تب‌های اولیه

ما ادبیاتی‌ها کجای کاریم؟

فرشته مولوی

برشت در شعری (به ترجمه‌ی رضی هیرمندی) می‌پرسد، «در روزگار تیره‌وتار هم آیا ترانه هست؟» و پاسخ می‌دهد که، «آری، ترانه هست: در وصف روزگار تیره و تار.»

ولادیمیر واینوویچ؛ طنزپردازی که برآمدن ولادیمیر پوتین را پیش‌بینی کرد

هرمز دیّار

در اوایل دهه‌ی ۱۹۸۰، یعنی در واپسین سال‌های حیات اتحاد جماهیر شوروی، طنزپردازی اهل روسیه سعی کرد که آینده‌ی سرزمین خود را به تصویر کشد. او رئیس حکومتی را به تصور درآورد که پیش‌تر در کا‌گ‌ب پله‌های ترقی را پیموده بود.

ما به دوبی سفر نکردیم

منصوره شجاعی

قرارمان این بود که رأس ساعت یازده شب جلوی خانه‌ی نسرین باشیم. قرار بود که پسرم هم برای دیدار از نمایشگاه گروهی از نقاشان معاصر به دوبی سفر کند. هم‌زمانیِ این دو واقعه ما چهار نفر را هم‌سفر کرده بود. نسرین و نیما، من و بامداد... .

جورج اورول؛ شرایط تب‌آلودی که کتاب ۱۹۸۴ در آن نوشته شد

هرمز دیّار

امروزه تعابیری مانند «برادر بزرگ»، «دوگانه‌باوری» و «زبان نوین» در گفتمان سیاسی جا باز کرده است، تا آنجا که به قول جین ستین، استاد دانشگاه وست‌مینستر، «برادران بزرگ دیگر شوخی نیستند، بلکه با تبختر در جهان می‌خرامند».

منتقد، استعاره و «شاعر ملی»

مهدی خلجی

پوشکین در صف مقدم تابوها می‌نشست: شاعری نماینده‌ی روح روسی و شعری شالوده‌ی هویت ملی. او چشم روس‌ها بود. چه وقتی از پهنای سرزمین اسلاوها می‌گفت و مناظر و مردمِ آن را وصف می‌کرد و چه آنگاه که از بیگانگان و فراسوی سرحدات می‌سرود، شنونده چشم پوشکین را چشم خود می‌پنداشت.

جنگی که دیگر مقدس نیست؛ تصویر جنگ در ادبیات داستانی ایران

المیرا محمودی

ادبیات داستانیِ امروز ایران را نمی‌توان بدون توجه به تصویر جنگ در آن شناخت. بسیاری از نویسندگانی که جنگ را تجربه کرده‌اند می‌گویند که تأثیر آنچه مشاهده کرده‌اند چنان عمیق و مهیب است که نمی‌توانند درباره‌ی چیز دیگری بنویسند.

زالنامه، اثری ناتمام‌مانده از هوشنگ گلشیری

«... دارم کاری روی شاهنامه می‌کنم که اسمش را گذاشته‌ام "شاهنامه‌‌ی منثور" که ظاهراً خلق دوباره‌ی شاهنامه به اضافه‌‌ی اساطیر ماقبل اسلام خواهد بود. کار به نثر کهن است که البته دستوپای آدم را می‌بندد. قالب نقالی گرفته‌ام و راوی البته زال است در قفس که هر روز چیزهایی می‌گوید. شنوندگان کودکانند و سربازان و سرهنگان دربار، بهمن اسفندیار و نیز دخترش هما. آنها می‌خواهند که قصه‌ی بیژن و منیژه و مثلاً کیومرث را بگوید و زال می‌خواهد از مرگ رستم بگوید و زنده بر دارکردن فرامرز.»

درباره‌ی آزادیِ نوشتن در اوکراین

آندری کورکف

برای اوکراینی‌ها آزادی مهم‌تر از ثبات است. برای روس‌ها عکس این موضوع صادق است. اوکراینی‌ها در هر دور از انتخابات رئیس‌جمهورشان را عوض می‌کنند. روس‌ها تزارشان را تا زمان مرگ سرِ کار نگاه می‌دارند.