تب‌های اولیه

زن هوشمندی که پیشگام فناوری هسته‌ای بود اما جایزه‌ی نوبل به همکار مردش تعلق گرفت

اِلیس ناتسِن

در روزهای پس از بمباران اتمی هیروشیما و ناگازاکی توسط آمریکا، سر و کله‌ی زن مرموزی در مطبوعات پیدا شد. روزنامه‌ها به مردم گفتند که یک «تبعیدیِ رایش سوم» یا به تعبیر معنی‌دارتری، یک «زن یهودی فراری» اسرار هسته‌ایِ لازم برای استفاده‌ی نظامی از اورانیوم را ربوده و از آلمان نازی گریخته است. دکتر لیز مایتنِر، فیزیک‌دان هسته‌ای، یک‌شبه به شهرتی زودگذر دست یافت و مطبوعات از او با عناوینی همچون «مادر یهودی بمب اتم» و «دانشمند پناهنده‌ی قهرمانی» یاد کردند که مانع از دستیابی نازی‌ها به سلاح هسته‌ای شد.

آیا همه‌ی انقلاب‌ها پایان بدی دارند؟

دانیل بیر، الیزابت فاستر، دیوید اندرس، ادوارد والانس

در سپتامبر ۱۹۱۶، واسیلی مک‌لاکُف، سیاستمدار لیبرال، روسیه را با اتومبیلی مقایسه ‌کرد که راننده‌اش دیوانه است. مسافران می‌دانند که با خطر مرگ روبرو هستند اما از ترس تصادف کسی جرئت ندارد که فرمان اتومبیل را از دست راننده بگیرد. می‌توان گفت که انقلاب فوریه‌ی ۱۹۱۷، سرانجام، کوششی نافرجام برای به دست گرفتن فرمان اتومبیل بود.

دست‌نوشته‌های گم‌شده‌ی والتر بنیامین

جورجو وان استراتن

زندگی والتر بنیامین اواخر سپتامبر ۱۹۴۰ در شهر کوچکی به نام پورتبو، در مرز فرانسه و اسپانیا، به پایان رسید. و این خود بنیامین بود که تصمیم گرفت آن زندگی را به پایان برساند. ماجرا مطمئناً عجیب به نظر می‌رسد: این که یکی از بزرگ‌ترین روشنفکران قرن بیستم، مردی آمیخته با فضای دو پایتخت بزرگ اروپا، باید در چنان جای پرت و دورافتاده‌ای به ناچار چنین تصمیمی می‌گرفت یا، به تعبیر دیگر، این‌گونه به تقدیر خود تن می‌داد.

محمد: قهرمان روحانیت‌ستیزی در عصر روشنگری اروپا

جان تولن

این تصور که محمد یکی از بزرگترین قانون‌گذاران جهان است تا قرن بیستم تداوم یافت. در ۱۹۳۵ آدولف واینمن، مجسمه‌ساز آمریکایی، در کتیبه‌ای در تالار اصلی دیوان عالی آمریکا محمد را به همراه ۱۷ قانون‌گذار دیگر به تصویر کشید. مسیحیان متعددی از کلیساهای خود خواسته‌اند تا نقش ویژه‌ی محمد را به عنوان پیامبر مسلمانان به رسمیت بشناسند. از نظر برخی اسلام‌شناسان کاتولیک چنین اقدامی بهترین راه برای ترویج صلح و گفتگوی سازنده بین مسیحیان و مسلمانان بود.

«خاطرات باد»؛ سکوت و انکار نسل‌کشیِ ارامنه در ترکیه

مارال دینک، دن فِینارو

در دوران تیره‌وتار جنگ جهانی دوم، سرکوب سیاسی و تحمیل «مالیات بر ثروت» بر اقلیت‌های دینی نویسنده و هنرمندی به نام آرام را به فرار از ترکیه وامی‌دارد. او در کلبه‌ای جنگلی در روستایی واقع در مرز گرجستان شوروی مخفی می‌شود و خاطرات تلخ دوران کودکی و شوک روحیِ ]ناشی از نسل‌کشی ارامنه در[ سال 1915 را در ذهن خود مرور می‌کند.

نخستین زنان فیلسوف

داگ هاربِنشْرود

فیلسوفان امروز بیش از پیش به سهم فیلسوفان زن در تاریخ فلسفه‌ی اروپا پی‌برده‌اند؛ زنانی چون الیزابت بوهمیایی، مارگارت کاوندیش و آن کانوی در قرن هفدهم. در واقع، مجموعه‌ی جدیدی که انتشارات دانشگاه آکسفورد با عنوان «تاریخ جدید فلسفه‌ی آکسفورد» منتشر کرده است، احتمالاً انقلابی در نگاه ما به تاریخ فلسفه به پا خواهد کرد. اما جدای از اروپا، فیلسوفان زن در مجموع نادیده گرفته می‌شوند و سهم آنها عمدتاً ناشناخته باقی مانده است.

۲۵ سال از نسل‌کشی رواندا گذشت

جسیکا رابسون

۷ آوریل ۱۹۹۴ تاریخی است که مثل داغی بر روان خانواده‌ی من حک شده. خبرها پدر و مادر و خودم را میخ‌کوب کرده بود. پدر و مادرم ده‌ها سال بود که به عنوان یاری‌رسان در صف اول درگیری‌ها حضور داشتند. پدرم همکار «کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان» بود. مادرم متخصص روان‌پزشکی کودکان بود و به کودک‌سربازها رسیدگی می‌کرد. هیچ‌کدام‌شان توهمی درباره‌ی وجوه تیره‌وتارترِ دنیا نداشتند، اما سرعت و وسعت وحشی‌گری‌‌ها در رواندا همه را، حتی آب‌دیده‌ترین و کارکشته‌ترین همکاران پدر و مادرم را، در بهت فرو برده بود.

هدف از همکاری دختر دو بازمانده‌ی هولوکاست و نوه‌ی یک افسر نازی چیست؟

هَدلی فریمَن

نوئِمی لوپیان، معلم ۵۲ ساله‌ی هولوکاست، در مونیخ و منچستر بزرگ شد و هر چند والدینش در هولوکاست بودند به ندرت از آن حرف می‌زد. مادر فرانسوی‌اش، رِنه، در ۱۰ سالگی به زور اسلحه‌ توسط گشتاپو بازجویی و در زندان پَکس در آنِمَس، در مرز میان فرانسه و سوئیس، زندانی شد.