تاریخ انتشار: 
1397/11/10

ته‌دیگ: غذاها و داستان‌های ایرانی

افسانه هژبری

در سال ۲۰۱۸ شاهد موفقیت دست کم چهار کتاب آشپزیِ ایرانی‌ بودیم که توسط زنان ایرانی‌تبار به زبان انگلیسی نوشته شده و در آمریکا و اروپا منتشر شده‌ا‌ند.[1] این موفقیت در ادامه‌ی مسیری است که طی دهه‌ی گذشته در حال شکل‌گیری بوده و به پیدایش نسل جدیدی از غذانگاریِ[2] ایرانیان در دیاسپورا انجامیده است. ته‌دیگ: غذا‌ها و داستان‌های ایرانی یکی‌ از این چهار کتاب است که به دلیل جنبه‌های خاطره‌نگاری و ارائه‌ی فرهنگ ایرانی‌ اهمیت ویژه‌ای دارد. این نوشته به معرفی‌ و بررسی این کتاب می‌پردازد.

ته‌دیگ: غذا‌ها و داستان‌های ایرانی عنوان کتابی‌ است از ناز دراویان که اخیراً توسط «فِلَتیرِن بوکس» در نیو یورک منتشر و با استقبال و پوشش خبری از سوی چندین رسانه‌ی معتبر انگلیسی‌زبان روبرو شده است.[3] از جمله نشنال پست از آن به عنوان یکی‌ از بهترین ۱۴ کتاب آشپزی سال ۲۰۱۸ نام برده است. این کتابِ ۳۷۳ صفحه‌ای با جلد گالینگور و چاپ عالی در نگاه اول مجموعه‌ای‌ است از دستور تهیه‌ی بیش از صد نوع غذای ایرانی‌ به همراه تصویرهای زنده و بسیار زیبای آن‌ها توسط اریک ولفینگر.

مخاطب این کتاب عمدتاً خواننده‌های غیر ایرانی و غربی هستند. غذاهای انتخاب شده، از انواع مزه و آش و خورش گرفته تا نوشیدنی و دسر، هر چند که برای زندگی‌ مدرن غربی ساده شده‌اند، اما در عین حال با به‌کارگیری مواد جذاب و ناآشنا مانند گل محمدی، لیمو عمانی، انار، پسته و زعفران ظرافت، زیبایی و رمز آلودی غذاهای ایرانی را برای خواننده‌ی غربی برجسته می‌کنند. کتاب سوای بخش‌های مقدمه، معرفی، و مؤخره به ده دسته از خوراکی-نوشیدنی‌های ایرانی‌ تقسیم شده است. هر دسته با یک روایت کوتاه از زندگی‌ نگارنده در ارتباط با آن غذا آغاز می‌شود و نامی‌ به فراخور وصف آن غذا می‌گیرد. به عنوان مثال، دراویان آش را «قلب»، خورش را «روح»، نان را «زندگی»، و برنج را «جواهر» آشپزی ایرانی‌ می‌نامد.

تهدیگ در نگاهی دقیقتر بیش از یک مجموعه دستورِ تهیه‌ی غذاهای ایرانی است و این حاکی از اهمیت نقش غذا و پختوپز در ایجاد احساس دلتنگی، تعلق، دوری و دوستی‌ است.

دراویان که در ۸ سالگی و در بحبوحه‌ی انقلاب به همراه خانواده‌اش ابتدا به رم و سپس به ونکوور مهاجرت کرد، پس از به پایان رساندن دوران دانشگاهی ساکن لس آنجلس شد. کتاب تهدیگ حاوی خاطرات و روایاتِ مملو از نوستالژیِ نگارنده از دوران کودکی خود در ایرانِ پیش از انقلاب، خروج ناگهانی آن‌ها از ایران در بحران گروگانگیری، چالش‌های مهاجرت و زندگی‌ در غربت طی‌ سه دهه‌ی گذشته در گذار از سه قاره، و اهمیت نقش غذا و پخت‌وپز در ایجاد احساس تعلق و بازیابی‌ مفهوم «خانه» است.

خانواده‌ی دراویان تنها با چند کتاب شعر فارسی چند شیشه زعفران و آجیل و اشیاء محبوبشان ایران را به مقصد رم ترک کردند. در رم، در انتظار مهاجرت به کانادا، هنگامی که همه چیز بی‌‌ثبات و نامطمئن به نظر می‌رسید، پختن خورش قورمه سبزی و برنج زعفرانی و ته‌دیگ، حس و حال آشنایی و آرامش و اطمینان را برای آنها به ارمغان می‌آورد و آپارتمان کوچک موقتی‌شان را به خانه تبدیل می‌کرد. همچنین در سال‌های نخست استقرار در ونکوور، باز دست پخت مادر در طعم بی‌نظیر چلو و البته ته‌دیگ بود که ناز جوان را در یافتن دوست همراهی می‌کرد و وسیله‌ای بود مؤثر برای معرفی ایران به دوستان کانادایی خود. در لس آنجلس، چه هنگامی که دراویان برای اولین بار از خانواده‌اش جدا شد و محروم از دست‌پخت مادر و در تمنای غذای خانگی ایرانی تلفنی از مادرش دستور تهیه غذاهای ایرانی را می‌گرفت، چه سال‌ها بعد هنگامی که در آشپزخانه‌ی ایرانی-آمریکاییِ خود به همراه دخترش از ساختن ته‌دیگ طلایی لذت می‌برد، تعلق به خانه و خانواده در قالب پخت‌وپز غذای ایرانی جلوه‌گر می‌شد.

