پس از آزادی: روایتی از زندگی معمار «برج آزادی»
* این مطلب به مناسبت پنجاهمین سالگرد بنای شهیاد بازنشر شده است.
بعد از انقلاب اسلامی ایران، نام حسین امانت، معمار «برج آزادی» تهران، در فهرست مرگ قرار گرفت و معمار جوان مجبور به فرار از کشورش شد. امانت، که به دلیل پیروی از آیین بهائی تحت تعقیب بوده، از برخورد مقامات جمهوری اسلامی با بهائیان انتقاد کرده و آنان را به تجدید نظر در رفتارشان فرا میخواند.
در سال ۱۹۶۶، معماری ۲۴ ساله که به تازگی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شده بود، با تردیدِ بسیار در مسابقهی طراحی بنایی به مناسبت بزرگداشتِ 2500 سالگی شاهنشاهیِ ایران شرکت کرد. این مسابقه، در عمل مسابقهای برای یک عمر بود که شاه ایران برگزار میکرد، به نیتِ این که بنای منتخب به بنای یادبود خودش تبدیل شود و به همین دلیل نام «شهیاد» را برایش انتخاب کرده بود.
زمانی که طرح حسین امانت در آن مسابقه برگزیده شد، او هنوز تصور نمیکرد که طراحی شتابزدهاش روزی به نقطهی کانونی چهرهی پایتخت ایران و تصویرِ پسزمینهی برخی از پرخروشترین حوادث سیاسی این کشور تبدیل شود. این بنای ۵۰ متری (۱۶۴ فوتی) که امروزه به نام «برج آزادی» شناخته میشود، انقلاب اسلامیِ ایران، جنگ هشت سالهی ایران و عراق، و راهپیماییهای مخالفان دولت در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد را شاهد بوده است.
اما با وجود موفقیتی که این برج برای امانت به همراه داشت، زندگی او از هم پاشید. نظام پادشاهی با انقلاب سال 1357 سرنگون شد، و جمهوری اسلامی به رهبری آیتالله خمینی روی کار آمد. شاه و بسیاری از کسانی که وابسته به او فرض میشدند ایران را ترک کردند، و پیروان آیین بهائی، که امانت نیز یکی از آنهاست، زیر فشار بیشتری قرار گرفتند. نام امانت در فهرست مرگ قرار گرفت و اموالش مصادره شد. او از ایران فرار کرد و دیگر به کشورش بازنگشت.
امانت از این که نمیتواند در ایران زندگی کند و در معماری بناهای این کشور سهم بیشتری داشته باشد، ابراز تأسف میکند.
بهائیان بیش از تمام اقلیتهای مذهبی در ایران زیر ستم قرار دارند. پس از انقلاب، بیش از ۲۰۰ بهائی به خاطر وفاداری و اعتقاد به این آیین اعدام شدند. در سال 1358، پیروی از این آیین در ایران ممنوع اعلام شد. از آن تاریخ به بعد، پیروان آئین بهائی از بسیاری از حقوق اولیهشان، از جمله تحصیلات عالی و آزادی در انتخاب شغل، محروم شدهاند. در ماه ژوئیهی سال جاری، دست کم شش بهائی در شهرهای گرگان، کاشان، و شیراز دستگیر شدند.
مقامات ایران بهائیان را وابسته به اسرائیل میدانند و آنها را به جاسوسی یا توطئهچینی برای براندازیِ نظام اسلامی متهم میکنند، و این بیشتر به این خاطر است که هیأت امنای ارشد آیین بهائی در شهر حیفای اسرائیل مستقر است. امانت، که طراحی سه ساختمان اداری آیین بهائی در حیفا را نیز در کارنامهی خود دارد، در یکی از معدود مصاحبههایی که دربارهی آیین خود انجام داده است، از ایران دعوت میکند که دربارهی رویکردش تجدید نظر کند.
امانت ۷۵ ساله میگوید: «آنها باید سوءظنهای خود را کنار بگذارند. بهائیان قصد آسیب زدن به نظام اسلامی را ندارند. آنها [مقامات ایران] به کرّات مدعی شدهاند که بهائیان جاسوسند، اما آیا تا کنون حتی یک مدرک که این ادعا را ثابت کند پیدا کردهاند؟ هیچ چیزی پیدا نکردهاند. باید اجازه دهند بهائیان نیز زندگیای مثل بقیهی ایرانیان داشته باشند.»
آیین بهائی آیینی یکتاپرست است که تمام ادیانی را که منشأ موثق دارند قبول دارد. بهاءالله، پیامبرِ آیین بهائی، این آیین را در قرن نوزدهم میلادی در ایران بنیان گذاشت و هدفِ دین را «اتحاد و اتفاق اهل عالم» تعریف کرد، «نه این که علت اختلاف و نفاق شود.» در حال حاضر، برآورد میشود که نزدیک به 300 هزار بهائی در ایران و حدود شش میلیون بهائی در سراسر جهان زندگی میکنند.
