود تأثیر میگذارد.
در تقابل با روایت بیرونی و سفرهای قهرمانانهی مردانه، زنان معمولاً به روایت داستانهای درونیتر تمایل دارند. و به جای مقید بودن به بازنماییهای غالب هویت زنانه، این بازنماییها را به تصریح یا تلویح به چالش کشیده و از این طریق خود را از فیلمهای مردانهی سنتی متمایز میکنند.
البته مردانی هم بودهاند که توانستهاند داستانهای زنانه را با موفقیت روایت کنند اما اغلب آنها در قدرت بخشیدن به نقش زنان ناموفقاند. فیلمسازان مرد، حتی بهرغم بیطرفی، باز هم نمیتوانند روایتگر داستانهای واقعی فمینیستی باشند. در مقایسه با فیلمسازی همچون سوفیا کاپولا، فیلمسازان مرد تقریباً هرگز نتوانستهاند داستانهای زنانه را به خوبی تصویر کنند.
یکی از بهترین روشها برای سنجش میزان این موفقیت، آزمون «بکدل» است. بکدل کارتونیستی است که اولینبار این آزمون را به شکل کارتون کمیک معرفی کرد. دوستان بکدل، یعنی لیز والاس و ویرجینیا وولف، در طراحی این آزمون نقش داشتند.
بر اساس این آزمون بررسی میکنند که آیا در یک فیلم، دو شخصیت زن، با اسامی مشخص وجود دارند که دستکم در یک سکانس دربارهی موضوعی غیر از مردان صحبت کنند یا نه. این آزمون همراه با سایر معیارهای فمینیستی نشان میدهد که آیا داستانهای زنانه در فیلمها روایت میشوند یا نه.
قدمهایی کوچک اما محکم
نخستین بار ترانا برک، فعال اجتماعی، در سال ۲۰۰۶ از عبارت «Me too» در شبکهی اجتماعی «My Space» برای کمک به زنانی با تجربهی مشابه آزار استفاده کرد. در سال ۲۰۱7 هم آلیسا میلانو از این هشتگ برای گزارش آزار جنسی هاروی واینستین، تهیهکنندهی مشهور هالیوود، بهره برد.
او اسکرینشاتی را که دوستش چارلز کلیمر برای او فرستاده بود در توئیترش منتشر کرد. «من هم. دوستی پیشنهاد داد که اگر همهی زنانی که در معرض آزارجنسی یا تعرض قرار گرفتهاند، با عنوان "من هم" دربارهی آن بنویسند، شاید مردم اهمیت این مسئله را درک کنند.» او در توئیت خود از دیگران خواست که اگر تجربهی مشابهی از آزار جنسی یا تعرض داشتهاند به این توئیت پاسخ بدهند. این توئیت ۵۵ هزار پاسخ دریافت کرد. اکنون این جنبش در سراسر جهان موجی قدرتمند از تغییر ایجاد کرده و به حضور گستردهی زنان در سینما، هم روی پرده هم پشت صحنه، انجامیده است.
بر طبق آخرین گزارش «مرکز مطالعات زنان در تلویزیون و فیلم در دانشگاه ایالتی سن دیهگو»، گرچه حضور بازیگران زن در سینما و سایر برنامههای تلویزیونی در سال ۲۱-۲۰۲۰ نسبت به سالهای پیشین به طور چشمگیری رشد کرده، اما این آمار در زمینهی مشاغل پشت صحنه چندان رشد نکرده است.
بر اساس این گزارش، آمار کارگردانان زن از 29 درصد در سالهای ۱۸-۲۰۱۷ به ۳۳ درصد در سال 2019 افزایش یافت. در زمینهی نقشهای اصلی پشت صحنه هم، ۱۶ درصد از کارگردانان ۱۰۰ فیلم پرفروش سال ۲۰۲۰ را زنان تشکیل میدادند. این رقم در مقایسه با آمارهای ۱۲ درصدی و 4 درصدی، به ترتیب، سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۱۸ حاکی از رشدی چشمگیر است.
جنسیت کارگردان (فیلمهای نمایش داده شده در سینماها و شرکتهای اینترنتی)، سال 2011 تا 2020
بررسی ۲۵۰ فیلم برتر سال ۲۰۲۰ نشان میدهد ک زنان در 23 درصد از کل این فیلمها در حوزههای کارگردانی، نویسندگی، مدیریت و اجرا، تهیهکنندگی، تدوین و فیلمبرداری (مشاغل پشت دوربین) حاضر بودهاند که در مقایسه با سال ۲۰۱۹ تنها ۲ درصد، و در مقایسه با سال ۱۹۹۸ فقط ۶ درصد رشد کرده است.