در سراسر کتاب در لابه‌لای طرز پخت غذاها و همین‌طور در طول سفر دراویان در درازای زمان و پهنای جغرافیا، اطمینان از امکان باز یافتن‌ خانه از طریق پختنِ کاسه‌ای آش یا بشقابی برنج یا استشمام بوی گلاب یا سبزی‌های پهن شده در آفتاب همیشه حضوری پر رنگ دارد و دو‌گانگی غربت و آشنایی را یک‌جا در خود می‌گنجاند.  

دراویان علاوه بر ارائه‌ی راهنمای آمادهسازی و دستور تهیه‌ی غذاها، به توصیف مشخصات آشپزی ایرانی می‌پردازد و آنها را از جهاتی هم‌سو با فرهنگ، خلقوخو و آداب و سنن ایرانی‌ میداند. به عنوان مثال تنوع آشپزی در ایران را با توجه به تنوع اقلیمی و تنوع فرهنگی‌ توضیح می‌دهد. در مورد عادت ایرانیان در تهیه‌ی مقدار زیاد غذا می‌گوید «پخت‌وپز فله‌ای و به مقدار فراوان در ژن ما است، چون می‌خواهیم مطمئن باشیم می‌توانیم هر کسی‌ را که سرزده از راه رسیده غذا بدهیم.» می‌گوید آشپزی ایرانی‌ ذاتاً بسیار بخشنده و شکل‌پذیر است به این معنی که اجزا و روند غذاها را می‌توان بر مبنای شرایط تغییر داد و تنظیم کرد. او برای آشپزی و غذای ایرانی صفاتی از قبیل روشن، پرطراوت و متعادل به‌کار می‌برد و می‌گوید «غذاهای ایرانی‌ مثل یک شعرِ عاشقانه خوش‌بو، خوش‌طعم، تازه، زیبا، دلپذیر و بی‌ادعا هستند.»

از این منظر، تهدیگ علاوه بر معرفی‌ غذاهای خوش رنگ‌وبوی ایرانی‌ به خواننده‌ی غربی، ویژگی‌های مثبت فرهنگ ایرانی‌ را نیز برجسته کرده و خواننده را به یک دنیای جذاب و پذیرا دعوت می‌کند. این جنبه از کتاب به‌خصوص در بستر سیاست‌های خصمانه‌ی امروز آمریکا بر علیه «دیگران» به‌طور عموم و بر علیه مهاجران ایرانی‌ به‌طور خاص اهمیت ویژه‌ای ‌پیدا می‌کند -نکته‌ای که دراویان در مقاله‌ی خود با عنوان «نگارش کتاب آشپزی ایرانی در دوران اضطراب» و همچنین در گفتگوی خود در پادکست «بُن اپتی» بیشتر به آن می‌پردازد.

تهدیگ یک سورپریز خوشایند است که ابعادی بیش از صرفاً یک کتاب آشپزی دارد. نثر روان و آهنگین دراویان در واگویی بخشی از تاریخ شخصی‌ و اجتماعی مهاجرت در قالب خاطره‌نگاری به همراه تصاویر هنری وسوسه‌انگیزِ غذاهای ایرانی‌ و دستور تهیه‌ی آنها به روش‌های ساده و عملی‌ کتاب تهدیگ را به بزمی گرم و دوستانه شبیه می‌کند که شرکت در آن برای همگی‌ آسان و دلپذیر است.  

 

[1] Batmangilij, Najimeh (2018) Cooking in Iran: Regional Recipes and Kitchen Secrets. Deravian, Naz (2018) Bottom of the Pot: Persian Recipes & Stories. Sepehr, Atoosa (2108) From a Persian Kitchen: Authentic recipes and fabulous flavours from Iran. Sinaiee, Maryam (2018) From the land of Nightingales and Roses: Recipes from the Persian.

[2] Food writing

[3] Julian Armstrong, Special to Montreal Gazette, October 30, 2018. Six O' Clock Solution: Squash soup with an Iranian or Canadian twist. Salt & Spine Interview (and ongoing podcasts). Naz Deravian, Bottom of the Pot. “Oprah’s favorite things” Oprah Magazine, December Holidays Issue. Daphne Bramham, Vancouver Sun, November 13, 2018. “Author’s hunger for taste of home offers up Iran's food to the world” John Goodman “Persian cookbook makes connections between food and family,” North shore News, 3 Dec. 2018.