به گفتهی عاصمه جهانگیر، گزارشگر ویژهی سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران، به دلیل این که آیین بهائی در قانون اساسی ایران به رسمیت شناخته نشده است، تبعیض علیه بهائیان در این کشور از نظر قانونی ضمانت اجرایی دارد. خانم جهانگیر در گزارش ماه مارس خود نوشته است که، در سال گذشته دو مردِ جوان یکی از پیروان آیین بهائی را به خاطر دینِ او، خارج از منزلش در یزد به قتل رساندند، و هماکنون دست کم ۹۰ بهائی در ایران پشتِ میلههای زندان به سر میبرند.
در سال ۲۰۱۳، هنگامی که حسن روحانی، رئیس جمهور میانهروی ایران برندهی انتخابات شد، امانت امید داشت که وضعیت بهائیان در این کشور بهتر شود، اما او میگوید که با انتخاب روحانی نه تنها هیچ چیز تغییر نکرده، که اوضاع حتی در بعضی موارد بدتر نیز شده است. امانت میگوید: «ایران در قلب پیروان آیین بهائی جایگاه ویژهای دارد. این که همکیشانِ بهائی من در ایران زیر فشار قرار دارند غمگینم میکند. اگر به آنها فرصت داده شود، میتوانند کارهای مثبتی برای کشورشان انجام دهند.»
امانت از این که نمیتواند در ایران زندگی کند و در معماری بناهای این کشور سهم بیشتری داشته باشد، ابراز تأسف میکند. او میگوید که در طراحی «برج آزادی» این فرصت را پیدا کرده بود که «معماری مدرنی را با استفاده از زبانی کهن ارائه دهد، تا نکاتِ مثبتِ یک فرهنگ را حفظ کند، بخشهای بیمعنایش را کنار بگذارد، و چیزی تازه و بامعنا خلق کند.» او همچنین میگوید که این بنا در عین حال که برای پاسداشتِ «یک تمدنِ کهنِ انسانی» ساخته شده، به گونهای است که «اگر در کشور دیگری قرار گرفته بود، هیچ معنایی نداشت – یعنی مثلاً شما نمیتوانید "برج شهیاد" را در قاهره بنا کنید.»
ساختن «برج آزادی» (برج شهیاد) پنج سال زمان برد. شاه ایران در سال 1971، درست پس از آن که از سفرش برای بازدید خرابههای تخت جمشید در شیراز به تهران مراجعت کرد، از این برج پرده برداشت. او برای برگزاری مراسمی باشکوه و عظیم به مناسبتِ بزرگداشتِ 2500 سالگیِ شاهنشاهی ایران، که هزینهی گزافی نیز صرفِ آن شده بود، به شیراز سفر کرده بود.
از میان تمام رویدادهای تعیینکنندهای که این برج در تاریخ امروزِ ایران پشت سر گذاشته است، یک رویداد برای امانت از اهمیت بیشتری برخوردار است. او میگوید: «از این که میلیونها نفر در سال ۲۰۰۹ [در زمان شورشهای دوران احمدینژاد] به میدان شهیاد آمدند و بعد کتک خوردند و بسیاریشان کشته شدند، عمیقاً متأثر شدم.» و میافزاید: «این ماجرا بسیار غمگینم کرد. من به این دلیل که بهائی هستم، دیگران را میبخشم، روی بیعدالتیهایی که بر شخصِ من روا داشته شده است انگشت نمیگذارم و از آن عبور میکنم، اما دیدنِ آن حادثه برایم خیلی دشوار بود چون مردم در آنجا پناه گرفته بودند.»
امانت دربارهی کشور زادگاهش میگوید: «دلم برای ایران بسیار تنگ شده است، و میتوان گفت که این دلتنگی تا حدی به خاطر آفتاب و معماری ایران است. امروز از هر آنچه داشتم و از محلهمان دور هستم. سه فرزند دارم که سعی کردهاند زبان فارسی را یاد بگیرند، اما تسلط کافی برای خواندن اخبار روزنامههای فارسیزبان را ندارند و این موضوع مرا غمگین میکند – و در ضمن، هیچکدام از آنها تا به حال در زندگیشان برج آزادی را از نزدیک ندیدهاند.»
برگردان: سپیده جدیری
سعید کمالی دهقان روزنامهنگار ایرانی و همکار گاردین است. آنچه خواندید، برگردانِ این نوشتهی اوست:
Saeed Kamali Dehghan, ‘After Azadi: Man behind Iran's Freedom Tower on How His Life Unraveled, Guardian, 15 August 2017.