تاریخ انتشار: 
1403/01/07

فرامرز اصلانی و چهار دهه محبوبیتِ بی ‌چون‌وچرا

امیر بهاری

Genius

مرگ فرامرز اصلانی پایان حیات یکی از تأثیرگذارترین چهرههای موسیقیِ مردمپسند ایرانی بود. خواننده، ترانهسرا و آهنگسازی که از نسل قبل از خود چندان تأثیر نپذیرفت اما بر موسیقیِ پاپِ پس از خود تأثیر چشمگیری داشت. در این مقاله با تمرکز ویژه بر آلبوم «دلمشغولیها»/«اگه یه روز»، که در سال ۱۳۵۶ منتشر شد، به جایگاه او در بستر موسیقیِ پاپِ فارسی می‌پردازیم.

اصلانی زمانی در موسیقی ایران مطرح شد که بساط انتشار صفحه برچیده شده بود. وقتی در اوایل دهه‌ی ۱۳۵۰ پای کاست به شکل غیرقانونی به فضای موسیقیِ ایران باز شد، بازار صفحه کمی تهدید شد و به مرور زمان به علت رواج سیستمهای پخش کاست و قیمت ارزانِ کاست که حداقل میشد پنج برابر صفحههای متداول در آن ترانه جا داد، صفحه بهتدریج به محاق رفت. حسن شماعیزاده در مصاحبهای در سال ۱۳۵۲ به تأثیر منفیِ انتشار کاستهای غیرقانونی بر اقتصاد بازار موسیقی اشاره میکند و میگوید «هفده کمپانی صفحهپراکنی» در حال تعطیل شدن هستند.[1]

نوار کاست در عمل از سال ۱۳۵۴ بازار موسیقی را در دست گرفت. ماجرای صفحه و کاست و وکیلکِشیِ ناشرانِ صفحه برای مقابله با متخلفان کاست در دهه‌ی ۱۳۵۰ ماجرای مفصلی است، اما قصدم از اشاره به این ماجرا این بود که بگویم صنعت موسیقیِ ایران از صفحههای عموماً ۴۵ دور (احتمالاً هفت اینچی که تنها میشد روی هر طرفش یک ترانه ضبط کرد) به کاستی رسیده بود که دستکم هر طرفش باید با ۵ ترانه پُر میشد. حالا ناشر برای انتشار یک کاست باید از چند هنرمند چند ترانه میخرید تا یک کاست تکمیل شود. در آن زمان هنوز «آلبوم» در مفهوم هنری آن مطرح نشده بود ــ فرهنگی که از دهه‌ی ۱۹۶۰ (برابر با ۱۳۴۰) با آلبومهای گروههایی مثل بیتلز به وجود آمده بود که مجموعه‌ای از چند ترانه‌ی خود را روی صفحههای ۳۳ دورِ ۱۲ اینچیِ زماندار منتشر میکردند هنوز به ایران راه نیافته بود. مفهوم آلبوم در موسیقی از اواسط دهه‌ی ۱۹۶۰ میلادی شکل گرفت اما بیش از یک دهه طول کشید تا به ایران رسید.

بجز مجموعههایی که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر میشد، در فضای موسیقیِ باکلام عامهپسند، آلبوم از حدود سال ۱۳۵۴ با جاافتادن کاست در بازار موسیقی رواج یافت، هرچند این کاستها اغلب مجموعه‌ی ترانههای چند خواننده یا در بهترین حالتِ ممکن دو خواننده بودند. اگر هم کاستی از یک خواننده منتشر میشد، بخش عمدهی آن حاصل گردآوریِ تکآهنگهایی بود که قبلاً از او در قالب صفحه منتشر شده بود. در چنین شرایطی فرامرز اصلانی از راه رسید و مجموعه‌ی «دلمشغولیها» را منتشر کرد ــ ده ترانه که انسجام فرمیِ ساختاری و محتوایی دارند. درست است که پیش از این مجموعه، آلبومهایی در عرصه‌ی موسیقی پاپ ایرانی منتشر شده بود اما انسجام فرمی، سبکی و محتواییِ این آلبوم در دوران خود قابل توجه بود. در واقع، اگر از منظر سبک به موضوع نگاه کنیم، این آلبوم یکی از نخستین آلبومهای امضادار موسیقیِ مردم‌پسندِ ایرانی است که به‌شدت بر موسیقیِ پاپِ بعد از خود تأثیر میگذارد. 

با این آلبوم هنرمندی به میدان آمد که مثل هنرمندان مؤلفی همچون باب دیلن، لئونارد کوهن و جون بائز تمام کارهای هنریِ آلبوم ــ سرودن شعر، ساختن موسیقی و اجرا ــ را خودش انجام داده بود. غیر از اندک مواردی مثل برخی کارهای شهرام شبپره، اصلانی در واقع اولین کسی بود که در همه‌ی آثارش تمام کارهای هنری را خودش انجام می‌داد ــ البته در آلبوم مورد بحث آرمیک در تنظیم کارها و نوازندگی با او همکاری می‌کرد. اصلانی درگذر بیش از چهار دهه فعالیت اشعاری از حافظ و مولانا و شیخ بهایی خواند اما ایدهها از بدو خلق متعلق به خودش بود و خودش آن‌ها را اجرا میکرد. او چهار سال قبل در مصاحبه با شبکه‌ی «امبیسی پرشیا» بار دیگر تأکید کرد که شعر برایش مهمتر است، و در پاسخ به این پرسش که چرا برای دیگران ترانه نسروده، گفت اگر ترانهای خوب باشد خودم دوست دارم آن را بخوانم و اگر ترانهای خوب نباشد اصلاً چرا باید خوانده شود؟[2]

اصلانی بارها تأکید کرد که موسیقی و هنر را وسیله‌ای برای ابراز منویات و احساساتِ درونیِ خود می‌داند و از همین رو برای شعر/ترانه اهمیتی فراتر از موسیقی قائل بود؛ او میخواست در قالب شعر/ترانه دلمشغولیهای خود را بیان کند. در هر حال، او همان سینگر-سانگرایتر یا خواننده-ترانهسرایی است که در موسیقی پاپیولار ایران، به‌ویژه در نسل خودش و نسلِ پیش از آن، کمتر دیده شده است.

