هندوستان در عکسهای هانری کارتیه-برسون
هانری کارتیه-برسون، هنرمند فرانسوی، از بزرگترین عکاسان در تاریخ هنر عکاسی است. کارتیه-برسون در سفرهای خود به هندوستان عکسهای تاریخی و بسیار اثرگذاری گرفت که علاقهمندان غربی و غیرهندیِ او از وجود آنها کمتر اطلاع دارند. در این نوشته، نگاهی به این عکسها و ویژگیهای آنها میاندازیم.
پناهجویان مسلمان در قطاری که از دهلی به لاهور میرود، کوینکشاها، هندوستان، ۱۹۴۷
هانری کارتیه-برسون احتمالاً مشهورترین عکاس در هندوستان، یا حتی (و این تمایزی مهم است) عکاسی است که آثارش شناختهشدهترین آثار هستند. او در پاییز ۱۹۴۷ برای نخستین بار به هندوستان سفر کرد. کارتیه-برسون یکی از تنها دو عکاس غربی است که اجازهی عکاسی از گاندی را یافت؛ یک هفته پیش از آن که گاندی در سال ۱۹۴۸ به دست ناتورام گودسه، ملیگرای افراطی هندو، به قتل برسد، کارتیه-برسون مجموعهای از پرترهها را از این رهبر، که دچار ضعف و بیماری بود، تهیه کرد. کارتیه-برسون سپس از مراسم سوزاندن جسد گاندی و سوگواری ملی، که در پی قتل او صورت گرفت، عکسبرداری کرد.
این عکسها که اولین بار در مجلهی لایف منتشر شدند، کارتیه-برسون را به شهرت جهانی رساندند. این عکسها در سطح بسیار وسیع در هندوستان تکثیر شدند و امروزه چنان آشنا هستند که گاهی این که اثرِ چه کسی هستند به فراموشی سپرده شده است. در مورد عکسهای کمسروصداتر و تابلومانندِ او، که در بازدیدهای بعدیاش از هندوستان در سالهای ۱۹۵۰، ۱۹۶۶، و ۱۹۸۰ گرفته نیز همین موضوع صادق است. موزهی روبین در نمایشگاهی با عنوان «هانری کارتیه-برسون: هندوستان در عکسهای تمامنما» گلچینی از عکسهای هر یک از این سفرها را گردآوری کرده و به نمایش گذاشته است.
بازار خردهفروشی و عمدهفروشی لباسِ رنگوالا، احمدآباد، گجرات، هندوستان، ۱۹۶۶
کارتیه-برسون در یکی از نقاط عطف زندگی حرفهای خویش به هندوستان آمد. قبل از جنگ جهانی دوم، او یک عکاس هنری بود که تحت تأثیر سبک هندسی متغیر (moody geometry) جورجو د کیریکو و نظریههای دوستش آندره برتون بود. اما کارتیه-برسون (همانطور که در یک بیانیه در سال ۱۹۴۷ که برای مگنوم – نهاد عکاسی خبری پرنفوذی که خود در تأسیس آن نقش داشت – نوشته) اکنون کنجکاو بود بداند که «در دنیا چه میگذرد، به آنچه میگذرد احترام بگذارد، و مشتاقانه آن را به شکل تصاویر به ثبت برساند.» این کنجکاوی محرک یک زندگی حرفهای طولانی شد و سفر هندوستان او حکم کارآموزی برای آن را داشت.
در سفر اول خود، کارتیه-برسون عکسهای پرترهی ساده، گویا، و احترامآمیز از سیاستمداران هندی تهیه کرد (سردار پاتل، نهرو، گاندی). عکس او از نهرو و اعضای خانوادهی ماونتباتن (که در آن نهرو در حال گفتن لطیفهای به ادوینا است، در حالی که همسرش لوییس به طرفی دیگر نگاه میکند) یکی از عکسهای محبوب کتابهای درسی تاریخ است (این همچنین عکسی پرمعناست؛ گفته میشود که نهرو و ادوینا با یکدیگر رابطهی عاشقانه داشتهاند). پرترههای بیسروصدا یا حتی مخفیانه که از گاندی در اواخر عمرش گرفته شدهاند موفقیت خود را مدیون رعایت درایت و نزاکت هستند. برخلاف مارگارت بورک-وایت، عکاس مجلهی لایف، که او هم در این صحنه حاضر بوده، کارتیه-برسون بدون فلاش عکس گرفت و در نتیجه عکسهای او پرداختی ملایم و انسانیتر دارند. او بعداً در مقالهاش با عنوان «داستانِ عکس» در این باره چنین نوشت: «ورود ما به ناچار حالت شخصی مزاحم را دارد. پس لازم است که با نوک پا به سوژه نزدیک شویم ... خوب نیست که تنه بزنیم و با آرنج راه خود را باز کنیم.»