اما در زمینهی بازیگری، بیش از نیمی ــ ۵۲/۵ درصد ــ از شخصیتهای اصلی برنامههای پخششده در سالهای ۲۱-۲۰۲۰ زن بودهاند که نه تنها نسبت به سال قبل ۷ درصد افزایش یافته بلکه در سراسر تاریخ این صنعت بیسابقه بوده است.
به گزارش دکتر مارتا لاوزن، مدیر اجرایی «مرکز مطالعات زنان در تلویزیون و فیلم در ایالت سن دیهگو»، افزایش آمار زنان شاغل در مشاغل کلیدی بسیار مهم است: «زیرا آنان برای شخصیتهای زن روی پردهی نمایش و زنان شاغل در پشت صحنه در نقش «دروازهبان[1]» ظاهر میشوند. در برنامههایی که زنان نقش کلیدی داشتهاند حضور سایر زنان ۵۲ درصد بوده، حال آن که در برنامههایی که مشاغل کلیدی در انحصار مردان بوده این آمار به ۲۳ درصد کاهش مییابد.»
راه درازی در پیش است
بنا بر «گزارش جهانی شکاف جنسیتی» که از سوی «مجمع جهانی اقتصاد» منتشر شده است، «با روند فعلی پیشرفت، برطرف شدن شکاف جنسیتی تقریباً یک قرن طول خواهد کشید. با توجه به نقش سینما و رسانههای پرمخاطبتر در تأثیر بر نگرشهای اجتماعی، افزایش حضور زنان روی صفحهی نمایش یکی از راههای تسریع این روند به سمت برابری است.»
زنان برای انتخاب کارکنان پشت صحنه از شبکههای شناختهشدهی خود استفاده میکنند، و به همین دلیل نسبت جنسیتی در این صنعت در حال تغییر است. و این از نخستین گامهای ضروری برای ایجاد وضعیتی پایدارتر و تغییر نگرشهای فرهنگی است. تغییر جایگاه زنان در سینما به تغییر نقش آنان در دنیای واقعی میانجامد.
برای مثال، امسال اولین سالی بود که در تمام ۲۳ بخش رقابتی فیلمهای اسکار ۲۰۲۱، از ۲۳۵ نامزد انفرادی ۷۶ نفر زن بودند. این یعنی تقریباً ۳۲/۳ درصد که بالاتر از آمار سال ۲۰۲۰ با ۳۱/۱ درصد است. همچنین امسال برای نخستین بار دو زن نامزد جایزهی بهترین کارگردانی شدند. کلویی ژائو برای فیلم «سرزمین خانهبهدوشان» و امرالد فنل برای «زن جوان آتیهدار»، که اولی این جایزه را به دست آورد. همچنین در رشتهی بهترین فیلم هم دو فیلم «سرزمین خانهبهدوشان» و «زن جوان آتیهدار» نامزد دریافت اسکار بودند که فیلم «سرزمین خانهبهدوشان» جایزه را کسب کرد. امرالد فنل برای فیلم «زن جوان آتیهدار» جایزهی بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی را دریافت کرد. در مجموع، ۱۵ زن برندهی جوایز اسکار سال ۲۰۲۱ بودند که در تاریخ این جایزه بیسابقه بود. برای اولین بار یک زن سیاه پوست برندهی جایزهی چهرهپردازی و آرایش مو برای فیلم «ریشهی سیاه مارینی» شد.
لاوزن درینباره میگوید: «چند مورد خاص میتواند تصورات ما از چگونگی عملکرد زنان در یک دوره یا موقعیت خاص را تغییر دهد. به همین دلیل است که تعداد زنان شاغل مهم است، تا نه بر اساس برداشت بلکه بر اساس واقعیت عمل کنیم.»
اگر سینما بخواهد بازتاب دیدگاهها و تجربیات گروههای مختلف جامعه باشد، باید به زنان فرصتهای بیشتری برای دستیابی به موقعیتی نه تنها برابر بلکه پایدارتر بدهد.
چیماماندا انگزی آدیچیدر، نویسندهی نیجریهای، در گزارش مجمع جهانی اقتصاد دربارهی شکاف جنسیتی میگوید: «ما باید دنیایی بسازیم که در آن زنان به اندازهی مردان تصمیمگیرنده باشند. باید دنیایی خلق کنیم که تماشای فیلمهایی که زنان نویسنده، کارگردان و تهیهکنندهی آناند معمول و بابروز باشد.»
[1] دروازهبان یا gatekeeper به شخصی گفته میشود که میزان و شکل دسترسی افراد در حوزهای کاری را کنترل میکند.