«اگه یه روز» یکی از محبوب‌ترین ترانه‌های تاریخ موسیقی ایران است، ترانهای که بسیاری از نوازندگان گیتارِ بیکارشده در سالهای پس از انقلاب را دوباره صاحب شغل کرد چون درصد چشمگیری از کسانی که در اواخر دهه‌ی شصت و دهه‌ی هفتاد به کلاس گیتار میرفتند در پی آموختن اجرای این ترانه بودند. بعضی از این جوانانِ گیتارآموز وقتی به آهنگسازی روی آوردند، ساز اصلی‌شان گیتارِ آکوستیک بود، در حالی که پیش از آلبوم فرامرز اصلانی بخش عمده‌ی ترانههای موسیقیِ پاپ ایران ارکسترال بود و گیتار، جز در موارد اندکی، سازِ میاندارِ قطعه نبود. در سلیقه‌ی آهنگسازان بزرگی مثل شماعیزاده، واروژان، چشمآذر و بابک بیات گیتار، آن هم به سبک و سیاق فلامنکو، جایی نداشت. خود اصلانی هم در سال ۱۳۸۳ در گفت‌وگو با «بیبیسی فارسی» در مورد ترانه‌ی «اگه یه روز» می‌گوید که «اون زمان داشتن ارکستر بزرگ مد بود. اما من دوست نداشتم این آهنگ رو در ارکستر بزنم و میخواستم که این آهنگ یک قاب سادهای داشته باشه...»[3].

موفقیت شگفتانگیز «دلشمغولیها» گیتار آکوستیک را در موسیقیِ پاپ ایران باب کرد. بخش قابلتوجهی از آهنگسازانی که پس از آزادیِ نسبیِ موسیقی پاپ در نیمه‌ی دوم دهه‌ی هفتاد به میدان آمدند، روی گیتار آهنگسازی میکردند و اغلب خوانندگان هم یا گیتاربه‌دست بودند یا گیتاربه‌دستانی کنارشان بودند. برای مثال می‌توان به گروه آریان (که همگی گیتار مینواختند)، ناصر عبداللهی و شادمهر عقیلی اشاره کرد.

در پایان ذکر دو نکته‌ی جزئیِ دیگر هم ضروری به نظر میرسد. مدخل فرامرز اصلانی در «ویکی‌پدیا» سال تولد او را به‌اشتباه ۱۳۳۳ ثبت کرده است و اغلب رسانه‌ها نیز در اشاره به سال تولد وی مرتکب همین اشتباه شدند. در خاطرات شخصیِ این هنرمند فقید، در بخش مربوط به دوستی با بیژن الهی، چنین می‌خوانیم: «دوستىِ من و بیژن الهى از روز نخستِ دیدار هر روز بیشتر شد، بهویژه آنگاه که دریافتیم هردو در یک روز جمعه ٢٢ تیرماه به دنیا آمدهایم آن را بهفال نیک گرفتیم...»[4] الهی متولد سال ۱۳۲۴ است و در نتیجه اصلانی نیز در همان سال به دنیا آمده. علاوه بر این، اصلانی در گفت‌وگوی سال ۱۳۸۳ با «بی‌بی‌سی فارسی»، که پیشتر به آن اشاره شد، با ارجاع به خاطرهای از سال ۱۹۷۲ در لندن میگوید که هفت هشت سالی بود که آنجا بودم. یعنی او حدود سال ۱۹۶۴ به لندن رفته بود. اصلانی در خاطراتِ خود نوشته که یک سال پس از دریافت دیپلم برای ادامه‌ی تحصیل به انگلستان رفته است. به عبارت دیگر، او در سال ۱۹۶۴ حدود ۱۹-۲۰ سال داشته است، که با تاریخ تولد ۱۳۲۴ همخوانی دارد و نه ۱۳۳۳.

به هر روی، فرامرز اصلانی خوانندهای صاحبسبک بود که پیشینه‌ی روزنامهنگاری و مطالعه در حوزه‌ی ادبیات تأثیر آشکاری بر روند فعالیتش داشت و او را از دیگر همتایانش متمایز میکرد. او هنرمندِ مؤلفی به شمار می‌رفت که تا آخرین اجراها بر روی صحنه همچنان خواننده‌ای جذاب، مسلط و رمانتیک باقی ماند.


 [1] «دو پنجره قصهی پرغصهی دلهای عاشق است»، زن روز، شمارهی ۴۳۳، ۱۳ مرداد ۱۳۵۲، صص ۵۴ و ۵۵

[2] گفتوگو با شبکهی تلویزیونیِ امبیسی پرشیا، جمعه ۲۵ بهمن ۱۳۹۸

[3] «روز هفتم: فرامرز اصلانی»، بهزاد بلور، وبسایت بیبیسی فارسی، ۳۰ مرداد ۱۳۸۳

[4] «چکیده‌هایى از زندگى من؛ پاره‌ی سى وچهارم»، کانال شخصی فرامرز اصلانی در تلگرام، سوم خرداد ۱۳۹۸