عکسهای کارتیه-برسون از مراسم عمومی کمگو بودند و تقریباً از بیان ابا داشتند. این احتمالاً واکنشی غیرارادی بود: سالهای ۱۹۴۷ و ۱۹۴۸ بدترین سالهای خشونتهای اجتماعی بعد از جدایی (هند و پاکستان) بودند. عکسی از پناهجویان مسلمان در حالی که به قطار لاهور سوار میشدند (آیا آنها عاقبت توانستند از مرز عبور کنند؟) دقیقاً به این دلیل فراموشنشدنی است که بسیاری چیزها را نمیگوید. خودداری کارتیه-برسون از آشکارگویی در مواردی که به موضوعاتی کمتر حساس میپردازد (مثل ماهیگیرانی که در حال کار هستند یا زنانی که لباسهای خود را خشک میکنند) گیجکنندهتر است، تا حدی به این دلیل که چنین کاری کاملاً خلاف شیوهی معمول او است. عکسهای خیابانیِ کارتیه-برسون از اروپا آشکارا ماهرانه هستند؛ او با چابکی و دقتِ زمانی عکس میگرفت (انعکاسات گذرا در یک گودال، انعکاس نور در یک عینک). چالش تألیف به نوعی موضوعِ پنهانِ عکسهای او بود. آرتور دانتو در ۱۹۸۷ در مجلهی نیشن چنین نوشت: «هریک از عکسهای مشهور او به نحوی درونی به عمل گرفتنِ آن عکس اشاره دارند و هریک، با وجود عنوان موجز خود، گویا هستند و داستان گرفتهشدنِ موفقیتآمیز خود را به طور ضمنی میگویند.»زیرنویس عکس دوم: گاندی در حال نوشتن یک پیغام، پیش از شکستن روزهاش، بیرلا هاوس، دهلی، هندوستان، ۱۹۴۸
برعکس، عکسهای کارتیه-برسون از هندوستان بیسروصدا، خودخور، و عامدانه ایستا هستند. حتی وقتی در میان جمعیت عکس میگیرد، مثل وقتی که در محل فروش مزایدهایِ دام چنین میکند، علائم کمی از حرکت یا سروصدا وجود دارد. اگر در اروپا او به دنبال «سر بزنگاه» بود، عکسهای پانورامای او از دهقانان و گاوچرانان هندی چیزی آشکارا بیزمان و ابدی در خود دارد. او همچنین از منظری متفاوت استفاده میکند. در اروپا او به شکلی تقریباً نزدیک به بینزاکتی به سوژهی خود رو میکند؛ در هندوستان، او از دور، با نوعی پاستورالیزم یا کلاسیسیسم و با زاویهی باز، عکس میگیرد.
مشکل بتوان در اینجا حس انزوای اجتماعی را دریافت نکرد. در واقع کارتیه-برسون از وضعیت خارجی بودن خود در هندوستان نوعی سبک خلق کرد. اگر آگاهی خود از خویشتن را به بیان در نیاورده بود، ممکن بود کارهایش حالت بیش از حد احساساتی شوند یا حس سرک کشیدن را القا کنند (عکسی از زنان مسلمان که در قاب یک ابر قرار گرفته انحرافی منحصر به فرد از این نظر محسوب میشود).
عکسهای متأخر کارتیه-برسون تحت تأثیر انگیزهای جامعهشناختی به نظر میآیند. آنها به نحوی ساده اما با دقت به منظور بیان واقعیتها قاببندی شدهاند. همانند وی. اس. نایپول، او نیز مجذوب تناقضات دردآور دوران بعد از استعمار بریتانیا بود. برای مثال، یک عکس مشهور از سال ۱۹۶۶ اولین موشک هندوستان را نشان میدهد که با یک دوچرخه آن را جابهجا میکنند. یک عکسِ تلختر کارگرانِ پابرهنه را نشان میدهد که در کارگاه نخستین مرکز اتمی هندوستان مشغول حفر زمین هستند.
«عطرفروش؛ احمدآباد» (۱۹۶۶) عکسی است که بیشترین قرابت را با کارهای اروپایی کارتیه-برسون دارد. یک پرتره در پرتره از یک دستفروش چاق که نقاشیهای ارزانقیمت و ابزارها قابی به دور او شکل دادهاند. این عکسی پرتحرک و ماهرانه است. اما حتی در همین عکس نیز حسی از خودآگاهی کنایهآمیز وجود دارد. قاب متشکل از نقاشیها خیرهکننده است، اما عکاس را در بیرون صحنه نگه میدارد.
برگردان: پویا موحد
راتیک آسوکان روزنامهنگار ساکن نیویورک است. آنچه خواندید برگردانِ این نوشتهی او است:
Ratik Asokan, ‘Cartier-Bresson’s Distant India,’ The New York Review of Books, 25 August 2017.