شاعران عراقی گاه در عرصهی سخن از نظامیان جنگطلب هم جلوتر رفتند. در حالی که نظام پلیسی صدام ارعاب میآفرید، شعر حامی صدام فضای پلیسی و نظامی کشور را مقدس نشان میداد. تحصیلکردگانی که با حال و هوای تجدد آموزش دیده بودند چنین ادبیاتی را تولید کردند.
تنظیمات تقویم عراق ارتباط مستقیمی با اضطراب حکومت داشت؛ هر چه حکومت فکر میکرد مشروعیت ضعیفتری دارد، تقویم پُروپیمانتری از مناسبتها ترتیب میداد. در حالوهوایی که آمریکا آمادهی حمله به عراق میشد، صدام در تدارک برگزاری پرشکوه سالگرد تولدش بود. تولیدیها تحت فشار بودند که پوسترها و حمایلها را آماده کنند، اما ده روز پیش از فرارسیدن مناسبت تقویم بغداد سقوط کرد.
رمانهای صدام بدون درج نام نویسنده چاپ شدند. به جای نام، روی جلد کتاب آمده بود «به قلم نویسندهاش». اما همه میدانستند که نویسندهی ناشناس که مدعی بود از سر «تواضع» نام خود را بر کتاب ننهاده، در واقع خود صدام حسین است. قیمت کتابها ارزان بود، در تیراژ بسیار بالا فروخته شدند، و اعلام شد که عواید فروش صرف فقرا و نیازمندان و مؤسسات خیریه میشود.
شرایط جامعه عراق در دوران جنگ طوری بود که اگر دو نفر میخواستند حرفی جدی بزنند ترجیح میدادند نفر سومی هم حاضر باشد تا اگر دیگری ادعا کرد طرفش سخنی ضد حکومت گفته، شاهدی داشته باشد که از خود رفع اتهام کند
ظاهر قضیه این بود که آزادسازی فلسطین اولویت اول عربی بود، اما استدلال تبلیغات بعث این بود که اول باید تکلیف جنگ با ایران مشخص میشد تا بعد به سراغ مبارزه با اسرائیل بروند. راه قدس برای بعثیها از تهران میگذشت!
تبلیغاتی که در دوران جنگ ایران و عراق با حمایت دولت بعث منتشر شد بیسابقه و پرحجم بود. تنها ۷۵ رمان تبلیغی طی این دوره نوشته شد. در آن زمان روشنفکران عراقی و عرب در جشنوارههای ادبی-تخصصی از این رمانها استقبال کردند، اما اکنون به طور خودخواسته تولیدات فرهنگی و تبلیغاتیِ آن زمان را به وادی نسیان سپردهاند.